نقطه بالا
high spot
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• the high spot of an event, activity, or period of time is the most exciting or enjoyable part of it.
something prominent or memorable, particularly enjoyable experience or event, interesting or important part
something prominent or memorable, particularly enjoyable experience or event, interesting or important part
دیکشنری تخصصی
[سینما] نقطه برجسته یا داغ
جملات نمونه
1. Their summer holiday at the seaside is the high spot of the year for the family.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات تابستانی آن ها در کنار دریا نقطه اوج سال برای خانواده است
[ترجمه گوگل]تعطیلات تابستانی آنها در ساحل نقطه عطف سال برای خانواده است
[ترجمه گوگل]تعطیلات تابستانی آنها در ساحل نقطه عطف سال برای خانواده است
2. Lunch in an expensive restaurant was the high spot of the day.
[ترجمه ترگمان]ناهار در یک رستوران گران قیمت نقطه اوج روز بود
[ترجمه گوگل]ناهار در یک رستوران گرانقیمت روز خوبی بود
[ترجمه گوگل]ناهار در یک رستوران گرانقیمت روز خوبی بود
3. The excursion was the high spot of our holiday.
[ترجمه ترگمان]گردش آن نقطه اوج تعطیلات ما بود
[ترجمه گوگل]این سفر از نقطه عطف تعطیلات ما بود
[ترجمه گوگل]این سفر از نقطه عطف تعطیلات ما بود
4. Below: High spot of many a visitor's trip is aerobatics in a Tiger Moth.
[ترجمه ترگمان]در زیر: نقطه بالای بسیاری از سفر بازدید کنندگان در یک پروانه تایگر aerobatics قرار دارد
[ترجمه گوگل]در زیر: نقطه بالا بسیاری از سفر یک بازدید کننده aerobatics در یک ببر متل است
[ترجمه گوگل]در زیر: نقطه بالا بسیاری از سفر یک بازدید کننده aerobatics در یک ببر متل است
5. The high spot of the evening was a photograph of Russell's office wall with all its railway memorabilia.
[ترجمه ترگمان]در همان نقطه اوج شام عکسی از دیوار دفتر راسل بود که همه خاطرات آن مربوط به راه آهن بود
[ترجمه گوگل]نقطه عطف عصر یک عکس دیوار دفتر راسل با تمام خاطرات راه آهن آن بود
[ترجمه گوگل]نقطه عطف عصر یک عکس دیوار دفتر راسل با تمام خاطرات راه آهن آن بود
6. High spot of the concert was a guest appearance by top pop band Shakatak.
[ترجمه ترگمان]جای عالی این کنسرت، حضور مهمان در گروه موسیقی پاپ بود
[ترجمه گوگل]نقطه اوج این کنسرت، ظاهر مهمان توسط گروه شاتکات پاپ بالا بود
[ترجمه گوگل]نقطه اوج این کنسرت، ظاهر مهمان توسط گروه شاتکات پاپ بالا بود
7. The high spot of the tour, however, was to be an audience with the Pope.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نقطه اوج این تور، مخاطب بودن با پاپ بود
[ترجمه گوگل]با این حال، نقطه بالای تور، مخاطب با پاپ بود
[ترجمه گوگل]با این حال، نقطه بالای تور، مخاطب با پاپ بود
8. That gave it a high spot on her list of things to put out of commission. 03
[ترجمه ترگمان]این باعث شد که در فهرست کارهایی که قرار است از کمیسیون به عمل آید، نقطه اوج خود را نشان دهد ۳
[ترجمه گوگل]این مسئله را به لیستی از چیزهایی که برای کم کردن هزینه نیاز دارد، می دهد 03
[ترجمه گوگل]این مسئله را به لیستی از چیزهایی که برای کم کردن هزینه نیاز دارد، می دهد 03
9. Only high spot from what should have been a red letter day was the terrific £300 raised for the local Hartlepool hospice.
[ترجمه ترگمان]تنها نقطه بالای آن چیزی که باید یک روز نامه قرمز باشد، ۳۰۰ هزار پوند عالی برای نگهداری محلی ماهی Hartlepool بود
[ترجمه گوگل]تنها نقطه بالا از آنچه باید روزنامه روز قرمز بود، 300 پوند بالغ بر هزالی برای هارلتپول محلی بود
[ترجمه گوگل]تنها نقطه بالا از آنچه باید روزنامه روز قرمز بود، 300 پوند بالغ بر هزالی برای هارلتپول محلی بود
10. They often cite high spot prices as the reason for jagging up the contract prices.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب قیمت نقدی بالایی را دلیل افزایش قیمت قرارداد ذکر می کنند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب قیمت نقطه بالا را به عنوان دلیل خرابی قیمت قرارداد می دانند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب قیمت نقطه بالا را به عنوان دلیل خرابی قیمت قرارداد می دانند
11. Meeting you was the high spot of the day.
[ترجمه ترگمان]ملاقات با شما مهم ترین نقطه روز بود
[ترجمه گوگل]دیدار شما نقطه عطفی در روز بود
[ترجمه گوگل]دیدار شما نقطه عطفی در روز بود
12. The cabaret was the high spot of the evening.
[ترجمه ترگمان]کاباره جای مرتفع شب بود
[ترجمه گوگل]کاباره روزهای تعطیل بود
[ترجمه گوگل]کاباره روزهای تعطیل بود
13. As the camshaft continues to rotate, the high spot moves way from the valve mechanism.
[ترجمه ترگمان]همانطور که the به چرخش خود ادامه می دهد، نقطه بالا از مکانیزم سوپاپ حرکت می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که کمپرسور چرخش ادامه دارد، نقطه بالا از مکانیسم سوپاپ حرکت می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که کمپرسور چرخش ادامه دارد، نقطه بالا از مکانیسم سوپاپ حرکت می کند
14. Skip the tinsel, or move it to a high spot on your tree where your cats and dogs can't get them, warns. Put fragile ornaments at the tip-top of your tree, too, in case jumpy pets try to get to them.
[ترجمه ترگمان]از the پرش کنید و یا آن را به نقطه ای بلند بر روی درخت خود حرکت دهید که در آن گربه ها و سگ های شما نمی توانند آن ها را بگیرند زیورآلات و زیورآلات شکننده را نیز در نوک درخت خود قرار دهید، در صورتی که حیوانات به شدت عصبانی می شوند و سعی می کنند به آن ها برسند
[ترجمه گوگل]هضم هضم را از بین ببرید و یا آنرا به نقطه بالا در درختی که گربه ها و سگ های آنها نمی توانند برسانند، حرکت دهید زرق و برق شلوار را نیز در بالای صفحه درخت خود قرار دهید، در صورتی که حیوانات پرشور سعی در رسیدن به آنها داشته باشند
[ترجمه گوگل]هضم هضم را از بین ببرید و یا آنرا به نقطه بالا در درختی که گربه ها و سگ های آنها نمی توانند برسانند، حرکت دهید زرق و برق شلوار را نیز در بالای صفحه درخت خود قرار دهید، در صورتی که حیوانات پرشور سعی در رسیدن به آنها داشته باشند
کلمات دیگر: