• building designed and equipped for the making of movies
film studio
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[سینما] استودیوی سینمایی
جملات نمونه
1. The film studio is transferring to Hollywood.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به هالیوود منتقل می شود
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلم انتقال به هالیوود است
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلم انتقال به هالیوود است
2. The film studio grudgingly agreed to allow him to continue working.
[ترجمه ترگمان]استودیو فیلم با اکراه موافقت کرد که به کارش ادامه دهد
[ترجمه گوگل]استودیو فیلم به طرز ناخوشایندی موافقت کرد تا بتواند کار خود را ادامه دهد
[ترجمه گوگل]استودیو فیلم به طرز ناخوشایندی موافقت کرد تا بتواند کار خود را ادامه دهد
3. The film studio nixed her plans to make a sequel.
[ترجمه ترگمان]استودیو فیلم برنامه اش را برای ساخت یک دنباله در نظر گرفته است
[ترجمه گوگل]استودیو فیلم برنامه های خود را برای ایجاد یک عاقبت ساخته شده است
[ترجمه گوگل]استودیو فیلم برنامه های خود را برای ایجاد یک عاقبت ساخته شده است
4. The film studio is being accused of cashing in on the singer's death.
[ترجمه ترگمان]استودیو فیلم متهم به پرداخت نقدی بر مرگ این خواننده است
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلم متهم به قتل در مرگ خواننده است
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلم متهم به قتل در مرگ خواننده است
5. The film studio is striving to improve its public image.
[ترجمه ترگمان]استودیو فیلم تلاش می کند تصویر عمومی خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلم در حال تلاش برای بهبود تصویر عمومی خود است
[ترجمه گوگل]استودیوی فیلم در حال تلاش برای بهبود تصویر عمومی خود است
6. While Lewis' film studio experience is the foundation for her salon idea, it also shapes other aspects of her business.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تجربه استودیوی فیلم لوئیس پایه و اساس ایده سالن او است، اما در عین حال جنبه های دیگری از کسب وکار او را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که تجربه استودیوی فیلم لوئیس پایه و اساس ایده خود است، همچنین دیگر جنبه های کسب و کار خود را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که تجربه استودیوی فیلم لوئیس پایه و اساس ایده خود است، همچنین دیگر جنبه های کسب و کار خود را شکل می دهد
7. An animated cartoon made by Shanghai Animation Film Studio in 198
[ترجمه ترگمان]یک کارتون انیمیشن ساخته شده توسط استودیو انیمیشن شانگهای در ۱۹۸
[ترجمه گوگل]یک کارتون متحرک ساخته شده توسط استودیو فیلم شانگهای انیمیشن در 198
[ترجمه گوگل]یک کارتون متحرک ساخته شده توسط استودیو فیلم شانگهای انیمیشن در 198
8. In addition to well-found film studio and traditional darkroom, digital labs should also be built to meet the requirement.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر استودیوی فیلم سازی خوب و تاریک خانه سنتی، آزمایشگاه های دیجیتالی نیز باید برای برآورده کردن نیازمندی ها ساخته شوند
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های دیجیتال علاوه بر استودیوی فیلم و همچنین اتاق تاریک سنتی نیز باید برای برآورده ساختن نیازها ساخته شوند
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های دیجیتال علاوه بر استودیوی فیلم و همچنین اتاق تاریک سنتی نیز باید برای برآورده ساختن نیازها ساخته شوند
9. For the film studio, advertising photography, wedding studio, studios, and other photographic equipment to provide equipment.
[ترجمه ترگمان]برای استودیو فیلم، عکاسی تبلیغات، استودیوی عروسی، استودیو، و دیگر تجهیزات عکاسی برای تهیه تجهیزات
[ترجمه گوگل]برای استودیو فیلم، عکاسی تبلیغاتی، استودیوی عروسی، استودیو و سایر تجهیزات عکاسی برای ارائه تجهیزات
[ترجمه گوگل]برای استودیو فیلم، عکاسی تبلیغاتی، استودیوی عروسی، استودیو و سایر تجهیزات عکاسی برای ارائه تجهیزات
10. China boasts the world's largest outdoor film studio, called Hengdian World Studios, which includes a full-scale mock-up of the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]چین به بزرگ ترین استودیوی فیلم سازی در جهان با نام Hengdian World فخر می کند که شامل یک ماکت کامل از شهر ممنوع می باشد
[ترجمه گوگل]چین دارای بزرگترین استودیوی فیلم در فستیوال جهانی است که به نام Hengdian World Studios نامیده می شود که شامل مدل های کامل شهر ممنوعه است
[ترجمه گوگل]چین دارای بزرگترین استودیوی فیلم در فستیوال جهانی است که به نام Hengdian World Studios نامیده می شود که شامل مدل های کامل شهر ممنوعه است
11. The production unit of the Beijing Film Studio will leave Beijing for other parts of the country to film the exterior next month.
[ترجمه ترگمان]واحد تولید استودیو فیلم پکن، پکن را به مقصد سایر بخش های کشور ترک خواهد کرد تا در ماه آینده اکران شود
[ترجمه گوگل]واحد تولیدی فیلم پکن فیلم پکن را برای سایر نقاط کشور ترک خواهد کرد تا ماه آینده در خارج از کشور فیلم بگیرد
[ترجمه گوگل]واحد تولیدی فیلم پکن فیلم پکن را برای سایر نقاط کشور ترک خواهد کرد تا ماه آینده در خارج از کشور فیلم بگیرد
12. In a film studio the editor's first version of a film is the rough cut.
[ترجمه ترگمان]در یک استودیوی فیلم، اولین نسخه یک فیلم کوتاه است
[ترجمه گوگل]در یک استودیوی فیلم، اولین نسخه ویراستار فیلم، برش خشن است
[ترجمه گوگل]در یک استودیوی فیلم، اولین نسخه ویراستار فیلم، برش خشن است
13. At that time "The Modern Times" directed by Chaplin was being remade in their film studio.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان \"تایمز مدرن\" به کارگردانی چارلی چاپلین در استودیوی فیلم خود از نو ساخت
[ترجمه گوگل]در آن زمان 'مدرن تایمز' به کارگردانی چپلین در استودیوی فیلم خود بازسازی شد
[ترجمه گوگل]در آن زمان 'مدرن تایمز' به کارگردانی چپلین در استودیوی فیلم خود بازسازی شد
14. If ships no longer call there, Pier 35 may be marketed as a film studio, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که اگر کشتی دیگر آنجا نباشد، اسکله ۳۵ ممکن است به عنوان یک استودیوی فیلم به بازار عرضه شود
[ترجمه گوگل]او گفت که اگر کشتی ها دیگر به آنجا نروند، Pier 35 به عنوان یک استودیوی فیلم به فروش می رسد
[ترجمه گوگل]او گفت که اگر کشتی ها دیگر به آنجا نروند، Pier 35 به عنوان یک استودیوی فیلم به فروش می رسد
کلمات دیگر: