کلمه جو
صفحه اصلی

equalizer


معنی : برابر کننده
معانی دیگر : (انسان یا ابزار) برابر ساز، (امریکا - خودمانی) هفت تیر، سلاح آتشین

انگلیسی به فارسی

اکولایزر، برابر کننده


برابرکننده


انگلیسی به انگلیسی

• one who equalizes; one who makes uniform; something that has an equalizing influence; (electronics) electronic device that adjusts frequency distortion; (slang used in canada and the usa) gun, weapon; (british slang) goal that evens the score in a soccer match (also equaliser)
in a game such as football, an equalizer is a goal that makes the score of the two teams equal.

دیکشنری تخصصی

[سینما] برابرسازی - هماهنگ کننده
[برق و الکترونیک] برابر ساز شبکه ای الکتریکی که تغییرات تاثیر فاز یا بهره آن با بسامد اثر مشخصه نامطولب دامنه وفاز خط انتقال را جبران می کند . - متعادل کننده، بکنواخت ساز
[ریاضیات] برابر ساز
[آب و خاک] متعادل کننده

مترادف و متضاد

برابر کننده (اسم)
balancer, equalizer, leveler, leveller

جملات نمونه

1. England scored the equalizer with only ten minutes to go.
[ترجمه میثم] انگلستان ده دقیقه مانده به پایان بازی، به گل تساوی دست یافت.
[ترجمه وحید] انگلستان گل تساوی را به ثمر رساند وقتی که تنها ده دقیقه تا پایان بازی وقت بود
[ترجمه Toegun] انگلیس گل مساوی را زد وقتی ک ده دقیقه مانده بود به پایان بازی
[ترجمه زاگرس] ده دقیقه به پایان بازی انگلستان نتیجه رامساوی کرد
[ترجمه ترگمان]انگلیس توپ را تنها با ده دقیقه به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]انگلستان تنها 10 دقیقه به ضربات پنالتی برسد

2. Owen scored the equalizer for Liverpool.
[ترجمه میثم] اوون گل تساوی لیورپول را به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]اوون the را برای لیورپول به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]اوون گلزنی برای لیورپول به ثمر رساند

3. He scored an equalizer during the closing minutes of the match.
[ترجمه میثم] او گل تساوی را در دقایق پایانی بازی به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]وی در طی دقایق پایانی مسابقه، گل تساوی را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]او در طول دقیقه معین مسابقه یک امتیاز را به ثمر رساند

4. Sport is a great equalizer in schools.
[ترجمه ترگمان]ورزش یک برابر کننده بزرگ در مدارس است
[ترجمه گوگل]ورزش اکولایزر عالی در مدارس است

5. One is that great communications equalizer, the Internet.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن equalizer ارتباطات بزرگ، اینترنت است
[ترجمه گوگل]یکی از آن مقیاس بزرگ ارتباطات، اینترنت است

6. Just before the end Trainer slid in an equalizer to send the game into extra time.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از آن که Trainer به پایان برسد و بازی را به زمان بیشتری ارسال کند
[ترجمه گوگل]درست قبل از پایان، مربی در یک اکولایزر برای ارسال بازی به زمان اضافی حرکت کرد

7. At first, I just ran the Equalizer program on a desktop computer.
[ترجمه ترگمان]ابتدا برنامه Equalizer روی یک کامپیوتر رومیزی را اجرا کردم
[ترجمه گوگل]در ابتدا، برنامه Equalizer را روی یک رایانه رومیزی اجرا کردم

8. Adaptive equalizer has become focus in the field of communication.
[ترجمه ترگمان]در حوزه ارتباطات نیز equalizer انطباقی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اکولایزر سازگار در زمینه ارتباطات تمرکز کرده است

9. An equalizer receiver can provide better performance in some such situations.
[ترجمه ترگمان]یک گیرنده equalizer کننده می تواند عملکرد بهتری را در برخی از این موقعیت ها فراهم کند
[ترجمه گوگل]گیرنده اکولایزر می تواند عملکرد بهتر در برخی از چنین شرایطی را ارائه دهد

10. The algorithm is also applicable to other equalizer structure although they are introduced for liner and transversal equalizer.
[ترجمه ترگمان]همچنین این الگوریتم برای ساختار equalizer دیگر نیز قابل استفاده است، اگر چه آن ها برای liner equalizer و transversal equalizer معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]الگوریتم نیز برای ساختار اکولایزر دیگر قابل استفاده است، هرچند که برای مقیاس خطی و مقطع عرضی معرفی شده است

11. This group-delay equalizer can follow any type of HTS microstrip filter in order to reduce phase distortion, enhance group-delay performance, and improve communication quality.
[ترجمه ترگمان]این تساوی گروه - تاخیر می تواند هر نوع فیلتر microstrip را به منظور کاهش اعوجاج فاز، افزایش کارایی گروه - تاخیر، و بهبود کیفیت ارتباطی دنبال کند
[ترجمه گوگل]این اکولایزر تاخیری گروهی می تواند هر نوع فیلتر میکروستریت HTS را دنبال کند تا موجب کاهش اعوجاج فاز، افزایش کارایی تاخیر گروهی و بهبود کیفیت ارتباطات شود

12. In this paper we proposed an adaptive equalizer based on complex Hebbian-type learning algorithm.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک equalizer انطباقی مبتنی بر الگوریتم یادگیری تایپ دهی پیچیده را پیشنهاد کردیم
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک اکولایزر سازگار بر اساس الگوریتم یادگیری پیچیده هبنی ارائه شده است

13. The first equalizer receiver 34A utilizes the pilot signal from that user to train the equalizer according to the adaptive algorithm of that receiver.
[ترجمه ترگمان]در گیرنده equalizer اول، یک سیگنال آزمایشی از این کاربر برای آموزش برابر کننده با توجه به الگوریتم انطباقی آن گیرنده استفاده می کند
[ترجمه گوگل]اولین گیرنده اکولایزر 34A با استفاده از سیگنال خلبان از آن کاربر برای آموزش اکولایزر با توجه به الگوریتم تطبیقی ​​گیرنده مورد استفاده قرار می گیرد

14. Money is the great de - equalizer.
[ترجمه ترگمان]پول دو برابر کننده بزرگ است
[ترجمه گوگل]پول عالی اکولایزر است

پیشنهاد کاربران

میزان کننده - متعادل کننده - موازنه ساز - ایجاد کننده توازن

برابرکننده ترازکننده سنگن کننده کفه سبک ترازو

متعادل کننده. تسویه حساب.

درست کننده. ردیف کننده. حل کننده.


کلمات دیگر: