واکنش ها، واکنش، عکس العمل، واکنشی، انفعال، انعکاس
reactions
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. chemical reactions
واکنش های شیمیایی
2. to measure a speech by the listeners' reactions
سخنرانی را از روی واکنش شنوندگان ارزیابی کردن
پیشنهاد کاربران
عکس العمل ها ، و کنش ها در مقابل وضعیت های سخت یا خطرناک
واکنش/انفعال
What you say or do because of something that has happened
واکنش ، عکس العمل
What was her reaction when you told her about the accident?
هنگامی که درباره ی تصادف بهش گفتی واکنشش چی بود
واکنش ، عکس العمل
What was her reaction when you told her about the accident?
هنگامی که درباره ی تصادف بهش گفتی واکنشش چی بود
واکنش
کلمات دیگر: