1. he opened the door with a clang
در را با صدای بلندی باز کرد.
2. There was a clang as he dropped the tools.
[ترجمه ترگمان]صدای جرنگ جرنگ جرنگ به گوش رسید
[ترجمه گوگل]در حالی که ابزارهایش را پایین کشید، کلاهبرداری میکرد
3. He pulled the gates to with a clang.
[ترجمه ترگمان]با صدای دنگ دروازه را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او دروازه ها را با چنگال کشید
4. The door shut with a loud clang.
[ترجمه ترگمان]در با صدای بلندی بسته شد
[ترجمه گوگل]درب با لگن با صدای بلند خاموش است
5. The bell made a resounding clang.
[ترجمه ترگمان]زنگ به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]زنگ یک لقمه شگفت انگیز ساخته بود
6. With an angry clang the machine lurched and rocked out even more.
[ترجمه ترگمان]دستگاه با صدای مهیبی به راه افتاد و حتی بیشتر تکان خورد
[ترجمه گوگل]با یک انفجار عصبی، دستگاه لرزش و حتی بیشتر تکان داد
7. He heard the clang of metal on metal, and a ricochet whined viciously past his head.
[ترجمه ترگمان]صدای جرنگ فلز روی فلز را شنید
[ترجمه گوگل]او شلاق زدن فلز بر روی فلز را شنید، و یک گلدان بی روح که به سختی از سر او سرازیر شد
8. Cowbells clang across the endless green fields.
[ترجمه ترگمان]صدای جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ به مزارع سرسبز بی پایان
[ترجمه گوگل]گاوچران ها در سرتاسر زمینه های بی نظیر سبز چسبیده اند
9. And while they are pleasingly cheap, the doors clang rather than clunk when you close them.
[ترجمه ترگمان]و در حالی که در کنار هم قرار دارند، درها با صدای جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ جرنگ
[ترجمه گوگل]و در حالی که آنها به راحتی ارزان هستند، درب ها به جای چسبیده، وقتی آنها را بستنی می بینید
10. The steel door swung open with a clang.
[ترجمه ترگمان]در فولادی با صدای دنگ باز شد
[ترجمه گوگل]درب فولادی با لنگه باز کرد
11. He could hear the clang of distant bells.
[ترجمه ترگمان]صدای ناقوس کلیسا را می شنید
[ترجمه گوگل]او می تواند لگن زنگ های دور را بشنود
12. In the older part of the city, the clang and bang of the builders goes on all day.
[ترجمه ترگمان]در قسمت قدیمی تر شهر، صدای دنگ و بنگ of تمام روز به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]در بخش قدیم شهر، کلنگ و انفجار سازندگان در تمام طول روز ادامه دارد
13. Clang, it is a very large bedding bag so!
[ترجمه ترگمان]Clang، این کیسه خوابی بسیار بزرگ است!
[ترجمه گوگل]کلنگ، یک کیسه ی بسیار بزرگ ملافه است!
14. The square, resounding with the roll and clang of music, presented a scene of noisy hilarity.
[ترجمه ترگمان]میدان که پر از صدای موسیقی و صدای موسیقی بود، صحنه ای از شادی پر سر و صدا به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]مربع که با رول و کلنگ موسیقی مشهور است، یک صحنه شادابی پر سر و صدا ارائه کرد
15. On Sunday afternoons, the clang of traditional Indonesian percussion music known as gamelan wafts down the street, audible on the approach to the Indonesian Consulate on Manhattan's east side.
[ترجمه ترگمان]در بعد از ظهرهای یکشنبه، صدای موسیقی سازه ای کوبه ای سنتی به نام gamelan wafts در خیابان به گوش می رسد که در نزدیک به کنسولگری اندونزی در قسمت شرقی مان هاتان به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]در بعد از ظهر یکشنبه، لقب موسیقی سنتی اندونزیایی کوبه ای که به نام gamelan شناخته می شود، در خیابان به سر می برد و در مورد رویکرد کنسولگری اندونزیایی در سمت شرق منهتن قابل شنیدن است