بچگانه، ساده شده و سطحی، (اثر والت دیسنی کارتون ساز امریکایی) میکی ماوس، (موسیقی رقص) بی حالت و بی مزه، ساده شده و سطحی a mickey mouse college course کلاس مزخرف در دانشگاه
mickey mouse
بچگانه، ساده شده و سطحی، (اثر والت دیسنی کارتون ساز امریکایی) میکی ماوس، (موسیقی رقص) بی حالت و بی مزه، ساده شده و سطحی a mickey mouse college course کلاس مزخرف در دانشگاه
انگلیسی به فارسی
(اثر والت دیسنی کارتون ساز آمریکایی) میکی ماوس
(موسیقی رقص) بی حالت و بیمزه
بچگانه، ساده شده و سطحی
میکی موس
انگلیسی به انگلیسی
• cartoon character created by walt disney in 1928 (also known as mickey)
دیکشنری تخصصی
[سینما] میکی موس
جملات نمونه
a Mickey Mouse college course
کلاس مزخرف در دانشگاه
1. She had Mickey Mouse or some other cartoon/Disney character on her sweater.
[ترجمه ترگمان]او میکی ماوس یا یک شخصیت کارتونی دیگر را در ژاکتش داشت
[ترجمه گوگل]او میکی موس یا شخصیت دیگر کارتونی / دیزنی را روی ژاکت خود داشت
[ترجمه گوگل]او میکی موس یا شخصیت دیگر کارتونی / دیزنی را روی ژاکت خود داشت
2. The charity has been described as a Mickey Mouse operation.
[ترجمه ترگمان]این موسسه خیریه به عنوان یک عملیات میکی ماوس توصیف شده است
[ترجمه گوگل]موسسه خیریه به عنوان عملیات میکی موسسه شناخته شده است
[ترجمه گوگل]موسسه خیریه به عنوان عملیات میکی موسسه شناخته شده است
3. Mickey Mouse made his screen debut on November 1 1928 and has been a crowd-pleaser ever since.
[ترجمه ترگمان]میکی ماوس اولین کار خود را در ۱ نوامبر ۱۹۲۸ انجام داد و از آن زمان تا کنون جمعیت زیادی داشته است
[ترجمه گوگل]میکی ماوس اولین صفحه نمایش خود را در تاریخ 1 نوامبر 1928 ساخته شده است و از زمان به عنوان یک خیرخواهانه است
[ترجمه گوگل]میکی ماوس اولین صفحه نمایش خود را در تاریخ 1 نوامبر 1928 ساخته شده است و از زمان به عنوان یک خیرخواهانه است
4. It's only a Mickey Mouse job.
[ترجمه ترگمان]فقط شغل \"میکی ماوس\" - ه
[ترجمه گوگل]این فقط یک کار میکی موس است
[ترجمه گوگل]این فقط یک کار میکی موس است
5. This is not a Mickey Mouse course where every player has a chance.
[ترجمه ترگمان]این یک درس میکی ماوس نیست که در آن هر بازیکن شانس دارد
[ترجمه گوگل]این یک دوره میکی موس است که هر بازیکن یک شانس دارد
[ترجمه گوگل]این یک دوره میکی موس است که هر بازیکن یک شانس دارد
6. He's doing some Mickey Mouse course at college.
[ترجمه ترگمان]تو دانشگاه \"میکی ماوس\" داره کار می کنه
[ترجمه گوگل]او یک دوره میکی موس در کالج را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او یک دوره میکی موس در کالج را انجام می دهد
7. Cartoon characters such as Mickey Mouse and Snoopy are still popular.
[ترجمه ترگمان]شخصیت های کارتونی از قبیل میکی ماوس و Snoopy هنوز محبوب هستند
[ترجمه گوگل]شخصیت های کارتونی مانند میکی موس و Snoopy هنوز محبوب هستند
[ترجمه گوگل]شخصیت های کارتونی مانند میکی موس و Snoopy هنوز محبوب هستند
8. I love Mickey Mouse more than any woman I have ever known. Walt Disney
[ترجمه ترگمان]من میکی ماوس رو بیشتر از هر زنی که می شناسم دوست دارم \"والت دیزنی\"
[ترجمه گوگل]من بیش از هر زن دیگری که تا به حال شناخته شده است، میکی موس را دوست دارم والت دیزنی
[ترجمه گوگل]من بیش از هر زن دیگری که تا به حال شناخته شده است، میکی موس را دوست دارم والت دیزنی
9. Mickey Mouse sniggers and Greta Garbo averts her pained gaze from our mortified writhings on the shallow fur of cinema seats.
[ترجمه ترگمان]میکی ماوس هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی میکی موس و گرتا گاربو از زلزله های مخرب ما در کمر خفیف کرسی های سینما دوری می کند
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی میکی موس و گرتا گاربو از زلزله های مخرب ما در کمر خفیف کرسی های سینما دوری می کند
10. Mickey Mouse remains a perennial favorite.
[ترجمه ترگمان]موش میکی ماوس همیشه مورد علاقه همیشگی است
[ترجمه گوگل]میکی ماوس مورد علاقه چندین ساله است
[ترجمه گوگل]میکی ماوس مورد علاقه چندین ساله است
11. For those last minute Mickey Mouse presents for home there is also a mini-market and souvenir shop.
[ترجمه ترگمان]برای آخرین دقایق میکی ماوس برای خانه، یک مغازه کوچک و سوغاتی هم وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای کسانی که در آخرین لحظات میکی موس برای خانه ارائه می شود، همچنین یک فروشگاه کوچک و سوغات وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای کسانی که در آخرین لحظات میکی موس برای خانه ارائه می شود، همچنین یک فروشگاه کوچک و سوغات وجود دارد
12. He had some Mickey Mouse excuse for being late.
[ترجمه ترگمان]واسه دیر کردن بهونه \"میکی ماوس\" داشت
[ترجمه گوگل]او دلایلی برای میکی ماوس داشت که دیر کرد
[ترجمه گوگل]او دلایلی برای میکی ماوس داشت که دیر کرد
13. Cartoon characters such as Mickey Mouse and Snoopy are still popular with youngsters.
[ترجمه ترگمان]شخصیت های کارتونی از قبیل میکی ماوس و Snoopy هنوز هم با جوانان محبوب هستند
[ترجمه گوگل]شخصیت های کارتونی مانند میکی موس و Snoopy هنوز در میان جوانان محبوب هستند
[ترجمه گوگل]شخصیت های کارتونی مانند میکی موس و Snoopy هنوز در میان جوانان محبوب هستند
14. She kept glancing at the massive Mickey Mouse watch that dangled round her thin bony wrist.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به ساعت مجله موش بزرگ میکی انداخت که به دور مچ استخوانی لاغر و استخوانی اش آویخته بود
[ترجمه گوگل]او به تماشای عظیم میکی ماوس نگاه کرد که در اطراف مچ دست استخوانی نازکش قرار داشت
[ترجمه گوگل]او به تماشای عظیم میکی ماوس نگاه کرد که در اطراف مچ دست استخوانی نازکش قرار داشت
15. Mickey Mouse and Minnie Mouse are seen during a ceremony marking the start of construction work on the Shanghai Disneyland Friday.
[ترجمه ترگمان]میکی ماوس و مینی موس در مراسمی که روز جمعه برای شروع کار ساخت وساز در دیزنی لند برگزار شد دیده می شوند
[ترجمه گوگل]میکی موس و مینی ماوس در یک مراسم دیده می شود که آغاز کار ساخت و ساز در روز جمعه در دیزنی لند شانگهای است
[ترجمه گوگل]میکی موس و مینی ماوس در یک مراسم دیده می شود که آغاز کار ساخت و ساز در روز جمعه در دیزنی لند شانگهای است
پیشنهاد کاربران
بدون فایده، بی ارزش، بچه گانه
مثال:
Mickey Mouse examples
مثال های بی ارزش
مثال:
Mickey Mouse examples
مثال های بی ارزش
کلمات دیگر: