کلمه جو
صفحه اصلی

perpetuate


معنی : همیشگی کردن، دائمی کردن، جاودانی ساختن
معانی دیگر : ابدی کردن، جاودانی کردن، (برای همیشه) در خاطر ثبت کردن، (هیچگاه) از یاد نبردن، زنده نگهداشتن، تداوم بخشیدن

انگلیسی به فارسی

همیشگی کردن، دائمی کردن، جاودانی ساختن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: perpetuates, perpetuating, perpetuated
مشتقات: perpetuation (n.), perpetuator (n.)
• : تعریف: to cause to last or be remembered.
متضاد: obliterate

- This interesting tradition has been perpetuated for centuries in the highlands.
[ترجمه ترگمان] این سنت جالب برای قرن ها در ارتفاعات جولان داشته است
[ترجمه گوگل] این سنت جالب برای قرنها در ارتفاعات ماندگار شده است
- The local storytellers continue to perpetuate the legend of the ghostly highwayman.
[ترجمه ترگمان] قصه storytellers محلی، افسانه highwayman of را ادامه می دهد
[ترجمه گوگل] داستانپردازان محلی ادامه افسانه بزرگراه ارواح را ادامه می دهند
- The elopement of the young couple only perpetuated the feud between the two families.
[ترجمه shima] فرار این زوج جوان برای ازدواج با یکدیگر، باعث استمرار کینه بین دو خانواده شد
[ترجمه ترگمان] ازدواج این زوج جوان فقط کینه و کینه دو خانواده را به هم پیوند داده بودند
[ترجمه گوگل] از بین بردن زوج جوان تنها دام بین این دو خانواده را ادامه داد

• eternalize, make perpetual, make everlasting; preserve from extinction
if someone or something perpetuates a situation or belief, they cause it to continue; a formal word.

مترادف و متضاد

همیشگی کردن (فعل)
perpetuate

دائمی کردن (فعل)
perpetuate

جاودانی ساختن (فعل)
perpetuate

keep going


Synonyms: bolster, conserve, continue, eternalize, eternize, immortalize, keep, keep alive, keep in existence, keep up, maintain, preserve, secure, support, sustain


Antonyms: cease, halt, prevent, stop


جملات نمونه

1. my father's books will perpetuate his memory
کتاب های پدرم یاد او را برای همیشه زنده نگاه خواهد داشت.

2. the dictator was trying to perpetuate his control
آن دیکتاتور می کوشید کنترل خود را دائمی کند.

3. We must not perpetuate the religious divisions of the past.
[ترجمه محمود مظفری] ما نباید فرقه های دینی گذشته را حفظ کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید تقسیمات مذهبی گذشته را جاودانه کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید بخش های مذهبی گذشته را حفظ کنیم

4. These measures will perpetuate the hostility between the two groups.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات خصومت میان دو گروه را تداوم خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]این اقدامات خصومت میان دو گروه را ادامه خواهد داد

5. Schools tend to perpetuate the myth that boys are better at sport than girls.
[ترجمه ترگمان]مدارس تمایل دارند این افسانه را جاودانه کنند که پسران در ورزش بهتر از دختران هستند
[ترجمه گوگل]مدارس تمایل دارند که اسطوره ای را که پسران در ورزش نسبت به دختران بهتر هستند، ادامه دهند

6. We should perpetuate the rare species.
[ترجمه محمود مظفری] ما باید گونه های کمیاب را حفاظت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید گونه های کمیاب را جاودانه نگه داریم
[ترجمه گوگل]ما باید این گونه نادر را حفظ کنیم

7. They decided to perpetuate the memory of their leader by erecting a statue.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که خاطره رهبر خود را با برپا کردن یک مجسمه حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند با احداث مجسمه حافظه رهبر خود را حفظ کنند

8. Comics and books for children tend to perpetuate the myth that 'boys don't cry'.
[ترجمه ترگمان]کتاب های کمیک و کتاب های کودکان می خواهند این افسانه را جاودانه کنند که پسرها گریه نمی کنند
[ترجمه گوگل]کمیک و کتاب برای کودکان تمایل دارند که اسطوره ای را که 'پسران گریه نمی کنند' ادامه دهند

9. Jokes perpetuate various national stereotypes.
[ترجمه ترگمان]جوک ها نمایش های ملی مختلفی را جاودانه می کند
[ترجمه گوگل]جوک ها کلیشه های ملی مختلف را حفظ می کنند

10. We must perpetuate the system.
[ترجمه ترگمان]ما باید سیستم رو پایدار کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید سیستم را ادامه دهیم

11. Receiving maintenance payments would perpetuate this link and also gives him unwelcome paternity rights.
[ترجمه ترگمان]دریافت پرداخت ها برای نگهداری این پیوند، این پیوند را تداوم خواهد بخشید و همچنین به او حقوق پدران unwelcome می دهد
[ترجمه گوگل]دریافت پرداخت های نگهداری این پیوند را ادامه می دهد و همچنین حقوق پدر و مادر را ناخواسته می گذارد

12. The proposed law will perpetuate existing economic and class inequalities.
[ترجمه ترگمان]قانون پیشنهادی نابرابری های اقتصادی و طبقه موجود را تداوم خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]قانون پیشنهادی، نابرابری های اقتصادی و طبقاتی را ادامه خواهد داد

13. We can neither perpetuate excessive levels of support, nor penalise the most efficient producers.
[ترجمه ترگمان]ما نه سطوح اضافی حمایت را ادامه می دهیم و نه مجازات most تولید کننده را جریمه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم سطح حمایت های بیشماری را حفظ کنیم و تولید کنندگان موثر را مجازات نکنیم

14. We in the news media help to perpetuate the erroneous cliche.
[ترجمه ترگمان]ما در رسانه های خبری به تداوم کلیشه نادرست کمک می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در رسانه های خبری کمک می کنیم تا کلیدهای اشتباه را حفظ کنیم

15. Human waste fed to cattle could perpetuate these parasites, some of which are picked up by humans from poorly cooked beef.
[ترجمه ترگمان]زباله انسان که به گاوها تغذیه می شود می تواند این انگل ها را تداوم بخشد، که برخی از آن ها توسط انسان ها از گوشت پخته نشده پرورش داده می شوند
[ترجمه گوگل]زباله های انسانی به گاو می تواند این انگل ها را حفظ کند، که برخی از آنها توسط انسان ها از گوشت گاو تهیه شده بدست می آیند

My father's books will perpetuate his memory.

کتابهای پدرم یاد او را برای همیشه زنده نگاه خواهد داشت.


The dictator was trying to perpetuate his control.

آن دیکتاتور می‌کوشید کنترل خود را دائمی کند.


پیشنهاد کاربران

استوار نمودن - ماندگار کردن

تداوم بخشیدنit perpetuates the injustice
حفظ کردن the system perpetuates itself

منسجم کردن

جاودانه کردن خصوصا یک بیعت نادرست و باوری غلط
to make a situation, attitude etc, especially a bad one, continue to exist for a long time

تداوم بخشیدن، استمرار داشتن ، دائمی کردن ، جاودانه کردن ، همیشگی کردن


کلمات دیگر: