کلمه جو
صفحه اصلی

gown


معنی : خرقه، روپوش، لباس شب، جامه بلند زنانه
معانی دیگر : اشخاص وابسته به دانشگاه، ردا یا خرقه پوشیدن، (استاد یا قاضی و غیره) لباس یا روپوش به تن کردن، جامه ی بلند و گشاد (که روی لباس های دیگر پوشیده شود)، مانتو، گان، عبا، کسوت، لباس حمام، لباس خواب، روپوش اتاق عمل، روپوش جراح، لباس فارغ التحصیلی، لباس مراسم پایان تحصیلات، روپوش قضات و کشیشان، رجوع شود به: dressing gown

انگلیسی به فارسی

جامه بلند زنانه، روپوش، لباس شب، خرقه


لباس شب، روپوش، خرقه، جامه بلند زنانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a dress, esp. one worn on formal occasions.
مترادف: formal
مشابه: dress, evening dress, frock

(2) تعریف: any long, loose-fitting piece of clothing, such as a nightgown or the ceremonial robe worn by college faculty members or members of the clergy.
مترادف: robe
مشابه: cassock, duster, housecoat, lingerie, nightgown, nightie, nightshirt, vestment

(3) تعریف: the faculty and students of a college, as opposed to the other inhabitants of a college town.
مشابه: academe, college, faculty, school, university

- the rivalry between town and gown
[ترجمه ترگمان] رقابت بین شهر و لباس،
[ترجمه گوگل] رقابت بین شهر و لباس
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: gowns, gowning, gowned
• : تعریف: to dress in or wear a gown.
مترادف: dress, dress up, enrobe, vest
مشابه: apparel, drape, garb, habit

• long woman's dress or robe; outer garment worn by men and women; nightgown
wear a gown; put a gown on, dress in a gown
a gown is a long dress which women wear on formal occasions.
a gown is also a loose black cloak which is worn on formal occasions by people such as judges and lawyers.

مترادف و متضاد

خرقه (اسم)
cloak, sackcloth, mantle, robe, gown, stole, hairshirt

روپوش (اسم)
top, cover, hood, cortex, gown, topcoat, wrapper, duster

لباس شب (اسم)
gown, evening dress, nightgown

جامه بلند زنانه (اسم)
robe, gown

robe, dress


Synonyms: clothes, costume, frock, garb, garment, habit


جملات نمونه

1. wedding gown
لباس عروس

2. a bridal gown with a long tail
پیراهن عروس که دنباله ی بلند دارد

3. the bride's gown swept the floor
پیراهن عروس زمین را جارو می کرد (روی کف اتاق کشیده می شد).

4. cap and gown
کلاه و لباس استادی یا پایان تحصیلات

5. graduation cap and gown can be rented
جامه و کلاه مراسم پایان تحصیل را می توان کرایه کرد.

6. conflicts between town and gown
تضادهای بین دانشگاهیان و غیر دانشگاهیان

7. the bride had drabbled her gown
عروس لباس خود را خیس و گلی کرده بود.

8. She dressed herself in a gown.
[ترجمه ترگمان]لباسش را پوشید
[ترجمه گوگل]او لباس خود را در یک لباس پوشید

9. She looked incredibly sexy in a black evening gown.
[ترجمه ترگمان]او با لباس شب سیاهی به طرز باورنکردنی سکسی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او در یک لباس شب سیاه و سفید باور نکردنی به نظر می رسید

10. She bought an evening gown for the party.
[ترجمه mobina] او یک لباس شب برای مهمانی خرید.
[ترجمه السا] او برای مهمانی شب یک لباس خرید.
[ترجمه ترگمان]لباس شب را برای مهمانی خرید
[ترجمه گوگل]او لباس شب را برای این حزب خرید

11. She wore a white satin gown trimmed with lace.
[ترجمه ترگمان]پیراهن ابریشمی سفیدی بر تن داشت که با توری تزئین شده بود
[ترجمه گوگل]او یک لباس ساتن سفید با توری پوشید

12. The new ball gown was a great success.
[ترجمه ترگمان]لباس رقص جدید موفقیت بزرگی بود
[ترجمه گوگل]لباس جدید توپ موفقیت بزرگی بود

13. She zipped herself into a black evening gown.
[ترجمه ترگمان]او خود را در لباس شب سیاه و سیاهی بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او خود را به لباس شب سیاه پوشانده است

14. I went downstairs in my dressing gown.
[ترجمه ترگمان]با جبه خواب به طبقه پایین رفتم
[ترجمه گوگل]من در لباس پانسمان من به طبقه پایین رفتم

15. Her gown was thin, and she shivered, partly from cold.
[ترجمه ترگمان]لباسش نازک بود و از سرما می لرزید
[ترجمه گوگل]لباس او نازک بود، و او لرزید، تا حدی از سرماخوردگی

16. That new gown shows a large amount of cleavage!
[ترجمه ترگمان]این لباس نو، مقدار زیادی تقسیم را نشان می دهد!
[ترجمه گوگل]این لباس جدید نشان می دهد مقدار زیادی از شکاف!

17. The doctor in the hospital wore a gown over his ordinary clothes.
[ترجمه ترگمان]دکتر در بیمارستان لباسی به تن داشت و لباس معمولی بر تن داشت
[ترجمه گوگل]دکتر در بیمارستان لباس های معمولی خود را پوشید

conflicts between town and gown

تضادهای بین دانشگاهیان و غیر دانشگاهیان


Gowned professors were standing in front of the line.

استادان خرقه پوش در جلو صف ایستاده بودند.


Graduation cap and gown can be rented.

جامه و کلاه مراسم پایان تحصیل را می‌توان کرایه کرد.


پیشنهاد کاربران

روپوش بلند پزشکی

به لباس فارغ التحصیلی هم گفته میشه، لباس شب خانمها که بلند هست، لباس رسمی وکلا

پیراهن بلند زنانه که در مهمانی و عروسی از ان استفاده میشود

مانتو ، لباس بلند و شیک زنانه ، لباس گشاد و بلندی که ملکه ها میپوشند یا لباس خواب مجلل

لباس شب

سارافون

لباس بلند

لباس شب زنانه
لباس مخصوص فارق التحصیلی ( ردا )

لباس شب لباس خواب

لباس خواب

gown
هَمریشه با " گونی"
نودی ( نوعی ) بافت: گونی ، گون، ( کیسه گونی )


کلمات دیگر: