کلمه جو
صفحه اصلی

town house


معنی : خسته خانه، گدا خانه، دار المساکین، خانه شهری
معانی دیگر : خانه ی شهری (در برابر: خانه ی ییلاقی country house)

انگلیسی به فارسی

خانه شهری، گدا خانه، دارالمساکین


خانه شهری، خسته خانه، گدا خانه، دار المساکین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a residence in a town or city, usu. of an owner who also has a house in the country.

(2) تعریف: a two-story or three-story house that is attached to one or more similar units, usu. by common side walls.
مشابه: home
اسم ( noun )
• : تعریف: a home in a city that is part of a row of similar homes. It is connected to other homes by shared walls.

- My townhouse was located at the end of the row.
[ترجمه ترگمان] خانه من در انتهای ردیف قرار داشت
[ترجمه گوگل] خانه شهری من در انتهای ردیف قرار داشت

• residential building which shares common walls with the houses on either side
a town house is a house which is tall and narrow and which is built in a town, usually in a row of similar houses.
the town house of a wealthy person or member of the aristocracy is the house that they own in a town or city, rather than another house that they own in the country.

مترادف و متضاد

خسته خانه (اسم)
almshouse, asylum, hospice, rest house, spital, town house

گداخانه (اسم)
almshouse, poorhouse, town house, beggary

دار المساکین (اسم)
soup kitchen, town house

خانه شهری (اسم)
town house

جملات نمونه

1. Attractively converted town house close to Portobello market, with spacious, fully equipped rooms.
[ترجمه ترگمان]Attractively خانه شهر را با اتاق های بزرگ و کاملا مجهز به بازار Portobello تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]نزدیک به بازار Portobello، با اتاق های بزرگ و مجهز به راحتی تبدیل شده است

2. A detached two- bedroomed town house in the capital Wellington went for £1500.
[ترجمه ترگمان]یک شهر کوچک دو - در پایتخت ولینگتون به قیمت ۱۵۰۰ پوند رفت
[ترجمه گوگل]خانه ای دو نفره در ولینگتون پایتخت دوبلکس برای 1500 پوند رفت

3. The Earl of Derby had a town house here.
[ترجمه ترگمان] کنت دربی \"یه خونه شهری داشت\"
[ترجمه گوگل]ارل دربی خانه شهری داشت

4. Julie Mills moved into her Edwardian town house in London expecting to just give it a lick of paint.
[ترجمه ترگمان]جولی میلز به خانه اش در شهر her در لندن نقل مکان کرد و انتظار داشت که کمی رنگ به آن بدهد
[ترجمه گوگل]جولی میلز به خانه ادواردین شهرش در لندن منتقل شد و انتظار داشت که آن را به رنگ لیک بزند

5. We lived in a town house, with a spectacular view of the East China Sea.
[ترجمه ترگمان]ما در یک خانه شهری با منظره ای تماشایی از دریای شرق چین زندگی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در یک خانه شهری زندگی می کردیم، با یک منظره دیدنی از دریای چین شرقی

6. I have a town house here, but my wife and kids and I live in Mississippi.
[ترجمه ترگمان]من اینجا یک خانه شهری دارم، اما زن و بچه من در می سی سی پی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]من اینجا خانه شهری دارم، اما همسرم و بچه ها و من در می سی سی پی زندگی می کنند

7. The timbered town house of the marquesses of Huntly, built in 151 is an interesting museum of local history.
[ترجمه ترگمان]پارک town شهر timbered که در سال ۱۵۱ ساخته شده است، موزه جالبی از تاریخ محلی است
[ترجمه گوگل]خانه های چوبی محاصره مارکت های هانتلی، ساخته شده در سال 151، یک موزه جالب تاریخ محلی است

8. The excavation of a Roman town house revealed fragments of a mosaic floor.
[ترجمه ترگمان]حفاری یک خانه شهری رومی بخش هایی از کف موزاییک را آشکار کرد
[ترجمه گوگل]حفاری یک خانه شهر رومی، قطعاتی از یک طبقه موزاییک را نشان داد

9. The form of the Minoan town house is known from several ivory and faience plaques depicting house elevations.
[ترجمه ترگمان]شکل خانه شهری Minoan از چندین صفحه عاج و کاشی ساخته شده در ارتفاعات دیده می شود
[ترجمه گوگل]شکل از خانه شهر Minoan از چند اسکناس عاج و پانل های سفارشی نشان دهنده ارتفاعات خانه شناخته شده است

10. He started at the Town House in 199 working as assistant manager from 1997 to 199
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹ به عنوان دستیار مدیر از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹ به عنوان دستیار کار کرد
[ترجمه گوگل]او در خانه شهر در سال 199 به عنوان دستیار مدیر از 1997 تا 199 شروع به کار کرد

11. Carter's cousin, Keithia Merriweather, was living in the town house and got to know Katelyn.
[ترجمه ترگمان]پسر عموی کارتر، Keithia Merriweather، در خانه شهر زندگی می کرد و از Katelyn خبر داشت
[ترجمه گوگل]پسر عموی کارتر، Keithia Merriweather، در خانه شهر زندگی می کرد و می دانست Katelyn

12. Dating from 157 here stands the town house of the Marquess of Tweeddale.
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه در اینجا خانه شهر Marquess of قرار دارد
[ترجمه گوگل]دوستیابی از 157 در اینجا خانه شهر Marquess of Tweeddale است

13. Their town house had been sold, lingeringly, with rearguard modernizing actions to keep up its price.
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها فروخته شده بود، پاکشان، عقب دار عقب دار، اقدامات modernizing برای بالا نگه داشتن قیمت
[ترجمه گوگل]خانه شهرشان به طور مداوم به فروش میرسد، با اقدامات مدرنیستی نگهبان، برای حفظ قیمتش

14. What's your preferred property type? ( eg, cottage, town house, bungalow, detached ).
[ترجمه ترگمان]نوع خصوصیت ارجح شما کدام است؟ (برای مثال کلبه، خانه شهری، bungalow، detached)
[ترجمه گوگل]نوع ملک مورد نظر شما چیست؟ (به عنوان مثال، کلبه، خانه شهر، خانه های ییلاقی، جدا شده)

پیشنهاد کاربران

خانه های شهری

خانه های مشابهی که مجاور هم و در یک ردیف ساخته می شدند.

خانه شهری

خانه شهری ( نه آپارتمانی ) که دیوار به دیوار ساخته میشوند. به مثال دقت کنید:
Many planners believe that it's healthier to have a mix of single - family homes, townhouses, and apartment buildings, all together in the same area.


کلمات دیگر: