1. He who desires but acts not, breeds pestilence.
[ترجمه ترگمان]او که آرزو دارد، اما نه عمل می کند، طاعون را از بین می برد
[ترجمه گوگل]کسی که میل می کند، اما نمی کند، مریض می کند
2. The report states that vandalism is a pestilence which must be stamped out.
[ترجمه ترگمان]گزارش ایالت that بیماری است که باید از بین برود
[ترجمه گوگل]این گزارش می گوید که خرابکاری یک ماری است که باید از بین رفته باشد
3. A pestilence swept over the country.
[ترجمه دکتر رجایی] یک آفت سراسر کشور را فراگرفته بود.
[ترجمه ترگمان]طاعون سراسر کشور را فراگرفته بود
[ترجمه گوگل]یک آفت در سراسر کشور پوشانده شده است
4. In return Apollo sent a pestilence, and Poseidon the sea serpent.
[ترجمه ترگمان]در عوض، اپولو او را از بین برد و آن مار دریایی را از آن بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در عوض آپولو یک مورچه را فرستاد و پوزیدون مار در دریا
5. To the disorder caused by pestilence, other pressures were added in the late fourteenth century.
[ترجمه ترگمان]طاعون و فشارهای دیگر در اواخر قرن چهاردهم به این بیماری افزوده شد
[ترجمه گوگل]به اختلال ناشی از مورچه، در اواخر قرن چهاردهم فشارهای دیگری نیز اضافه شد
6. Pestilence and devastation would march across the land; and the four horsemen ride the sky.
[ترجمه ترگمان]ویرانی و ویرانی در سراسر زمین به حرکت در می آید؛ و چهار سوارکار در حال سوار شدن به آسمان هستند
[ترجمه گوگل]مورچه و خرابکاری در سرتاسر سرزمین مارش می شوند؛ و چهار اسب سواری آسمان
7. He was the one who released famine, pestilence and all the other evils into the world.
[ترجمه ترگمان]او کسی بود که قحطی، طاعون و تمام چیزهای دیگر را در جهان رها کرد
[ترجمه گوگل]او کسی بود که قحطی، مری و دیگر شرارت ها را در جهان منتشر کرد
8. There is the source of the recurring pestilence.
[ترجمه ترگمان]این سرچشمه آن بیماری است که از آن سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]منبع آفت در حال تکرار است
9. The next were pestilence, windstorm, frost hail, hailstorm and earthquake.
[ترجمه ترگمان]روز بعد از طاعون و باران و باران و باران و باران می بارید
[ترجمه گوگل]بعدا مورچه، باد صاف، گره یخ زده، گرگ و زمین لرزه بود
10. Power, like a desolating pestilence, pollutes whatever it touches---Percy Bysshe Shelley, English Romantic poet.
[ترجمه ترگمان]قدرت، مانند a desolating، هر چه را که لمس می کند آلوده می کند - - پرسی Bysshe شلی، شاعر رمانتیک انگلیسی
[ترجمه گوگل]قدرت، مانند یک ماریو ویرانگر، آلوده هر چیزی که آن را لمس --- پرسی Bysshe Shelley، شاعر رمانتیک انگلیسی
11. A pestilence was raging in that area.
[ترجمه ترگمان]طاعون در آن ناحیه متلاطم بود
[ترجمه گوگل]در این ناحیه مریخ زدگی شد
12. Floods, droughts, famine, war, pestilence, plagues, and economic booms and busts are familiar companions in the up-and-down cycle of human history.
[ترجمه ترگمان]سیل، خشکسالی، قحطی، جنگ، طاعون، طاعون، و رونق اقتصادی رفقای صمیمی در چرخه بالا و پایین تاریخ بشر هستند
[ترجمه گوگل]سیل، خشکسالی، قحطی، جنگ، آفت زدگی، انفجار، و رونق اقتصادی و اتوبوس ها، همسایگان آشنا در چرخه بالا و پایین تاریخ بشر هستند
13. AIDS is becoming No. l pestilence of threatening the human survival.
[ترجمه ترگمان]ایدز در حال تبدیل شدن به بیماری l است که بقای انسان را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]ایدز در حال تبدیل شدن به عواقب تهدید بقای انسان است
14. Pestilence was known to have been foreboded by a shower of crimson light.
[ترجمه ترگمان]معلوم بود که از زیر نور قرمز رنگ قرمز شده است
[ترجمه گوگل]شناخته شده است که سوسن با دوش نور سبز پیش بینی شده است
15. Racism is a pestilence at the heart of the nation.
[ترجمه ترگمان]نژادپرستی یک بیماری همه گیر در قلب کشور است
[ترجمه گوگل]نژاد پرستی یک مریض در قلب ملت است