کلمه جو
صفحه اصلی

coaxing

انگلیسی به انگلیسی

• blarney, flattery intended to gain favor

جملات نمونه

1.
لاوه،شیره مالی

2. this lock will not open without coaxing
این قفل بدون دستکاری و دقت باز نمی شود.

3. She needs a bit of gentle coaxing.
[ترجمه ترگمان] اون نیاز به یه کم نوازش ملایم داره
[ترجمه گوگل]او نیاز به کمی عصبانیت دارد

4. A bit of gentle coaxing is all that's required and he'll come, I'm sure.
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که یک ذره ادب و ملایمت لازم است و او خواهد آمد
[ترجمه گوگل]کمی عصبی آرام است همه چیز مورد نیاز است و او می آید، مطمئن هستم

5. No amount of coaxing will make me change my mind.
[ترجمه ترگمان] هیچ مقدار coaxing باعث نمیشه که نظرم عوض بشه
[ترجمه گوگل]هیچ اتفاقی نمی افتد من ذهنم را عوض می کنم

6. A little coaxing was all it took to get her to say his name.
[ترجمه ترگمان]کمی نوازش کردن تنها چیزی بود که به ذهنش رسید که اسمش را به زبان بیاورد
[ترجمه گوگل]یک کوشش کوچک، همه چیز بود که او را مجبور می کرد نام او را بگوید

7. He was coaxing me to walk a bit further without having to carry me, by promising that it was just a bit further.
[ترجمه ترگمان]از من خواست کمی بیشتر راه بروم، بدون اینکه مجبور باشم خودم را حمل کنم، قول دادم که کمی بیشتر است
[ترجمه گوگل]او به من قول داد که بدون اینکه من را تحویل بگیرد کمی بیشتر حرکت کند، امیدوار بود که کمی بیشتر شود

8. Jim tried coaxing him away with a glass of brandy, which Albert thought a low device.
[ترجمه ترگمان]جیم سعی کرد او را با یک لیوان براندی به او بدهد که آلبر گمان می کرد دستگاه پستی است
[ترجمه گوگل]جیم سعی کرد او را با یک لیوان براندی محکم کند که آلبرت دستگاه کمتری را در نظر داشت

9. The devil also paid her a visit, coaxing her to spit on a cross and break a rosary.
[ترجمه ترگمان]شیطان نیز به او برخورده بود و او را مجبور می کرد که روی صلیب تف کند و یک تسبیح به هم بزند
[ترجمه گوگل]شیطان نیز او را دیدار کرد و او را به سوار بر روی صلیب سوار کرد و یک گل سرخ را شکست

10. Applications can be like teaching machines, coaxing users to the right choices without penalties, says Sippl.
[ترجمه ترگمان]Sippl می گوید که برنامه های کاربردی می توانند مانند آموزش ماشین ها باشند و کاربران را وادار به انتخاب های مناسب بدون مجازات کنند
[ترجمه گوگل]Sippl می گوید: برنامه های کاربردی می توانند مانند ماشین های آموزشی باشند و کاربران را به انتخاب های مناسب بدون مجازات متقاعد کنند

11. She turned into an expert at coaxing food and lodging invitations out of perfect strangers.
[ترجمه ترگمان]او به درون یک متخصص غذا و منزل دعوت کرد که از غریبه ها پذیرایی کنند
[ترجمه گوگل]او تبدیل به یک متخصص در غذا زدن و دعوت اقامت خارج از غریبه های کامل است

12. Her voice is normally a hearty coaxing voice, very confident, very appealing, very hard to resist.
[ترجمه ترگمان]صدایش در حالت عادی صدایی بود، خیلی مطمئن، خیلی دلگرم کننده و خیلی هم مشتاق بود که در مقابلش مقاومت کند
[ترجمه گوگل]صدای او به طور معمول صدا صدای دلنشین است، بسیار مطمئن، بسیار جذاب، بسیار سخت برای مقاومت در برابر

13. America is trying to bolster it by coaxing Mr Sharif into a power - sharing agreement.
[ترجمه ترگمان]آمریکا سعی دارد با ترغیب آقای شریف به یک قرارداد به اشتراک گذاری قدرت، آن را تقویت کند
[ترجمه گوگل]آمریکا تلاش میکند تا آن را تقویت کند، به این ترتیب، آقای شریف را به توافق قدرت تقسیم کرد

14. His anger finally subsided following other people's coaxing.
[ترجمه ترگمان]بالاخره خشم او بعد از چرب زبانی دیگران فروکش کرد
[ترجمه گوگل]سرانجام خشم خود را پس از سقوط دیگران فروکش کرد

پیشنهاد کاربران

به طور خر کردن، به طور نوازش کردن، چرب زبانی، ریشخندگری، ناز


کلمات دیگر: