بی حرکت کردن، جمع کردن، بی بسیج کردن، ثابت کردن، از جنبش و حرکت باز داشتن، مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• make immovable, fix in place, restrict movement; prevent mobilization; stymie; cause to be unable to move; (finance) withdraw coins or bills from circulation; (finance) convert assets into fixed capital (also immobilize)
جملات نمونه
1. If the prey obligingly offers itself as an immobilised piece of meat, what advantage does it gain?
[ترجمه ترگمان]اگر طعمه خود را به عنوان یک تکه گوشت تثبیت شده خود عرضه کند، چه مزیت دارد؟
[ترجمه گوگل]اگر شکار به طور موقت خود را به عنوان یک قطعه بی حرکت از گوشت ارائه می دهد، چه مزیتی به دست می آورد؟
[ترجمه گوگل]اگر شکار به طور موقت خود را به عنوان یک قطعه بی حرکت از گوشت ارائه می دهد، چه مزیتی به دست می آورد؟
2. Like millions of others I was immobilised and unable to even frame my objections to the war.
[ترجمه ترگمان]من نیز مانند میلیون ها نفر دیگر خود را تکان دادم و نتوانستم even خود را به جنگ بیان کنم
[ترجمه گوگل]مثل میلیون ها نفر دیگر من بی حرکت بودم و حتی نمی توانستم اعتراض خود را به جنگ بیان کنم
[ترجمه گوگل]مثل میلیون ها نفر دیگر من بی حرکت بودم و حتی نمی توانستم اعتراض خود را به جنگ بیان کنم
3. Bandaged and immobilised, disfigured in the pursuit of beauty, Messager's women seek salvation.
[ترجمه ترگمان]bandaged و immobilised که در تعقیب زیبایی از ریخت افتاده بودند، زنان Messager به دنبال رستگاری هستند
[ترجمه گوگل]خانم Messager به دنبال نجات می شود و در معرض زیبایی قرار می گیرد و از بین می رود
[ترجمه گوگل]خانم Messager به دنبال نجات می شود و در معرض زیبایی قرار می گیرد و از بین می رود
4. These are impregnated with immobilised Iron Hydroxide which forms Iron Phosphate when in contact with phosphates and locks them up in the media.
[ترجمه ترگمان]این ها آغشته به hydroxide آهن تثبیت شده هستند که فسفات آهن را در تماس با فسفات قرار می دهند و آن ها را در رسانه ها قفل می کنند
[ترجمه گوگل]اینها با استفاده از هیدروکسید آهن متصل شده که فسفات آهن را هنگام تماس با فسفات تشکیل می دهند و در رسانه ها قفل می کنند، آغشته می شوند
[ترجمه گوگل]اینها با استفاده از هیدروکسید آهن متصل شده که فسفات آهن را هنگام تماس با فسفات تشکیل می دهند و در رسانه ها قفل می کنند، آغشته می شوند
5. This would involve making them easily immobilised and invulnerable to use by anyone other than the registered owner.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث می شود که آن ها به راحتی خود را بی اثر و خنثی کنند تا به وسیله هر کس دیگری غیر از صاحب ثبت شده استفاده شود
[ترجمه گوگل]این امر باعث می شود که آنها به راحتی قابل استفاده و غیر قابل استفاده برای هر کسی غیر از مالک ثبت شده باشند
[ترجمه گوگل]این امر باعث می شود که آنها به راحتی قابل استفاده و غیر قابل استفاده برای هر کسی غیر از مالک ثبت شده باشند
6. They have a powerful sting to quickly immobilise their victims, so they can be cut into portions.
[ترجمه ترگمان]آن ها نیش قدرتمندی دارند که به سرعت قربانیان خود را نابود می کنند، بنابراین آن ها می توانند به بخش هایی تقسیم شوند
[ترجمه گوگل]آنها قدرتمند هستند تا سریعا قربانیان خود را بی حرکت کنند، بنابراین آنها می توانند به بخش ها برسند
[ترجمه گوگل]آنها قدرتمند هستند تا سریعا قربانیان خود را بی حرکت کنند، بنابراین آنها می توانند به بخش ها برسند
7. It will immobilise it, or worse still, topple it over.
[ترجمه ترگمان]آن را باز خواهد کرد، یا حتی بدتر از آن، آن را سرنگون خواهد ساخت
[ترجمه گوگل]آن را تحمل خواهد کرد، یا بدتر از آن، آن را سرنگون می کند
[ترجمه گوگل]آن را تحمل خواهد کرد، یا بدتر از آن، آن را سرنگون می کند
8. Main objective is to capture or immobilise all enemy pieces.
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی تسخیر و یا خنثی کردن همه قطعات دشمن است
[ترجمه گوگل]هدف اصلی این است که تمام تیرهای دشمن را دستگیر یا محاصره کنید
[ترجمه گوگل]هدف اصلی این است که تمام تیرهای دشمن را دستگیر یا محاصره کنید
9. 'If you can immobilise the skin around the wound, as this does, it eases the tension and gives you less of a scar, ' he adds.
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند: اگر بتوانید پوست اطراف زخم را مرطوب کنید، تنش را از بین می برد و زخم کم تر به شما می دهد
[ترجمه گوگل]او افزود: 'اگر پوست را در اطراف زخم ببندید، به این معناست که تنش را کاهش می دهد و به شما یک اسکار کمتر می دهد '
[ترجمه گوگل]او افزود: 'اگر پوست را در اطراف زخم ببندید، به این معناست که تنش را کاهش می دهد و به شما یک اسکار کمتر می دهد '
10. She could have lifted it off the hook, she could have rung the police, except that fear had immobilised her.
[ترجمه ترگمان]می توانست آن را از قلاب جدا کند، می توانست به پلیس زنگ بزند، مگر آن که ترس بر او چیره شده بود
[ترجمه گوگل]او می توانست آن را از قلاب برداشت، می توانست پلیس را بپوشد، مگر اینکه ترس او را تحمل کرد
[ترجمه گوگل]او می توانست آن را از قلاب برداشت، می توانست پلیس را بپوشد، مگر اینکه ترس او را تحمل کرد
11. The 24-year-old central defender will have his right leg immobilised for six weeks and will miss the play-offs should Boro qualify.
[ترجمه ترگمان]مدافع ۲۴ ساله مرکزی برای مدت شش هفته پای راست خود را حرکت خواهد داد و از دست خواهد رفت و شکست در این بازی را از دست خواهد داد
[ترجمه گوگل]مدافع مدافع مرکزی 24 ساله، شش هفته به طول می انجامد و در صورت عدم حضور بازی، باید بورو واجد شرایط باشد
[ترجمه گوگل]مدافع مدافع مرکزی 24 ساله، شش هفته به طول می انجامد و در صورت عدم حضور بازی، باید بورو واجد شرایط باشد
12. Some animals, such as venomous snakes and spiders, inject venoms in order to immobilise and kill their prey.
[ترجمه ترگمان]بعضی از حیوانات، مثل ماره ای سمی و عنکبوت ها، venoms را به order تزریق می کنند تا immobilise را بکشند و شکارشان را بکشند
[ترجمه گوگل]بعضی از حیوانات مانند مار ها و عنکبوت های سمی، سم را به منظور تخریب و کشتن شکار خود تزریق می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از حیوانات مانند مار ها و عنکبوت های سمی، سم را به منظور تخریب و کشتن شکار خود تزریق می کنند
13. I can only suggest, Bill, that you swaddle them both and keep them immobilised for a week.
[ترجمه ترگمان]بیل، من فقط می توانم بگویم که شما هر دوی آن ها را دوست دارید و آن ها را برای یک هفته ثابت نگه دارید
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم بیل را پیشنهاد کنم که هر دو آنها را می پوشانند و برای یک هفته آنها را تحمل می کنند
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم بیل را پیشنهاد کنم که هر دو آنها را می پوشانند و برای یک هفته آنها را تحمل می کنند
14. In the men's 90kg fInal, Russian volnykh sealed the quickest wIn of the tournament, takIng just 20 seconds to topple and immobilise his opponent.
[ترجمه ترگمان]در ۹۰ کیلوگرم مشتزنی مردان، volnykh روسیه سریع ترین win این مسابقات را مهر و موم کرد و تنها ۲۰ ثانیه طول کشید تا رقیب خود را سرنگون کند
[ترجمه گوگل]در مسابقات 90 کیلوگرمی مردان، مسابقات روسی مسابقات سریعترین مسابقات را به عهده داشتند، فقط 20 ثانیه برای تسلیم و از بین بردن حریف خود محاصره شد
[ترجمه گوگل]در مسابقات 90 کیلوگرمی مردان، مسابقات روسی مسابقات سریعترین مسابقات را به عهده داشتند، فقط 20 ثانیه برای تسلیم و از بین بردن حریف خود محاصره شد
پیشنهاد کاربران
تثبیت
ایمن سازی
ایمن سازی
کلمات دیگر: