کلمه جو
صفحه اصلی

riddled

انگلیسی به فارسی

سرخ شده، سوراخ سوراخ کردن، غربال کردن، تفسیر یا بیان کردن، پر از سوراخ کردن، گیج و سردر گم کردن


انگلیسی به انگلیسی

• spread throughout; perforated, having holes
if something is riddled with holes, it is full of them.
if something is riddled with bullets, a lot of bullets have been fired into it.
if something is riddled with undesirable qualities or features, it is full of them.

جملات نمونه

1. i riddled the charcoal and separated its dust
زغال را سرند کردم و خاکه ی آن را جدا کردم.

2. the guard riddled the car with bullets
پاسدار اتومبیل را با گلوله سوراخ سوراخ کرد.

3. the lawn is riddled with weeds
چمن پر از علف هرزه است.

4. your writing is riddled with grammatical and spelling errors
نوشته ی شما پر از لغزش های دستوری و املایی است.

5. the police department is riddled with corruption
اداره ی پلیس پر از فساد است.

6. the door had become badly riddled by termites
موریانه ها در را بدجوری سوراخ سوراخ کرده بودند.

7. The house was riddled with dry rot.
[ترجمه ترگمان]خانه پر از پوسیدگی است
[ترجمه گوگل]خانه با پوسیدگی خشک پخته شده بود

8. The bodies of four people were found riddled with bullets.
[ترجمه ترگمان]اجساد چهار نفر در اثر اصابت گلوله پیدا شد
[ترجمه گوگل]بدن چهار نفری با گلوله های رد شد

9. The whole house was riddled with damp.
[ترجمه ترگمان]تمام خانه پر از رطوبت بود
[ترجمه گوگل]کل خانه خیس شده بود

10. The bodies of the hostages were found riddled with bullets.
[ترجمه ترگمان]اجساد این گروگان ها با گلوله سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]جسد گروگان ها با گلوله های پاره شده بود

11. The body was riddled with bullets.
[ترجمه ترگمان]بدنش پر از گلوله شده بود
[ترجمه گوگل]بدن با گلوله رد شد

12. The car was riddled from end to end.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل از انتهای آن سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]ماشین از انتها به انتها رفته بود

13. His body was riddled with cancer.
[ترجمه ترگمان]بدنش از سرطان پر شده بود
[ترجمه گوگل]بدنش سرطان بود

14. The argument set forth in his article was riddled violently.
[ترجمه ترگمان]بحث و جدل در مقاله او به شدت پر شده بود
[ترجمه گوگل]استدلال مطرح شده در مقاله او خشونت آمیز بود

15. The roof timbers were riddled with woodworm.
[ترجمه ترگمان]سقف سقف با woodworm سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]چوب های روکش دار با کرم چوب خالص بود

پیشنهاد کاربران

سوراخ سوراخ، کُت کُتو ( در گویش کرمانی )

پر از عوامل ناخواسته


کلمات دیگر: