1. crow (or push) one's luck
(خودمانی) بیش از حد به بخت اتکا کردن،مخاطره کردن
2. the crow of a rooster
آواز خروس
3. the crow says, "caw, caw". . .
کلاغه می گه ((قارقار)) . . .
4. eat crow
(عامیانه) شرمنده شدن،به اشتباه خود اعتراف کردن
5. (green) an upstart crow beautified with our feathers
کلاغ تازه به دوران رسیده ای که با پرهای ما آذین شده است
6. as the crow flies
سرراست،مستقیم
7. the cock began to crow
خروس شروع به خواندن کرد.
8. the distance between here and there is ten kilometers as the crow flies
از اینجا تا آنجا مستقیم ده کیلومتر است.
9. A crow is never the whiter for washing herself often.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ همیشه برای شستن خود whiter نیست
[ترجمه گوگل]یک کلاغ اغلب برای شستن بیشتر از بقیه است
10. The crow thinks his own bird fairest.
[ترجمه ترگمان]کلاغ پرنده خودش را زیباترین فکر می کند
[ترجمه گوگل]کلاغ فکر می کند پرنده خود عادلانه است
11. She gave a little crow of triumph.
[ترجمه ترگمان]لبخند پیروزمندانه ای بر لب داشت
[ترجمه گوگل]او یک گلوله کوچکی از پیروزی داد
12. The crow of the cock is a harbinger of dawn.
[ترجمه ترگمان]کلاغ خروس قاصد سحر است
[ترجمه گوگل]کلاغ خروس یک پیشرو از سپیده دم است
13. cocks crow at dawn.
[ترجمه ترگمان]خروس های جنگی در سپیده دم
[ترجمه گوگل]کوچه ها در سپیده دم
14. Sheryl Crow? Not the Sheryl Crow?
[ترجمه ترگمان]شریل کرو \"؟\" نه \"شریل کرو\"؟
[ترجمه گوگل]شریل کراو
15. The company hasn't much to crow about, with sales down compared with last year.
[ترجمه ترگمان]شرکت در مقایسه با سال گذشته مقدار زیادی برای فروش ندارد
[ترجمه گوگل]این کمپانی در مقایسه با سال گذشته فروش کمتری نداشته است
16. A third hooded crow joined them.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ سیاه سومی هم به آن ها ملحق شد
[ترجمه گوگل]سومین کلاه کاسه ای به آنها پیوست