پایین پرداخت
underpayment
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• payment that is lacking, payment that is not full
جملات نمونه
1. To imply disabled people are responsible for the under-payment of personal assistance services in these circumstances is a nauseating misrepresentation of facts.
[ترجمه ترگمان]برای اشاره به اینکه افراد معلول مسئول پرداخت زیر پرداخت خدمات کمک شخصی در این شرایط هستند، ارائه اطلاعات نادرست از حقایق است
[ترجمه گوگل]به این معنی که افراد غیرفعال مسئول کمبود خدمات خدمات شخصی در این شرایط هستند، بدرفتاری نادرست در مورد حقایق
[ترجمه گوگل]به این معنی که افراد غیرفعال مسئول کمبود خدمات خدمات شخصی در این شرایط هستند، بدرفتاری نادرست در مورد حقایق
2. The party owed the amount of over or underpayment may invoice the other for such amount.
[ترجمه ترگمان]این حزب مبلغی را که بیش از حد بدهکار است بدهکار است و یا underpayment ممکن است فاکتور دیگری برای چنین مبلغی باشد
[ترجمه گوگل]حزب بدهکار مبلغی بیش از حد یا معوقه می تواند مبلغ دیگری را برای دیگران بفروشد
[ترجمه گوگل]حزب بدهکار مبلغی بیش از حد یا معوقه می تواند مبلغ دیگری را برای دیگران بفروشد
3. In the second reduction law underpayment money, but most people will not wait 30 years to pay off. If early owing on the loan, then there is no such a big gap.
[ترجمه ترگمان]در قانون کاهش دوم پول، اما اغلب مردم ۳۰ سال صبر نمی کنند اگر زود به خاطر این وام باشد، باز هم چنین شکاف بزرگی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در دومین قانون کاهش حقوق معوقه پول، اما اکثر مردم به مدت 30 سال برای پرداخت هزینه منتظر نیست اگر در اوایل وام، پس از این شکاف بزرگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]در دومین قانون کاهش حقوق معوقه پول، اما اکثر مردم به مدت 30 سال برای پرداخت هزینه منتظر نیست اگر در اوایل وام، پس از این شکاف بزرگ وجود دارد
4. Whit the development of market economy, underpayment has become a serious social problem.
[ترجمه ترگمان]برای توسعه اقتصاد بازار، underpayment به یک مشکل اجتماعی جدی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصاد بازار، توسعه زیربنایی به یک مشکل اجتماعی جدی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصاد بازار، توسعه زیربنایی به یک مشکل اجتماعی جدی تبدیل شده است
5. All complaints about underpayment of the National Minimum Wage are treated in the strictest confidence and callers may remain anonymous if they wish to do so .
[ترجمه ترگمان]تمام شکایت ها در مورد underpayment حداقل دست مزد ملی با دقت بسیار مورد بررسی قرار می گیرند و تماس گیرندگان ممکن است اگر مایل به انجام این کار باشند، ناشناس بمانند
[ترجمه گوگل]تمام شکایات مربوط به کمپنی معوقه حداقل دستمزد در محدوده ترین اعتماد محسوب می شوند و ممکن است تماس گیرندگان ممکن است ناشناس باشند، اگر بخواهند این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]تمام شکایات مربوط به کمپنی معوقه حداقل دستمزد در محدوده ترین اعتماد محسوب می شوند و ممکن است تماس گیرندگان ممکن است ناشناس باشند، اگر بخواهند این کار را انجام دهند
6. Even a small miscalculation - an underpayment of just one cent - can trigger an avalanche of bureaucracy.
[ترجمه ترگمان]حتی یک اشتباه بزرگ - یعنی فقط یک سنت - می تواند یک سقوط بروکراسی را آغاز کند
[ترجمه گوگل]حتی یک محاسبه اشتباه کوچک - معافیت کمتر از یک سنت - می تواند منجر به برانگیختن بوروکراسی شود
[ترجمه گوگل]حتی یک محاسبه اشتباه کوچک - معافیت کمتر از یک سنت - می تواند منجر به برانگیختن بوروکراسی شود
7. Surplus of cooperatives which belongs to cooperatives'"excessive collection"or"underpayment"from members should be distributed according to reasonable orders.
[ترجمه ترگمان]مازاد تعاونی ها که به مجموعه \"مجموعه بیش از حد\" یا \"underpayment\" تعلق دارند، باید مطابق با دستورها منطقی توزیع شوند
[ترجمه گوگل]پس انداز تعاونی ها که متعلق به مجموعه تعاونی ها 'بیش از حد' و یا 'پرداخت' از اعضای باید با توجه به سفارشات معقول توزیع شود
[ترجمه گوگل]پس انداز تعاونی ها که متعلق به مجموعه تعاونی ها 'بیش از حد' و یا 'پرداخت' از اعضای باید با توجه به سفارشات معقول توزیع شود
8. The IRS has also been known to waive underpayment penalties for people in special circumstances.
[ترجمه ترگمان]آی آر اس همچنین مشهور است که در شرایط خاص از مجازات underpayment برای مردم چشم پوشی کرده است
[ترجمه گوگل]IRS نیز شناخته شده است که از پرداخت جریمه های پرداخت نشده برای افرادی که شرایط خاصی دارند، اجتناب می کنند
[ترجمه گوگل]IRS نیز شناخته شده است که از پرداخت جریمه های پرداخت نشده برای افرادی که شرایط خاصی دارند، اجتناب می کنند
9. If the adjustments indicate an underpayment by COMPANY, COMPANY shall pay Contractor the amount of underpayment subject to verification thereof.
[ترجمه ترگمان]اگر این تنظیمات نشان دهنده تعهد شرکت باشد، شرکت باید به پیمان کار مقدار موردنظر را برای تایید آن بپردازد
[ترجمه گوگل]اگر تنظیمات نشان دهنده عدم پرداخت توسط COMPANY، COMPANY باید قراردادی را که مبلغ معوقه پرداخت می کند و به آن تأیید می شود، پرداخت کند
[ترجمه گوگل]اگر تنظیمات نشان دهنده عدم پرداخت توسط COMPANY، COMPANY باید قراردادی را که مبلغ معوقه پرداخت می کند و به آن تأیید می شود، پرداخت کند
10. Non-payment or underpayment of wages.
[ترجمه ترگمان]عدم پرداخت یا عدم پرداخت دست مزد
[ترجمه گوگل]عدم پرداخت یا معافیت دستمزد
[ترجمه گوگل]عدم پرداخت یا معافیت دستمزد
11. If too little is deducted from Dad's weekly wages for income tax it results in an underpayment at the end of the year.
[ترجمه ترگمان]اگر مقدار کمی از حقوق هفتگی پدر برای مالیات بر درآمد کسر شود، در پایان سال منجر به an می شود
[ترجمه گوگل]اگر مقدار کمی از دستمزد هفتگی پدر برای مالیات بر درآمد کسر می شود، در پایان سال، آن را کم هزینه می کند
[ترجمه گوگل]اگر مقدار کمی از دستمزد هفتگی پدر برای مالیات بر درآمد کسر می شود، در پایان سال، آن را کم هزینه می کند
12. For example, poor records often lead to the preparation of income tax returns that result in underpayment or overpayment of taxes .
[ترجمه ترگمان]برای مثال، سوابق ضعیف اغلب منجر به تهیه اظهارنامه های مالیاتی می شود که منجر به underpayment یا overpayment مالیات می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پرونده های ضعیف اغلب منجر به تهیه درآمد مالیات بر درآمد می شود که منجر به پرداخت معافیت یا اضافه پرداخت مالیات می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پرونده های ضعیف اغلب منجر به تهیه درآمد مالیات بر درآمد می شود که منجر به پرداخت معافیت یا اضافه پرداخت مالیات می شود
13. Because of the continuous appreciation of the yuan, will be the time of payment, underpayment yuan.
[ترجمه ترگمان]به دلیل قدردانی مداوم یوآن، زمان پرداخت، underpayment یوان است
[ترجمه گوگل]به دلیل افزایش مداوم یوان، زمان پرداخت، یوان کمتر پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]به دلیل افزایش مداوم یوان، زمان پرداخت، یوان کمتر پرداخت می شود
14. Facing Shengxi expected to advance owing on the loan is really underpayment interest, profits were giving?
[ترجمه ترگمان]روبرو شدن با Shengxi که انتظار می رود به خاطر این وام پیشرفت کند، سود و منفعت است، سود داده شد؟
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که Shengxi پیش بینی کند که وام واقعا بالا باشد، سود ناخالصی، سود حاصل می شود؟
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که Shengxi پیش بینی کند که وام واقعا بالا باشد، سود ناخالصی، سود حاصل می شود؟
پیشنهاد کاربران
کسری پرداختی
پرداخت ناکافی
کلمات دیگر: