کلمه جو
صفحه اصلی

acceptably


چنانچه پذیرفته شود، بطورقابل قبول، بطورپسندیده

انگلیسی به فارسی

قابل قبول


انگلیسی به انگلیسی

• in an acceptable manner, satisfactorily, adequately

جملات نمونه

1. But both are acceptably direct, although the Corrado's steering has pinpoint accuracy.
[ترجمه ترگمان]اما هر دوی آن ها به طور مستقیم قابل قبول هستند، اگرچه فرمان Corrado دقت را مشخص کرده است
[ترجمه گوگل]اما هر دوی آنها به طور قابل قبولی مستقیم هستند، هرچند فرماندهی Corrado دقیقا با دقت اشاره دارد

2. Which situations can be acceptably handled without root cause analysis?
[ترجمه ترگمان]کدام شرایط را می توان بدون آنالیز علت ریشه ای به کار برد؟
[ترجمه گوگل]کدام شرایط قابل قبول می تواند بدون تجزیه و تحلیل ریشه انجام شود؟

3. P Prestressing tendons shall have an acceptably low level of susceptibility to stress corrosion.
[ترجمه ترگمان]tendons P دارای سطح پایین قابل قبولی از حساسیت به خوردگی تنشی خواهند بود
[ترجمه گوگل]T تاندون های پیش رونده باید دارای حساسیت پذیری نسبت به مقاومت در برابر خوردگی باشند

4. Results indicated that acceptably thermal environment could be acquired and energy consumption could be lowered by architectural design strategies in building atrium.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که محیط گرمایی قابل قبولی را می توان به دست آورد و مصرف انرژی را می توان با راهبردهای طراحی معماری در دهلیز ساختمان پایین آورد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که محیط های قابل قبول حرارتی می تواند به دست آورد و مصرف انرژی می تواند توسط استراتژی های طراحی معماری در ساختمان دهلیز کاهش یابد

5. This one is acceptably synced near the end, and the end its self is perfect.
[ترجمه ترگمان]این یکی قابل قبول است و انتهای خود کامل است
[ترجمه گوگل]این یکی به راحتی در انتهای همگام سازی شده است و پایان دادن به آن کامل است

6. The aim of discipline is to teach children to behave acceptably.
[ترجمه ترگمان]هدف از نظم دادن آموزش دادن به کودکان قابل قبول است
[ترجمه گوگل]هدف از نظم و تربیت این است که کودکان را به رفتار قابل قبول آموزش دهد

7. They've become one of the world's most prosperous nations by engineering their flood-risks to an acceptably low level.
[ترجمه ترگمان]آن ها تبدیل به یکی از کشورهای پر رونق جهان شده اند که از طریق مهندسی خطر سیل در سطح پایین قابل قبول را مهندسی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق مهندسی خطرات سیلابیشان به سطح قابل قبول پایین، تبدیل به یکی از ملتهای موفق جهان شده اند

8. However, current consumption must be kept sufficiently low to provide an acceptably long battery life.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مصرف کنونی باید به اندازه کافی پایین نگه داشته شود تا یک عمر باتری طولانی قابل قبول فراهم شود
[ترجمه گوگل]با این حال، مصرف فعلی باید به اندازه کافی پایین باشد تا عمر باقیمانده باتری طولانی داشته باشد

9. They want God to tell them how to serve Him acceptably.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند خداوند به آن ها بگوید که چگونه به او خدمت کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند خداوند به آنها بگوید که چگونه به او قابل قبول است

10. The difficulty is in which way the non - circulating stock can acceptably enter the second order market.
[ترجمه ترگمان]دشواری در این است که بازار non نتواند وارد بازار سفارش دوم شود
[ترجمه گوگل]مشکل این است که در این صورت سهام غیرواقعی قابل قبول می تواند به بازار دوم سفارش وارد شود

11. The next task was to ensure that the system performed acceptably.
[ترجمه سارا کاووسی] وظیفه یِ بعدی این بود که اطمینان حاصل شود که عملکردِ سیستم به شکلِ قابل قبولی است.
[ترجمه ترگمان]وظیفه بعدی این بود که اطمینان حاصل شود که این سیستم قابل قبول است
[ترجمه گوگل]وظیفه بعدی این بود که اطمینان حاصل شود که سیستم قابل قبول است

12. We might argue that a nicer scheme could be developed for naming disks, and we would probably prefer Windows to use the same forward slashes that URLs do, but both choices work acceptably enough.
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است استدلال کنیم که یک طرح بهتر می تواند برای نامگذاری دیسک ها ایجاد شود، و ما احتمالا ویندوز را ترجیح می دهیم تا از همان slashes رو به جلو که کار را انجام می دهند استفاده کنیم، اما هر دوی این گزینه ها به اندازه کافی قابل قبول هستند
[ترجمه گوگل]ما ممکن است استدلال کنیم که طرح نامناسب برای نامگذاری دیسک ها می تواند توسعه یابد و ما احتمالا ترجیح می دهیم ویندوز را از همان خطوط پیشین که URL ها استفاده می کنند ترجیح دهیم، اما هر دو گزینه به اندازه کافی قابل قبول هستند

13. These demonstrations required very little preparation -- perhaps just a clean build and a quick run-through to make sure things were working acceptably.
[ترجمه ترگمان]این تظاهرات نیازمند آماده سازی بسیار کمی بود - - شاید فقط یک ساختمان تمیز و یک دویدن سریع - تا مطمئن شوید که همه چیز قابل قبول است
[ترجمه گوگل]این تظاهرات نیاز به آمادگی بسیار کمی داشت - شاید فقط یک ساخت تمیز و یک سرعتی سریع برای اطمینان از اینکه کارها قابل قبول هستند

14. Another set of laws and rules govern the balance of the rights of employees to keep their jobs and the rights of employers to fire workers who aren’t performing acceptably.
[ترجمه ترگمان]مجموعه دیگری از قوانین و قوانین تعادل حقوق کارمندان را برای حفظ شغل و حقوق کارفرمایان به کارگران اخراج شده که در حد قابل قبولی کار نمی کنند، کنترل می کنند
[ترجمه گوگل]مجموعه ای دیگر از قوانین و مقررات، تعادل حقوق کارگران را برای حفظ شغل و حقوق کارفرمایان برای جلوگیری از کارگران که غیر قابل قبول انجام می دهند، تنظیم می کند

پیشنهاد کاربران

بطور قابل قبول

acceptably ( adv ) = به طرز قابل قبول، به طور قابل قبولی


exampels :
1. The science can therefore only progress by building models, which, if acceptably accurate, might predict what will happen.
بنابراین ، این دانش فقط می تواند با ساختن الگوهایی پیشرفت کند ، که اگر کاملاً به طور قابل قبول باشد ، ممکن است اتفاقاتی را پیش بینی کند.
2. I started with country vegetable soup, which was creamed and acceptably hot.
من با سوپ سبزیجات محلی شروع کردم ، که خامه ای و به طور قابل قبولی گرم بود.
3. The taciturn landlord, never quite friendly, usually acceptably civil and occasionally helpful, must be a type specially bred to run such places.
صاحبخانه کم حرف ، هرگز کاملاً دوستانه ، معمولاً با ادب قابل قبول و بعضاً مفید ، باید به گونه ای باشد که مخصوص اداره چنین مکان هایی پرورش داده شود.
4. Once you've established that the car runs acceptably, try all electric functions to make sure they haven't been affected by damp.
پس از اطمینان از عملکرد قابل قبول خودرو ، تمام عملکردهای الکتریکی را امتحان کنید تا مطمئن شوید تحت تأثیر رطوبت قرار نگرفته اند.




کلمات دیگر: