1. He makes little humorous concessive noises in his throat, to admit his mistake.
[ترجمه ترگمان]او در گلویش صدای کمی خنده دار می دهد تا اشتباه خود را تصدیق کند
[ترجمه گوگل]او در گلو او صدای خنده دار کم شنوایی می کند و اشتباه خود را می پذیرد
2. At first glance, therefore, concessive holists appear to take a purely pragmatic view of the relations between holism and individualism.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در نگاه اول، به نظر می رسد که concessive holists به نظر می رسد دیدگاه واقع گرایانه ای از رابطه بین کل گرایی و فردگرایی دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، در نگاه اول، به نظر می رسد، هولیست های منصفانه، یک دیدگاه صرفا عملگرا را درباره روابط میان هولیزیسم و فردگرایی می بینند
3. Even though introduces a concessive clause . my family is more important than anything else is an object clause of the verb feel.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک شرط concessive را معرفی می کند خانواده من از هر چیز دیگری مهم تر است
[ترجمه گوگل]هرچند که یک قاعده لغوی را معرفی می کند خانواده من مهم تر از هر چیز دیگری است
4. He always is concessive the person of his oppose is too sick.
[ترجمه ترگمان]او همیشه حق مخالفت با او را دارد
[ترجمه گوگل]او همیشه استثنایی است و شخصی از مخالفت او بسیار بیمار است
5. The term of extinctive prescription embodies the rational concessive limitation of rights to facts, and compromise limitation of state-should-be to practical state.
[ترجمه ترگمان]دوره تجویز extinctive، محدودیت محدود کننده حقوق بشر را در بر می گیرد، و محدودیت سازش دولت - باید به یک دولت عملی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اصطلاح تجویز انقراض، محدودیت های منطقی منطقی راجع به حقایق حقوقی را شامل می شود و محدودیت های مصالحه ای را از دولت باید به دولت عملی اعمال می کند
6. The concessive complex sentences have subjective, so they have more pragmatic functions.
[ترجمه ترگمان]جملات پیچیده concessive ذهنی هستند، بنابراین توابع pragmatic بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]احکام پیچیده پیچیده دارای ذهنی هستند، بنابراین آنها عملکردهای عملیتری دارند
7. Concessive adverbial clause is used to express certain unfavorable circumstances or opposite conditions, which however, do not prevent the action in the main clause from happening.
[ترجمه ترگمان]شرط Concessive برای بیان شرایط نامطلوب یا شرایط مخالف استفاده می شود، که با این حال، از عمل در بند اصلی جلوگیری نمی کند
[ترجمه گوگل]بند عبارات مخملی برای بیان شرایط خاص نامطلوب یا شرایط مخالف استفاده می شود، اما با این وجود، از اقدام اصلی در بند اصلی جلوگیری نمی شود
8. Though is a concessive conjunction.
[ترجمه ترگمان]هر چند با هم حرف می زنند
[ترجمه گوگل]اگرچه یک پیوند غلط است
9. The sentence 'Although he's quiet, he's not shy' begins with a concessive clause.
[ترجمه ترگمان]هر چند که ساکت است، او خجالتی نیست و با یک شرط امتیازی شروع می شود
[ترجمه گوگل]حکم 'اگرچه او آرام است، او خجالت نمی کشد' با یک بند لغو شروع می شود
10. In this chapter, I have sought to defend this concessive holist view by drawing attention to the explanatory interest underlying it.
[ترجمه ترگمان]در این بخش به دنبال دفاع از این دیدگاه concessive holist با توجه به منافع توضیحی در زمینه آن بوده ایم
[ترجمه گوگل]در این فصل، من در تلاش برای دفاع از این دیدگاه کل نگرانه با توجه به علاقه توضیحی که اساس آن است
11. We should take the text data as the center when selecting subject and choose the detailed, clear, concessive, novel and appropriate one in size when designing subject.
[ترجمه ترگمان]ما باید داده های متنی را به عنوان مرکز هنگام انتخاب موضوع انتخاب کرده و جزئیات دقیق، روشن، بدیع و متناسب با اندازه را هنگام طراحی سوژه انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]در هنگام انتخاب موضوع باید داده های متنی را به عنوان مرکز انتخاب کنیم و هنگام طراحی سوژه، دقیق، واضح، منسجم، رمان و اندازه مناسب را انتخاب کنید
12. This thesis is devoted to the corpus-based study on Concessive Adverbial Clauses in Maritime Engineering English (MEE).
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به مطالعه مبتنی بر پیکره زبانی در رابطه با Concessive Adverbial Clauses در انگلیسی مهندسی دریانوردی (mee)اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]این پایان نامه به مطالعات متشکل از مفاهیم متضاد مخالف در مهندسی دریایی انگلیسی (MEE) اختصاص دارد