1. furniture made of hardwood
مبل ساخته شده از چوب سخت
2. furniture of poor workmanship
مبل بدساخت
3. furniture that is not only beautiful but also functional
مبلی که نه تنها زیباست بلکه قابل استفاده هم هست
4. a furniture store
مغازه ی مبل فروشی
5. inferior furniture
مبل بنجل
6. modular furniture
مبل و صندلی که بهم می خورد (یا با سایر تزئینات اتاق جور درمی آید)
7. period furniture
مبل قدیمی (وابسته به سبک و دوران خاص)
8. sectional furniture
مبل چند تکه (که باید روی هم سوار کنند)
9. strong furniture
مبل محکم
10. sturdy furniture
مبل محکم
11. utility furniture
مبل ویژه ی کار (که به استحکام و راحتی آن بیشتر توجه شده تا به زیبایی آن)
12. to veneer furniture with mahogany
مبل را با چوب ماهون روکش کردن
13. mehri dusted the furniture and vacuumed the rugs
مهری مبل ها را گردگیری کرد و فرش ها را جاروبرقی زد.
14. several sticks of furniture
چندین تکه مبل
15. the disposal of furniture in a room
ترتیب مبل و صندلی در یک اتاق
16. we must buy furniture for our new house
ما باید برای خانه ی جدیدمان مبلمان بخریم.
17. a new piece of furniture
یک عدد مبل جدید
18. she died and her furniture was auctioned
او مرد و اثاثیه اش حراج شد.
19. be part of the furniture
(شخص) در جایی آنقدر ماندن یا کار کردن که مثل در و دیوار و اثاثیه آنجا شدن
20. the carpet tones with the furniture
فرش به مبلمان می خورد.
21. the disorder of the room's furniture was incredible
درهم ریختگی اسباب اتاق باورکردنی نبود!
22. a few pieces of rather plain furniture
چند تکه مبل نسبتا زشت
23. they stripped the room of all its furniture
همه ی اثاثیه ی اتاق را بردند.
24. a hallway that was encumbered by piles of furniture
راهرویی که انبوهی از اسباب خانه آن را بند آورده بود
25. After the fire, there wasn't much furniture left worth salvaging.
[ترجمه ترگمان]بعد از آتش سوزی، اثاثیه زیادی برای نگه داشتن آن ها باقی نمانده بود
[ترجمه گوگل]پس از آتش، مبلمان زیادی وجود نداشت که ارزش نجات را داشته باشد
26. Dust-sheets were draped over the furniture.
[ترجمه ترگمان]ملافه ها را روی مبل ها پهن کرده بودند
[ترجمه گوگل]ورقه های گرد و غبار بر روی مبلمان تزئین شده بود
27. He bought the furniture on credit.
[ترجمه ترگمان]اثاثیه را به اعتبار خریده بود
[ترجمه گوگل]او مبلمان را در اعتبار خریداری کرد
28. The furniture had been left by the previous occupants.
[ترجمه ترگمان]ساکنان قبلی اتاق را ترک کرده بودند
[ترجمه گوگل]مبلمان توسط اشغالگران قبلی باقی مانده است
29. The orange curtains jar with the red furniture.
[ترجمه ترگمان]کوزه نارنجی با اسباب و اثاث قرمز
[ترجمه گوگل]پرده نارنجی شیشه ای با مبلمان قرمز
30. He sprayed the furniture with paint yesterday.
[ترجمه ترگمان]او دیروز مبلمان را با رنگ اسپری کرد
[ترجمه گوگل]او روز گذشته مبلمان را با رنگ رنگ اسپری کرد