1. Frederick was leaning on his pitchfork, apparently listening to Mister Johnny who was waving his small hands and gabbling.
[ترجمه ترگمان]فردریک به دو شاخه تکیه داده بود و ظاهرا به آقای جانی که دست های کوچکش را تکان می داد گوش می داد
[ترجمه گوگل]فردریک بر چنگالش متکی بود، ظاهرا گوش دادن به آقای جانی که دستهای کوچک و دست و پا زدنش را تکان داد
2. I chased him with the pitchfork and he ran in the barn.
[ترجمه ترگمان]با چنگک او را تعقیب کردم و او در طویله دوید
[ترجمه گوگل]من او را با چنگ زنی فرار کردم و در انبار فرار کردم
3. Jimmy went for a pitchfork at that stage.
[ترجمه ترگمان]جیمی در آن مرحله چنگک به دست داشت
[ترجمه گوگل]جیمی در آن مرحله برای جرج جیمز رفت
4. She jerked upwards with the pitchfork.
[ترجمه ترگمان]با چنگک به طرف بالا حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او با گربه به سمت بالا حرکت کرد
5. And Mister Johnny picked up a pitchfork . . . Carrie screamed and put her hands over her eyes.
[ترجمه ترگمان]و آقای جانی چنگک را برداشت، کری جیغ کشید و دست هایش را روی چشمانش گذاشت
[ترجمه گوگل]و آقای جانی یک گاو را برداشت کری فریاد زد و دستانش را روی چشمانش گذاشت
6. Thorvald smoked his pipe while leaning on the pitchfork and talked about his coming marriage, his fourth.
[ترجمه ترگمان]پیپ را در حالی که به دو شاخه تکیه داده بود پیپ می کشید و درباره ازدواج او و چهارم صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]توروالد لوله خود را در حالی که به چنگ زده بود، سیگار کشید و در مورد ازدواج آینده خود صحبت کرد، چهارم
7. Brennan pulls a pitchfork from the tool shed.
[ترجمه ترگمان]برنن \"چنگک رو از انبار بیرون میکشه\"
[ترجمه گوگل]برنان می تواند یک گودال را از ابزار بریزد
8. Get yourself a pitchfork when you are trying to remove twiggy materials such as small branches or sticks.
[ترجمه ترگمان]زمانی که سعی دارید مواد twiggy مانند شاخه های کوچک و یا چوب را از بین ببرید، چنگک به دست بگیرید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما در حال تلاش برای حذف مواد پیچیده از قبیل شاخه های کوچک یا میله ها هستید، یک گودال را دریافت می کنید
9. Meanwhile, Apple is also feeling the antitrust pitchfork.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، اپل دو شاخه دیگر را نیز احساس می کند
[ترجمه گوگل]در همین حال، اپل نیز صید ضد تراست را احساس می کند
10. So I took the pitchfork and shoved it in its neck.
[ترجمه ترگمان]پس چنگال را گرفتم و آن را به گردن آن چسباندم
[ترجمه گوگل]بنابراین من چنگ زدم و آن را در گردنم گذاشتم
11. The imagination of Presley has been rendered uncomfortable by the presence of the serial killer known as Pitchfork Disney.
[ترجمه ترگمان]تصور \"پریسلی\" با حضور قاتل زنجیره ای معروف به \"پیچ فورک دیزنی\" بسیار ناراحت کننده بود
[ترجمه گوگل]تخیل پریسلی توسط حضور قاتل سریال به نام Pitchfork Disney ناراحت شده است
12. As he is about to bury the gold coins, his imbecile brother Jacob appears, pitchfork in hand.
[ترجمه ترگمان]همان طور که او می خواهد سکه های طلا را دفن کند، برادر imbecile به نظر می رسد که دو شاخه در دست دارد
[ترجمه گوگل]همانطور که او می خواهد سکه های طلای خود را به خاک بکشد، یعقوب برادر غول پیکر او ظاهر می شود، در حالیکه چنگال در دست است
13. They are visited by spectres of childhood terror, the debonair Cosmo Disney and most sinister, the masked Pitchfork Cavalier.
[ترجمه ترگمان]اینان by از وحشت دوران کودکی، the debonair Disney و most، که پهلوان نقاب دار است، به دیدنش می آیند
[ترجمه گوگل]آنها توسط تماشاگران از تروریسم کودکی، Cosmo Disney debonair و اغلب شوم، Pitchfork Cavalier مخفی دیده می شوند
14. She turned out the light and reaching for a pitchfork crept towards the tack room.
[ترجمه ترگمان]او چراغ را خاموش کرد و دستش را دراز کرد تا به سمت اتاق راه برود
[ترجمه گوگل]او نور را روشن کرد و رسیدن به یک چنگش را به طرف اتاق برخورد کرد