کلمه جو
صفحه اصلی

exploratory


معنی : اکتشافی
معانی دیگر : تحقیقی، مقدماتی، آزمایشی (explorative هم می گویند)، جهان پژوهانه، یابشی، بازیابانه

انگلیسی به فارسی

اکتشافی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: related to, inclined to, or for the purpose of exploration.

• of research, investigative; of exploration, of adventure and traveling to unknown regions
exploratory actions are done to discover something or to learn something; a formal word.

مترادف و متضاد

اکتشافی (صفت)
reconnaissance, heuristic, exploratory, probative, probatory

جملات نمونه

1. exploratory discussions about peace
مذاکرات مقدماتی درباره ی صلح

2. Exploratory investigations have indicated large amounts of oil below the sea bed.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات اکتشافی مقادیر زیادی از نفت را زیر بس تر دریا نشان داده است
[ترجمه گوگل]تحقیقات اکتشافی، مقادیر زیادی از روغن را در زیر بستر دریا نشان داده است

3. He's going to have exploratory surgery on his knee.
[ترجمه a] او قرار است یک جراحی تشخیصی روی زانوی خود داشته باشد.
[ترجمه ترگمان]قراره یه جراحی اکتشافی روی زانوی اون انجام بده
[ترجمه گوگل]او به جراحی اکتشافی در زانوی خود می رود

4. She's having some exploratory tests done to find out what's causing the illness.
[ترجمه ترگمان]او داشت آزمایش های اکتشافی انجام می داد تا ببیند علت بیماری چیست
[ترجمه گوگل]او برای انجام این آزمایشات، آزمایشات اکتشافی انجام داده است تا بیماری را تشخیص دهد

5. Exploratory discussions between management and the unions have ended in stalemate.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات Exploratory بین مدیریت و اتحادیه ها به بن بست رسیده است
[ترجمه گوگل]بحث های اکتشافی میان مدیریت و اتحادیه ها در وضعیت ناپایدار به پایان رسیده است

6. One other remained in hospital for an exploratory operation on a shoulder injury.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر در بیمارستان برای عملیات اکتشافی بر روی جراحت شانه باقی ماند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر در بیمارستان برای انجام عملیات اکتشافی در آسیب شانه باقی ماند

7. The exploratory design is used to accumulate data in order to formulate more precise hypotheses and research questions.
[ترجمه ترگمان]طراحی اکتشافی برای جمع آوری داده ها به منظور تدوین فرضیات دقیق تر و پرسش های پژوهشی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]طراحی اکتشافی برای جمع آوری داده ها به منظور تدوین فرضیه های دقیق و سوالات تحقیق استفاده می شود

8. Exploratory techniques are extremely well fitted to sociolinguistic research.
[ترجمه ترگمان]روش های اکتشافی به شدت متناسب با تحقیقات sociolinguistic هستند
[ترجمه گوگل]تکنیک های اکتشافی بسیار مناسب برای تحقیقات جامعه شناختی هستند

9. For short exploratory missions of a few days, it is clearly most expedient to carry along the requisite supplies from Earth.
[ترجمه ترگمان]برای ماموریت های اکتشافی کوتاه چند روز، به وضوح لازم است که تدارکات لازم را از زمین به همراه داشته باشیم
[ترجمه گوگل]برای مأموریت های کوتاه مدت تحقیقاتی چند روزه، به نظر می رسد که بیشترین هدف برای حمل مواد لازم از زمین است

10. This exploratory project examines the marketing procedure undertaken by a number of software houses.
[ترجمه ترگمان]این پروژه اکتشافی فرآیند بازاریابی انجام شده توسط تعدادی از خانه های نرم افزاری را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این پروژه اکتشافی، روش بازاریابی توسط تعدادی از خانه های نرم افزاری را بررسی می کند

11. The principal aim of this exploratory research is to gain a better understanding of franchising and the franchising decision.
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی این تحقیق اکتشافی، کسب درکی بهتر از franchising و تصمیم franchising است
[ترجمه گوگل]هدف اصلی این پژوهش اکتشافی این است که به درک بهتر در مورد حق رای دادن و تصمیم گیری در مورد حق رای دادن دست یابیم

12. The operations had been mainly exploratory.
[ترجمه ترگمان]عملیات عمدتا اکتشافی بود
[ترجمه گوگل]عملیات عمدتا اکتشافی بوده است

13. Recently a man I knew had an exploratory study.
[ترجمه ترگمان]اخیرا مردی که می شناختم یه تحقیق اکتشافی بوده
[ترجمه گوگل]به تازگی یک مرد که می دانستم یک مطالعه اکتشافی داشت

14. Name-giving is one of the perquisites of leading exploratory dives to vent sites.
[ترجمه ترگمان]نام - بخشش یکی از the of اکتشافی است که به سایت های تخلیه منتقل می شود
[ترجمه گوگل]نام دادن یکی از مزایای پیشروی اکتشافی پیشرو در سایتهای تخلیه است

exploratory discussions about peace

مذاکرات مقدماتی درباره‌ی صلح


پیشنهاد کاربران

The teenage years are an explorary period in children's lives - a
time when they begin to try out many new activities and meet new people.

جستجو گرانه

کاوشگر، کنجکاو

تشخیصی


کلمات دیگر: