معنی : غوغا، اشوب، هیاهو، همهمه
معانی دیگر : (امریکا - عامیانه) هیاهو، جنجال، هوچی گری، های و هوی
ruckus
معنی : غوغا، اشوب، هیاهو، همهمه
معانی دیگر : (امریکا - عامیانه) هیاهو، جنجال، هوچی گری، های و هوی
انگلیسی به فارسی
(آمریکا، عامیانه) هیاهو، جنجال، هوچی‌گری، های و هوی، غوغا
رکوس، هیاهو، غوغا، اشوب، همهمه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: ruckuses
حالات: ruckuses
• : تعریف: (informal) a noisy, often angry, disturbance; commotion or row.
• مشابه: brawl, commotion, fray, fuss
• مشابه: brawl, commotion, fray, fuss
• uproar, commotion, din, tumult; controversy, scandal
مترادف و متضاد
غوغا (اسم)
pandemonium, fray, turmoil, affray, melee, uproar, clamor, mobile, riot, tumult, ruckus, hubbub, scuffle, mob, scrimmage, jangle, rave, peal, canaille, din, embroilment, hordes of locusts, hurly-burly, rumpus
اشوب (اسم)
alarm, turbulence, disturbance, alarum, riot, tumult, unrest, revolution, commotion, sedition, fury, fuss, ruckus, turbulency, convulsion, hurly-burly, misrule
هیاهو (اسم)
pother, commotion, apothecary, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, donnybrook, hullabaloo, to-do
همهمه (اسم)
uproar, buzz, tumult, ruckus, hullabaloo, ruction
disturbance
Synonyms: big scene, big stink, bother, brawl, brouhaha, commotion, disorder, disruption, distraction, explosion, fisticuffs, fracas, fray, fuss, hubbub, hullabaloo, interruption, quarrel, racket, rampage, riot, rumble, rumpus, stink, stir, turmoil, upheaval, uprising, uproar
جملات نمونه
1. I requested them to stop making such a ruckus.
[ترجمه ترگمان]من از آن ها درخواست کردم که این هیاهو را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]من از آنها خواسته ام که این چنین راکتی را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]من از آنها خواسته ام که این چنین راکتی را متوقف کنند
2. This caused such a ruckus all over Japan that they had to change their mind.
[ترجمه ترگمان]این باعث چنان هرج و مرجی در سراسر ژاپن شد که مجبور شدند نظرشان را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]این باعث شد که ژاپنی ها چنین رویکردی داشته باشند که مجبور بودند ذهنشان را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]این باعث شد که ژاپنی ها چنین رویکردی داشته باشند که مجبور بودند ذهنشان را تغییر دهند
3. Abdul-Rauf never meant to cause a ruckus.
[ترجمه ترگمان]عبدالرئوف هرگز قصد ایجاد هیاهو را نداشت
[ترجمه گوگل]عبدالرئوف هرگز به معنای ایجاد یک رکوس نبود
[ترجمه گوگل]عبدالرئوف هرگز به معنای ایجاد یک رکوس نبود
4. Not since fall have I heard such a ruckus.
[ترجمه ترگمان]نه از آن زمان که چنین هیاهویی برپا شد
[ترجمه گوگل]از پاییز تا به حال چنین شنیداری ندیده ام
[ترجمه گوگل]از پاییز تا به حال چنین شنیداری ندیده ام
5. They recorded and toured together, raising a ruckus as well as awareness about violence toward women.
[ترجمه ترگمان]آن ها ضبط و سفر کردند و هیاهو و هیاهو و همچنین آگاهی در مورد خشونت نسبت به زنان را افزایش دادند
[ترجمه گوگل]آنها ضبط شده و با هم سفر می کنند، یک روکوش و همچنین آگاهی در مورد خشونت علیه زنان را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]آنها ضبط شده و با هم سفر می کنند، یک روکوش و همچنین آگاهی در مورد خشونت علیه زنان را افزایش می دهد
6. Thus, the whole Armory Park ruckus should never have happened in 199
[ترجمه ترگمان]از این رو، هیاهو و هیاهو و هیاهو هرگز نباید در ۱۹۹ مورد رخ داده باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، کل مسابقه پارک زینتی هرگز نباید در 199 سال اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]بنابراین، کل مسابقه پارک زینتی هرگز نباید در 199 سال اتفاق افتاد
7. He woke up when he heard the ruckus outside his front door.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای هیاهوی بیرون در جلوی در شنید، بیدار شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را در گوشه خارج از در ورودی خود شنید، از خواب بیدار شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را در گوشه خارج از در ورودی خود شنید، از خواب بیدار شد
8. We are not gonna have any ruckus here.
[ترجمه ترگمان] ما اینجا سرو صدا نداریم
[ترجمه گوگل]ما در اینجا هیچ جنجالی نداریم
[ترجمه گوگل]ما در اینجا هیچ جنجالی نداریم
9. But following the ruckus over the AEP, several states are tinkering with the course material.
[ترجمه ترگمان]اما پس از هیاهو بر سر the، چندین ایالت با مواد دوره مشغول هستند
[ترجمه گوگل]اما پس از رکوس در مورد AEP، چندین ایالت با مواد دوره تمرین می کنند
[ترجمه گوگل]اما پس از رکوس در مورد AEP، چندین ایالت با مواد دوره تمرین می کنند
10. You know how TV loves a ruckus.
[ترجمه ترگمان] میدونی که تلویزیون چقدر سرو صدا داره
[ترجمه گوگل]شما می دانید چگونه تلویزیون راکوس را دوست دارد
[ترجمه گوگل]شما می دانید چگونه تلویزیون راکوس را دوست دارد
11. The ruckus left at least 69 people injured and turned Prague into a smoky battle zone.
[ترجمه ترگمان]هیاهو حداقل ۶۹ نفر را برجای گذاشت و پراگ را به یک منطقه درگیری دود دود تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]رکوس دست کم 69 نفر را زخمی کرد و پراگ را به یک ناحیه دمی دمی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]رکوس دست کم 69 نفر را زخمی کرد و پراگ را به یک ناحیه دمی دمی تبدیل کرد
12. Indeed, one major lesson in the ruckus over Scorsese's Last Temptation is that believers do care about the historical Jesus and urgently want him to square with the figure they know through faith.
[ترجمه ترگمان]در واقع، یک درس مهم در هیاهو برای آخرین وسوسه اسکورسیزی این است که مومنان به عیسی مسیح تاریخی اهمیت می دهند و مصرانه از او می خواهند که با این رقم که آن ها از طریق ایمان می دانند، به میدان برود
[ترجمه گوگل]در واقع، یکی از درس های مهم در رکوس در طول آخرین وسوسه اسکورسیزی این است که مؤمنان درباره عیسی مسیح مراقبت می کنند و به طور فوری می خواهند او را با شخصیتی که از طریق ایمان می شناسند کنار بگذارد
[ترجمه گوگل]در واقع، یکی از درس های مهم در رکوس در طول آخرین وسوسه اسکورسیزی این است که مؤمنان درباره عیسی مسیح مراقبت می کنند و به طور فوری می خواهند او را با شخصیتی که از طریق ایمان می شناسند کنار بگذارد
13. Music downloaded from the Ruckus server can only be Ruckus player.
[ترجمه ترگمان]موسیقی دانلود شده از کارگزار ruckus تنها می تواند بازیکن ruckus باشد
[ترجمه گوگل]موسیقی دانلود شده از سرور Ruckus تنها می تواند پخش Ruckus باشد
[ترجمه گوگل]موسیقی دانلود شده از سرور Ruckus تنها می تواند پخش Ruckus باشد
14. I like the shit you did with Ruckus too, that shit was fat.
[ترجمه ترگمان]من اون گهی که تو با \"ruckus\" انجام دادی رو دوست دارم خیلی هم چاق بود
[ترجمه گوگل]من هم گریه می کردم که با روکوس هم انجام دادم، این گوزن چاق بود
[ترجمه گوگل]من هم گریه می کردم که با روکوس هم انجام دادم، این گوزن چاق بود
پیشنهاد کاربران
قشقرق
کلمات دیگر: