نمونه ی کوچکی از مشکلات بزرگتر و پنهان
tip of the iceberg
نمونه ی کوچکی از مشکلات بزرگتر و پنهان
انگلیسی به انگلیسی
• small revealed section of a larger hidden issue
پیشنهاد کاربران
فقط یه نمونه کوچیک بودن ( از کل مسئله )
گوشه کوچکی از چیزی
all that money go into the pockets of banks is only the tip of the iceberg compared to all that interest that is being generated
تمام آن پولی که بانک ها به جیب می ریزند در مقایسه با تمامی آن بهره در حال تولید "هیچ است/به چشم نمی آید"
all that money go into the pockets of banks is only the tip of the iceberg compared to all that interest that is being generated
تمام آن پولی که بانک ها به جیب می ریزند در مقایسه با تمامی آن بهره در حال تولید "هیچ است/به چشم نمی آید"
مشتی از خروار
گوشه ای از مشکلات
مشتی از خروار
برای نمونه
برای نمونه
کلمات دیگر: