1. she won the election in a romp
به آسانی انتخابات را برد.
2. The child went for a romp in the forest.
[ترجمه ترگمان] بچه برای بازی تو جنگل رفته
[ترجمه گوگل]کودک در یک جنگل بی رحم رفت
3. Rory expected to romp through the test and interviews.
[ترجمه ترگمان]رو ری انتظار داشت که از طریق مصاحبه ها و مصاحبه ها با یکدیگر بازی کنند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود Rory از طریق تست و مصاحبه ها از بین برود
4. His latest film is an enjoyable romp.
[ترجمه ترگمان]آخرین فیلم او، یک شوخی لذت بخش است
[ترجمه گوگل]آخرین فیلم او یک رویا لذت بخش است
5. Share prices continue to romp ahead.
[ترجمه ترگمان]قیمت های سهام همچنان به سر و کار خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]قیمت سهام همچنان به جلو حرکت می کند
6. 'A Royal Scandal' is an hour-long romp that pokes fun at British royal marriages.
[ترجمه ترگمان]رسوایی سلطنتی یک سر و صدای بلند مدت است که به ازدواج های سلطنتی بریتانیا می پردازد
[ترجمه گوگل]'یک رسوایی سلطنتی' یک ساعت طولانی است که سرگرم کننده در ازدواج های سلطنتی بریتانیا سرگرم کننده است
7. "Tom Jones" is a bawdy romp through 18th century England.
[ترجمه ترگمان]\"تام جونز\" در قرن ۱۸ انگلستان با یکدیگر بازی می کنند
[ترجمه گوگل]'تام جونز' از طریق قرن 18th انگلستان عجیب و غریب است
8. A romp to loosen the mind and body.
[ترجمه ترگمان]یک جفت بازی برای شل کردن ذهن و بدن
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب به کاهش ذهن و بدن
9. She used to bounce and romp.
[ترجمه ترگمان]او قبلا جست وخیز می کرد و جست وخیز می کرد
[ترجمه گوگل]او گزاف گویی و رامبد
10. The title track is a sunny romp about gawd knows what.
[ترجمه ترگمان]مسیر عنوان یک شوخی آفتابی در مورد gawd است و می داند که چه چیزی
[ترجمه گوگل]آهنگ عنوان یک خنده آفتابی در مورد gawd می داند چه
11. Every year was a romp to the playoffs.
[ترجمه ترگمان]هر سال یه بازی با مسابقات حذفی بود
[ترجمه گوگل]هر سال به بازی های روزمره ختم شد
12. I love watching the kids romp and in fact as I watch them I realize how much I envy them.
[ترجمه ترگمان]من عاشق تماشای بازی بچه ها و در حقیقت می بینم که چقدر به آن ها غبطه می خورم
[ترجمه گوگل]من عاشق تماشای بچه ها می شویم و در حقیقت وقتی آنها را می بینم، متوجه می شوم که چقدر از آنها حسادت می کنم
13. It is the kind of romp that Peter Schaffer cooked up in Amadeus.
[ترجمه ترگمان]این نوع بازی به گونه ای است که پیتر Schaffer در آمادئوس دوم این کار را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این نوع رومی است که پیتر شافر در Amadeus پخته شده است
14. They won in a 51 romp.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ۵۱ بازی با یکدیگر برنده شدند
[ترجمه گوگل]آنها در 51 سالگی به پیروزی رسیدند
15. Steak fries and dances round out the romp on Saturday and Sunday nights.
[ترجمه ترگمان]در روزه ای شنبه و یکشنبه، سیب زمینی سرخ کرده و رقص ها به دور هم جمع می شوند
[ترجمه گوگل]سیب زمینی سرخ شده و رقص در روزهای شنبه و یکشنبه در کنار یکدیگر قرار می گیرند