کلمه جو
صفحه اصلی

so long


معنی : بامید دیدار، خدا حافظ
معانی دیگر : (عامیانه) خداحافظ، به امید دیدار، خدانگهدار، امر، خدا حافظ، بامید دیدار، (عامیانه) خدا حافظ !، روز به خیر!، شب به خیر!

انگلیسی به فارسی

(آمریکا، عامیانه) خدا حافظ، بامید دیدار


خیلی طولانی، خدا حافظ، بامید دیدار


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: (informal) good-bye; farewell.
مشابه: adieu, good-bye

• see you later, good-bye (farewell greeting)

جملات نمونه

1. Man errs so long as he strives.
[ترجمه ترگمان]انسان تا آن اندازه که بخواهد خود را فریب می دهد
[ترجمه گوگل]انسان تا زمانی که تلاش می کند، اشتباه می کند

2. It's disgraceful that they have detained him for so long.
[ترجمه ترگمان]شرم آور است که آن ها او را به مدت زیادی بازداشت کرده اند
[ترجمه گوگل]آن شرم آور است که آنها او را به مدت طولانی بازداشت کرده اند

3. so long as you are young.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که تو جوونی
[ترجمه گوگل]تا زمانی که جوان هستید

4. I find it odd that she takes so long to do that job.
[ترجمه ترگمان]عجیبه که اون خیلی طول می کشه تا اون کار رو انجام بده
[ترجمه گوگل]من آن را عجیب و غریب است که او طول می کشد برای انجام این کار

5. His feet were aching from standing so long.
[ترجمه ترگمان]پاهایش از ایستادن تا این اندازه دردناک بود
[ترجمه گوگل]پاهای خود را از ایستادن تا مدت طولانی درد می کرد

6. Why is it taking so long?
[ترجمه ترگمان]چرا اینقدر طول میکشه؟
[ترجمه گوگل]چرا این قدر طول می کشد؟

7. You can go to Hongkong with us so long as you finish your assignment before Friday.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید تا زمانی که کار خود را قبل از جمعه به پایان برسانید، با ما به Hongkong بروید
[ترجمه گوگل]شما می توانید تا زمانی که انتصاب خود را قبل از جمعه انجام می دهید با ما به هنگ کنگ بروید

8. It annoyed me to be kept waiting so long.
[ترجمه ترگمان]از اینکه این همه مدت منتظر بودم ناراحت بودم
[ترجمه گوگل]من را ناراحت کرد تا مدتی منتظر بماند

9. I've never seen anyone who could hold forth so long.
[ترجمه ترگمان]تا به حال کسی را ندیده ام که این همه مدت دوام بیاورد
[ترجمه گوگل]من هرگز کسی را دیده ام که می تواند تا مدت طولانی از آن عبور کند

10. Love is so short, forgetting is so long.
[ترجمه ترگمان]عشق خیلی کوتاه است، فراموش کردن خیلی طولانی است
[ترجمه گوگل]عشق خیلی کوتاه است، فراموش کردن خیلی طولانی است

11. This dog's ears are so long that they lap over.
[ترجمه ترگمان]گوش های این سگ آنقدر دراز است که روی زانو می نشینند
[ترجمه گوگل]گوش های این سگ خیلی طولانی هستند که طول می کشد

12. I'm all aflutter about meeting him after so long.
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مدت من در این باره با او در حال ملاقات هستم
[ترجمه گوگل]من همه چیز را در مورد ملاقات او پس از مدت ها طول می کشد

13. The meeting was so long and tedious, he was ready to climb the wall.
[ترجمه ترگمان]جلسه آنقدر طولانی و خسته کننده بود که آماده بالا رفتن از دیوار بود
[ترجمه گوگل]جلسه خیلی بلند و خسته کننده بود، او آماده بود از دیوار صعود کند

14. The boy was always late because it took so long to get dressed.
[ترجمه ترگمان]پسر همیشه دیر کرده بود چون خیلی طول کشید تا لباس هایش را بپوشد
[ترجمه گوگل]پسر همیشه دیر شده بود زیرا زمان زیادی برای پوشیدن داشت

15. My hair's so long that it takes me ages to comb it out.
[ترجمه ترگمان]موهایم آن قدر بلند است که سال ها طول می کشد تا آن را شانه بزنم
[ترجمه گوگل]موهای من تا زمانی است که طول می کشد من سنین به شانه کردن آن

پیشنهاد کاربران

تادیدار دیگری

پایدار باشی

خداحافظ

ب امید دیدار .
آرزوی دیدار مجدد در مورد دیدارهایی ک فاصله زمانی بینشون زیاده . مثلا ( در فرودگاه )

قربان شما
( در انتهای نامه )

خداحافظ - قربانت

خدا حافظ یا به سلامت

پاینده باشی - عزت زیاد

به امید دیار

اکثرا در آخر نامه ها گفته میشه. به امید دیدار

تا زمانی

این همه وقت

در اخر جمله به معناى براى زمان طولانى

فعلا ( همونطور که ما موقع خدافظی و جدا شدن از دوستمون میگیم فعلا، و این فعلا که میگیم معنی "به امید دیدار" میده )

INFORMAL
goodbye till we meet again


کلمات دیگر: