1. he has been jinxed
دچار بدبیاری شده است.
2. The pilot felt that the flight had been jinxed.
[ترجمه ترگمان]خلبان احساس کرد که هواپیما طلسم شده است
[ترجمه گوگل]خلبان احساس می کرد که پرواز انجام شده است
3. They seem to be jinxed when it comes to playing in the UK.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که آن ها در زمان بازی در بریتانیا طلسم شده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که آنها در انگلستان بازی می کنند
4. I think this computer must be jinxed it's always breaking down.
[ترجمه ترگمان]به نظر من این کامپیوتر باید \"جینکس\" زده باشه همیشه شکسته
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این کامپیوتر باید جینکس باشد که همیشه شکستن است
5. It was he who jinxed it.
[ترجمه ترگمان]او بود که آن را طلسم کرد
[ترجمه گوگل]آن کسی بود که آن را جینکینگ کرد
6. I must be jinxed - whenever I wash a wine glass, it breaks.
[ترجمه ترگمان]، باید \"جینکس\" زده باشم هر وقت که یه لیوان شراب رو بشورم خراب میشه
[ترجمه گوگل]باید جینکس بپوشم - هر زمان که بطری شراب را می شستم، آن را شکسته می شود
7. Having had a jinxed left back position it looks like we now have a jinxed central defender position!
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسه که ما الان یه نفر \"جینکس\" زده رو پشت سر گذاشتیم که انگار الان یه مدافع \"جینکس\" زده داریم
[ترجمه گوگل]با وجود موقعیت جناح چپ عقب، به نظر می رسد که ما اکنون یک موقعیت مدافع مرکزی را داریم!
8. I think this computer must is jinxed, it's always breaking down.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این کامپیوتر باید طلسم شده باشد، همیشه شکسته می شود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این کامپیوتر باید jinxed باشد، آن همیشه شکستن است
9. His sudden laugh jinxed the host's joke.
[ترجمه ترگمان]خنده ناگهانی او شوخی میزبان را به خنده انداخت
[ترجمه گوگل]ناگهان خنده او را شوخی میزبان
10. This project is jinxed!
[ترجمه ترگمان]این پروژه طلسم شده!
[ترجمه گوگل]این پروژه jinxed است!
11. HUMID on a double-word score, using the D of JINXED.
[ترجمه ترگمان]humid بر روی یک امتیاز دو کلمه، با استفاده از D of
[ترجمه گوگل]HUMID بر اساس نمره دو کلمه ای، با استفاده از D از JINXED
12. The members of the group signed a parchment which, unbeknownst to them, was jinxed.
[ترجمه ترگمان]اعضای گروه یک کاغذ پوستی امضا کردند که بدون اینکه کلمه ای بر زبان بیاورند، طلسم شده بود
[ترجمه گوگل]اعضای گروه یک پوستر را امضا کردند که به آنها اطلاع داده نشده بود
13. After three divorces she started to believe the marriage was jinxed.
[ترجمه ترگمان]بعد از سه طلاق، شروع کرد به باور کردن این که ازدواج \"جینکس\" زده شد
[ترجمه گوگل]پس از سه طلاق، او شروع به اعتقاد کرد که ازدواج مجذوب شده است