پرچم گذاری شده، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
flagged
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• a flagged path or area of ground is paved with flagstones.
پیشنهاد کاربران
سنگ فرش شده، سنگ فرش
دست گیر شده. بازداشت شده
پرچم - درفش - بیرق - علم
کلمات دیگر: