کلمه جو
صفحه اصلی

lineman


معنی : بازیکن خط جلو، سیم کش هوایی، بازرس خط اهن
معانی دیگر : کسی که ریسمان یا نوار مساحی را حمل می کند، کسی که سیم برق و تلفن و غیره را تعمیر می کند، در فوتبال بازیکن خطجلو، سیم کش، بازرس، خط آهن

انگلیسی به فارسی

سیم کش هوایی، بازرس خط اهن، (در فوتبال) بازیکن خط جلو


لندن، بازیکن خط جلو، سیم کش هوایی، بازرس خط اهن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: linemen
(1) تعریف: a person who installs or repairs electric power, telephone, or telegraph lines; linesman.

(2) تعریف: in football, an offensive or defensive player whose usual position is at the line of scrimmage.

(3) تعریف: one who inspects or repairs rail lines.

• man who repairs telephone lines; offense player (football)
a lineman is someone whose job is to take care of railway lines or telephone or electricity wires; used in american english.
a lineman is also a football player who plays in the forward attacking line; used in american english.

مترادف و متضاد

بازیکن خط جلو (اسم)
lineman

سیم کش هوایی (اسم)
lineman, linesman

بازرس خط اهن (اسم)
lineman

جملات نمونه

1. The lineman was severely burned by the live wire.
[ترجمه ترگمان]خط جلو به شدت به وسیله سیم زنده سوزانده شد
[ترجمه گوگل]خط اتصال دهنده به شدت توسط سیم زنده سوزانده شد

2. Creekmur, a Lions offensive lineman during the 1950s, played both guard and tackle in his 10-year career.
[ترجمه ترگمان]Creekmur، یک بازیکن خط جلو شیرها در دهه ۱۹۵۰، هر دو گارد را بازی کرد و در حرفه ۱۰ ساله اش بازی کرد
[ترجمه گوگل]Creekmur، یک هواپیمای تهاجمی شیرین در طول دهه 1950، در زندگی حرفه ای خود را در 10 سالگی هر دو گارد محافظ و مقابله با آن را بازی کرد

3. Brown said. Defensive lineman Young is also listed as doubtful.
[ترجمه ترگمان]براون گفت: بازیکن خط جلو دفاعی نیز به عنوان شک در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]براون گفت مدافع تیرانداز جوان نیز به عنوان مشکوک فهرست شده است

4. Defensive lineman Young is also listed as doubtful.
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو دفاعی نیز به عنوان شک در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]مدافع تیرانداز جوان نیز به عنوان مشکوک فهرست شده است

5. Reserve lineman Marvin Washington making two key tackles.
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن خط ساحلی ماروین Washington دو تکل اصلی را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]ماروین واشینگتن، مامور مخفی، دو کلید دارد

6. Backup defensive lineman Junior Bryant deflected the pass that Doleman intercepted. . . .
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو دفاعی Junior بریانت این گذرگاه را منحرف کرد که Doleman جلوی را گرفت
[ترجمه گوگل]دروازهبان دروازهبان دفاعی روزمرگی بریانت پاس را که دالمن تحت تعقیب قرار گرفته، انحراف داده است

7. A lineman swiped at Bartkowski's arm as he threw the ball.
[ترجمه ترگمان]همان طور که توپ را پرتاب می کرد، دکمه ای را زد
[ترجمه گوگل]یک دروازه بان در بازو Bartkowski در حالی که توپ را انداخت

8. Former Cardinals offensive lineman Bernard Dafney signed with Pittsburgh.
[ترجمه ترگمان]مهاجم اسبق مهاجم، بازیکن خط جلو برنارد Dafney با پیتسبورگ را امضا کرد
[ترجمه گوگل]برنارد دافنی، مدافع سابق کاردینالز، با پیتسبورگ امضا کرد

9. Defensive lineman Karl Dunbar, who spent the past two seasons as a backup defensive tackle, re-signed for one year.
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو، کارل Dunbar، که دو فصل گذشته را به عنوان یک ابزار دفاعی پشتیبان گذرانده است، یک سال است که دوباره به امضا رسیده است
[ترجمه گوگل]کارل دانر، مدافع تیراندازی که دو فصل گذشته را به عنوان دفاع مقدماتی دفاع کرد، برای یک سال مجددا امضا کرد

10. What Parcells wants first is a pass-rushing defensive lineman actually worth a million a year.
[ترجمه ترگمان]چیزی که Parcells ابتدا می خواهد یک بازیکن خط جلو است که در واقع به ارزش یک میلیون پوند در سال ارزش دارد
[ترجمه گوگل]چه Parcells می خواهد برای اولین بار یک مهاجم تهاجمی عبور عجله است که در واقع به ارزش یک میلیون در سال است

11. Joe Rudolph, an offensive lineman, also is scheduled for a visit.
[ترجمه ترگمان]جو رادولف که یک خط جلو تهاجمی است نیز برای بازدید برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]جو رودلف، یکی از اعضای تهاجمی، همچنین برای سفر به برنامه ریزی شده است

12. Offensive lineman Chris Spencer may make the largest impact in the Southeastern Conference by a freshman.
[ترجمه ترگمان]مهاجم خط جلو (Chris اسپنسر)ممکن است بیش ترین تاثیر را در کنفرانس جنوب شرقی خود با ورود یک دانشجوی سال اول داشته باشد
[ترجمه گوگل]کریس اسپنسر، مدافع تهاجمی، ممکن است بزرگترین تاثیر را در کنفرانس جنوب شرقی توسط یک دانشجوی تازه وارد ایجاد کند

13. Louis Rams for defensive lineman Sean Gilbert.
[ترجمه ترگمان]لوئیس رمز برای بازیکن خط دفاعی دفاعی شان گیلبرت
[ترجمه گوگل]لوئیس رامز برای سپاه پاسداران دفاعی شان گیلبرت

14. The lineman must be isolated from the ground by using an insulated bucket truck or other method.
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو باید با استفاده از یک کامیون bucket یا روش دیگر، از زمین جدا شود
[ترجمه گوگل]خط کش باید با استفاده از کامیون سطل عایق یا روش دیگری از زمین جدا شود

15. He called a penalty on them when the lineman took a cheap shot at the quarterback.
[ترجمه ترگمان]وقتی که \"خط آهن\" یه توپ ارزون قیمت تو بازیکن خط حمله گرفت بهشون زنگ زد
[ترجمه گوگل]او هنگامی که مهاجم یک ضربه شلاق زده در رقیب خود گرفت، مجازات کرد

پیشنهاد کاربران

نصاب خطوط تلفن، برق، راه آهن
He was working as a lineman for an electrical power company.

مامور خط
خط نگهدار
مامور خط نگهدار


کلمات دیگر: