1. donation of prizes
اهدای جوایز
2. Would you like to make a donation to our charity appeal?
[ترجمه ترگمان]می خواید درخواست کمک خیریه ما رو اهدا کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید کمک مالی به درخواست تجدید نظر ما را جلب کنید؟
3. They made a generous donation to charity.
[ترجمه ترگمان]آن ها کمک های سخاوتمندانه ای را به خیریه اهدا کردند
[ترجمه گوگل]آنها کمک مالی سخاوتمندانه به خیریه انجام دادند
4. The project is funded by public donation.
[ترجمه ترگمان]بودجه این پروژه از طریق کمک های مردمی تامین می شود
[ترجمه گوگل]این پروژه توسط کمک های عمومی تامین می شود
5. The company's donation was surely motivated by self-interest, as it attracted a lot of media attention.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه این شرکت توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است، این شرکت قطعا با انگیزه خود انگیزه داشته است
[ترجمه گوگل]اهداء این شرکت مطمئنا با علاقه شخصی متوقف شد، چرا که توجه بسیاری را به رسانه جلب کرد
6. It's impossible to wring a donation out of him.
[ترجمه ترگمان] غیر ممکنه که یه اهدا پول ازش قرض بگیرم
[ترجمه گوگل]غیر از این است که اهدا از او خارج شود
7. She made a personal donation to the fund.
[ترجمه ترگمان]او به این صندوق کمک های شخصی کرد
[ترجمه گوگل]او کمک مالی شخصی به صندوق انجام داد
8. Put me down for a £10 donation, and you can put my husband down for the same.
[ترجمه ترگمان]مرا به خاطر اهدای ۱۰ پوند به زمین بگذارید و شما هم می توانید شوهر مرا به همین ترتیب بگذارید
[ترجمه گوگل]من را برای کمک 10 دلاری به من بسپار، و می توانید شوهر خود را برای همین قرار دهید
9. The donation aggregated to.
[ترجمه ترگمان]صدقه جمع می شود
[ترجمه گوگل]کمک مالی به جمع آوری
10. The donation is the biggest private gift to a humanitarian cause.
[ترجمه ترگمان]این صدقه بزرگ ترین هدیه خصوصی به یک آرمان انسانی است
[ترجمه گوگل]کمک مالی بزرگترین هدیه خصوصی برای یک موضوع بشردوستانه است
11. This donation brings the total up to $6 000.
[ترجمه ترگمان]این بخشش جمعا بالغ بر ۶ هزار دلار می شود
[ترجمه گوگل]این کمک مالی به مجموع 6000 دلار می رسد
12. He made a generous donation to the charity.
[ترجمه ترگمان] اون یه اهدا کننده سخاوتمندانه به موسسه خیریه داد
[ترجمه گوگل]او کمک مالی سخاوتمندانه به خیریه انجام داد
13. The donation he made was a deductible on his tax form.
[ترجمه ترگمان]donation که او انجام داد مشمول کسر مالیات بر فرم مالیاتی وی شد
[ترجمه گوگل]کمک مالی که او ساخته بود، بر اساس فرم مالیاتی خود محفوظ بود
14. A donation of £250 has been received, bringing the total to £3 750.
[ترجمه ترگمان]اهدا ۲۵۰ پوند به مبلغ ۲۵۰ پوند به ۷۵۰ پوند رسید
[ترجمه گوگل]کمک مالی به مبلغ 250 پوند دریافت شده است که مجموع آن به 3 750 پوند می رسد
15. Every year she makes a large donation to a worthy cause.
[ترجمه ترگمان]هر سال یه اهدا بزرگ به یه هدف باارزش اهدا میکنه
[ترجمه گوگل]هر ساله به اهدای شایسته اهدا می کند