کلمه جو
صفحه اصلی

titillate


معنی : غلغلک دادن، غلغلک شدن، بطور لذت بخشی تحریک کردن
معانی دیگر : غلغک دادن (رجوع شود به: tickle)

انگلیسی به فارسی

تیزی کردن، غلغلک دادن، غلغلک شدن، بطور لذت بخشی تحریک کردن


غلغلک دادن، غلغلک شدن، (مجازا) بطور لذت بخشی تحریک کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: titillates, titillating, titillated
مشتقات: titillative (adj.), titillatingly (adv.), titillation (n.)
(1) تعریف: to stimulate or excite pleasantly.
متضاد: bore
مشابه: tantalize, tickle

- Our curiosity was titillated by the article.
[ترجمه ترگمان] کنجکاوی ما توسط مقاله پر شده بود
[ترجمه گوگل] کنجکاوی ما توسط این مقاله تطبیق شد

(2) تعریف: to excite or produce a pleasurable feeling in, usu. by tickling or stroking lightly.
مشابه: tickle

• excite pleasurably, arouse, stimulate, tickle
if something titillates someone, it pleases and excites them, especially in a sexual way; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

Synonyms: amuse, arouse, entertain, grab, grapple, hook, interest, palpate, provoke, switch on, tantalize, tease, thrill, tickle, tickle pink, turn on


Antonyms: disenchant, repulse, turn off


غلغلک دادن (فعل)
tickle, kittle, titillate

غلغلک شدن (فعل)
titillate

بطور لذت بخشی تحریک کردن (فعل)
titillate

excite, stimulate


جملات نمونه

1. So many adverts nowadays are designed to titillate.
[ترجمه ترگمان]این روزها تبلیغات بسیاری برای titillate طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]امروزه بسیاری از آگهی ها طراحی شده اند تا تالیف شوند

2. Scientific stories titillate the fancy of the school boys.
[ترجمه ترگمان]داستان های علمی در مورد علاقه پسران مدرسه
[ترجمه گوگل]داستان های علمی از علاقه مندان به پسران مدرسه می روند

3. The pictures were not meant to titillate audiences.
[ترجمه ترگمان]این تصاویر برای titillate مخاطب ساخته نشده بودند
[ترجمه گوگل]این تصاویر به معنای تماشاچی نیستند

4. In review a novel, you shall try to titillate rather than satiate the reader's interest.
[ترجمه ترگمان]در مرور یک رمان، شما باید سعی کنید به جای ارضای توجه خواننده، سعی کنید titillate را ارضا کنید
[ترجمه گوگل]در بررسی یک رمان، شما باید سعی کنید تا به جای علاقه به خواننده تاتیلی کنید

5. Chilli sauce can titillate our palates.
[ترجمه ترگمان]فلفل چیلی می تواند palates ما را آلوده کند
[ترجمه گوگل]سس چیلی می تواند کت و شلوار های ما را تغییر دهد

6. In reviewing a novel, you should try to titillate rather than satiate the reader's interest.
[ترجمه ترگمان]در مرور یک رمان باید سعی کنید به جای ارضای توجه خواننده، سعی کنید به titillate بپردازید
[ترجمه گوگل]در بررسی یک رمان، شما باید سعی کنید به جای اینکه احساس علاقه خواننده را تحریک کنید، تالیف کنید

7. Monkeys often titillate each other.
[ترجمه ترگمان]میمون ها غالبا به یکدیگر غلغلک می دادند
[ترجمه گوگل]میمون ها اغلب یکدیگر را دوست دارند

8. The book has no artistic merit its sole aim is to titillate.
[ترجمه ترگمان]این کتاب هیچ ارزش هنری ندارد که تنها هدفش to باشد
[ترجمه گوگل]این کتاب هیچ شایستگی هنری ندارد و تنها هدف آن تالیف است

9. Details of the sex scandal are being revealed just to titillate the public, not inform them.
[ترجمه ترگمان]جزئیات رسوایی جنسی تنها برای روشن کردن مردم آشکار می شود، نه اینکه آن ها را مطلع کند
[ترجمه گوگل]جزئیات رسوایی جنسی فقط برای تطبیق عموم نشان داده می شود و نه به آنها اطلاع می دهد

10. Indeed the Modern term "clitoris" derives from the Greek verb kleitoriazein meaning to touch or titillate lasciviously, to be inclined to towards pleasure.
[ترجمه ترگمان]در واقع واژه \"clitoris\" برگرفته از فعل یونانی kleitoriazein به معنای لمس کردن یا titillate lasciviously است تا تمایل به لذت بردن داشته باشد
[ترجمه گوگل]اصطلاح مدرن 'clitoris' از اصطلاح یونانی kleitoriazein بدست می آید که به معنای لمس کردن یا لمس کردن آن است که تمایل به لذت را دارد

11. The book has no artistic merit and its sole aim is to titillate ( the reader ).
[ترجمه ترگمان]این کتاب هیچ شایستگی هنری ندارد و تنها هدفش to (خواننده)است
[ترجمه گوگل]این کتاب هیچ شایستگی هنری ندارد و تنها هدف آن تالیف (خواننده) است

12. The book has no artistic merit its sole aim is to titillate ( the reader ).
[ترجمه ترگمان]این کتاب هیچ شایستگی هنری ندارد که تنها هدفش to (خواننده)باشد
[ترجمه گوگل]این کتاب هیچ شایستگی هنری ندارد و تنها هدف آن تالیف (خواننده) است

پیشنهاد کاربران

به طور ملایم برانگیختن ( مثلا با استفاده از کلمات سکسی )

جذابیت سکسی داشتن

تحریک کردن از لحاظ جنسی


کلمات دیگر: