وابسته به طبقات بالای اجتماع، اعیانی، توانگر، توانگر an upscale neighborhood محلهی اعیانی
upscale
وابسته به طبقات بالای اجتماع، اعیانی، توانگر، توانگر an upscale neighborhood محلهی اعیانی
انگلیسی به فارسی
وابسته به طبقات بالای اجتماع، اعیانی، توانگر
بالاخره
انگلیسی به انگلیسی
• luxurious, elegant, expensive; related to the upper classes, of the wealthy classes
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: designating, relating to, or of people who are, or who are becoming, affluent.
• (2) تعریف: costly or stylish.
جملات نمونه
1. an upscale neighborhood
محله ی اعیانی
2. T-shirts, the epitome of American casualness, have moved upscale.
[ترجمه ترگمان]پیراهن های T-، خلاصه of آمریکایی، سطح بالایی را تحت تاثیر قرار داده اند
[ترجمه گوگل]پیراهن تی شرت، گزیده ای از گاه به گاه آمریکایی، ارتقا یافته اند
[ترجمه گوگل]پیراهن تی شرت، گزیده ای از گاه به گاه آمریکایی، ارتقا یافته اند
3. Go into any upscale Bay Area restaurant and ask for a glass of white wine.
[ترجمه ترگمان]به رستوران منطقه خلیج upscale بروید و از یک لیوان شراب سفید بخواهید
[ترجمه گوگل]به هر رستوران مجلل منطقه خلیج بروید و یک لیوان شراب سفید بخرید
[ترجمه گوگل]به هر رستوران مجلل منطقه خلیج بروید و یک لیوان شراب سفید بخرید
4. It appears on the menus of upscale Phoenix-area restaurants, including the Boulders Club in Carefree.
[ترجمه ترگمان]این رستوران در فهرست غذای رستوران های لوکس Phoenix از جمله باشگاه Boulders در carefree ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]این در منوهای رستوران های مجلل فینیکس، از جمله باشگاه تخته سنگ در Carefree، ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]این در منوهای رستوران های مجلل فینیکس، از جمله باشگاه تخته سنگ در Carefree، ظاهر می شود
5. But Greenspun's upscale decor pales as she talks of another time and place full of pain and agony.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی درباره زمان دیگری حرف می زند و جای پر از درد و رنج را به جا می اورد
[ترجمه گوگل]اما دکوراسیون مجلل Greenspun از زمان و مکان دیگری پر از درد و عذاب سخن می گوید
[ترجمه گوگل]اما دکوراسیون مجلل Greenspun از زمان و مکان دیگری پر از درد و عذاب سخن می گوید
6. The commercial streets are filled with upscale shops, art galleries, outdoor cafes and bookstores where poetry readings are held.
[ترجمه ترگمان]خیابان های تجاری پر از فروشگاه های مجلل، گالری های هنری، کافه های روباز و کتابفروشی ها هستند که مطالعات شعر در آن ها برگزار می شود
[ترجمه گوگل]خیابان های تجاری با مغازه های پربار، گالری های هنری، کافه های فصلی و کتاب فروشی هایی که در آن نشست های شعر برگزار می شود، پر شده است
[ترجمه گوگل]خیابان های تجاری با مغازه های پربار، گالری های هنری، کافه های فصلی و کتاب فروشی هایی که در آن نشست های شعر برگزار می شود، پر شده است
7. It was your basic small, upscale hotel room.
[ترجمه ترگمان]اتاق هتل کوچک و اعیانی تان بود
[ترجمه گوگل]این اتاق کوچک هتل و هتل عالی بود
[ترجمه گوگل]این اتاق کوچک هتل و هتل عالی بود
8. The nearby mall is so upscale that even the Vendoland janitor is dressed in a bright red blazer.
[ترجمه ترگمان]مرکز خرید آن قدر شلوغ است که حتی the Vendoland یک کت قرمز روشن به تن دارد
[ترجمه گوگل]مرکز خرید در آن نزدیکی است که حتی سرایدار Vendoland در یک کت و شلوار قرمز روشن پوشیدنی است
[ترجمه گوگل]مرکز خرید در آن نزدیکی است که حتی سرایدار Vendoland در یک کت و شلوار قرمز روشن پوشیدنی است
9. There is no Metro stop in the upscale neighborhood.
[ترجمه ترگمان] یه ایستگاه مترو وجود نداره که توی محله upscale توقف کنه
[ترجمه گوگل]توقف مترو در محله پرجمعیت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]توقف مترو در محله پرجمعیت وجود ندارد
10. The result is a sort of upscale Hemingway-esque story about affluent, pampered men testing their mettle.
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک نوع داستان سبک همینگوی با سبک همینگوی در رابطه با ثروتمندان، بچه های لوس و pampered است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک نوع داستان عجیب و غریب Himingway-esque در مورد افراد ثروتمند و ناراحت کننده که تست آنها را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]نتیجه یک نوع داستان عجیب و غریب Himingway-esque در مورد افراد ثروتمند و ناراحت کننده که تست آنها را انجام می دهند
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. In their place, developers are building upscale subdivisions that tend to cater to newcomers less willing to put down roots.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهندگان در محل خود، subdivisions هایی را می سازند که تمایل دارند افراد تازه وارد را که مایل به پایین گذاشتن ریشه های درخت هستند، برآورده کنند
[ترجمه گوگل]در جای خود، توسعه دهندگان در حال ایجاد زیربناهای ارتقا یافته ای هستند که تمایل به تازه واردین دارند و مایل نیستند ریشه های آنها را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]در جای خود، توسعه دهندگان در حال ایجاد زیربناهای ارتقا یافته ای هستند که تمایل به تازه واردین دارند و مایل نیستند ریشه های آنها را کاهش دهند
13. Upscale retail chains are doing the same with specially formulated baby creams and lotions.
[ترجمه ترگمان]زنجیره های خرده فروشی upscale همین کار را با استفاده از کرم و لوسیون های ملایم خود انجام می دهند
[ترجمه گوگل]زنجیره های خرده فروشی بالا با کرم ها و لوسیون هایی که به طور خاص فرموله شده اند، همین کار را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]زنجیره های خرده فروشی بالا با کرم ها و لوسیون هایی که به طور خاص فرموله شده اند، همین کار را انجام می دهند
14. Upscale department store chain David Jones sharply downgraded its earnings forecast last week, further evidence the climate outside the mining industry has cooled.
[ترجمه ترگمان]زنجیره فروش بخش upscale دیوید جونز هفته گذشته به شدت پیش بینی درآمد خود را کاهش داد، و شواهد بیشتری نشان داد که جو خارج از صنعت معدن سرد شده است
[ترجمه گوگل]زنجیره فروشگاه های پیشرفته دیوید جونز هفته گذشته پیش بینی سود خود را به طور چشمگیری کاهش داد، شواهد بیشتر نشان می دهد که آب و هوا در خارج از صنعت معدن سرد شده است
[ترجمه گوگل]زنجیره فروشگاه های پیشرفته دیوید جونز هفته گذشته پیش بینی سود خود را به طور چشمگیری کاهش داد، شواهد بیشتر نشان می دهد که آب و هوا در خارج از صنعت معدن سرد شده است
15. Upscale retailers all around the world have increasingly relied on the cut-rate strategies to keep recession - weary customers.
[ترجمه ترگمان]خرده فروشان upscale در سراسر جهان به طور فزاینده ای بر استراتژی های کاهش نرخ برای حفظ مشتریان خسته از رکود، تکیه کرده اند
[ترجمه گوگل]خرده فروشان بالا و پایین در سراسر جهان به طور فزاینده متکی به استراتژی های نرخ برابری برای رکود اقتصادی - مشتریان خسته شده اند
[ترجمه گوگل]خرده فروشان بالا و پایین در سراسر جهان به طور فزاینده متکی به استراتژی های نرخ برابری برای رکود اقتصادی - مشتریان خسته شده اند
an upscale neighborhood
محلهی اعیانی
پیشنهاد کاربران
با کلاس
صفت:نسبتا گران
طراحی شده برای افراد ثروتمند
طراحی شده برای افراد ثروتمند
1 - کالای قابل ارتقا کیفی
2 - کالای لوکس و با کیفیت
2 - کالای لوکس و با کیفیت
افزایش مقیاس، مقیاس افزایی، بهبود، ازدیاد، ترفیع، بزرگسازی، مقیاس چیزی را افزایش دادن
کلاس بالا
مخصوص افراد ثروتمند
مخصوص افراد ثروتمند
مجلل
موند بالا
اعیانی، سلطنتی، لوکس، باکلاس
مربوط به قشر مرفّه
کلمات دیگر: