قانون ـ فقه : اعاده، دوباره برقرار سازی، استقرار مجدد، تاسیس مجدد
reestablishment
قانون ـ فقه : اعاده، دوباره برقرار سازی، استقرار مجدد، تاسیس مجدد
انگلیسی به فارسی
بازسازی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of establishment.
• reinstitution, act of setting up again, act of founding again
جملات نمونه
1. The restitution was described by Klaus as accelerating the re-establishment of a property-owning entrepreneurial middle class.
[ترجمه ترگمان]این استرداد توسط کلاوس بعنوان تسریع راه اندازی مجدد یک طبقه متوسط کارآفرینی دارایی توصیف شده است
[ترجمه گوگل]بازپرداخت توسط کالس به عنوان تسریع بازسازی یک طبقه متوسط کارآفرینی مالکیتی توصیف شد
[ترجمه گوگل]بازپرداخت توسط کالس به عنوان تسریع بازسازی یک طبقه متوسط کارآفرینی مالکیتی توصیف شد
2. Willard's restoration of white dominance in heavyweight boxing in 1916 coincided with the re-establishment of the colour line.
[ترجمه ترگمان]احیای سلطه سفید در بوکس سنگین وزن در سال ۱۹۱۶ همزمان با استقرار مجدد خط رنگ همزمان شد
[ترجمه گوگل]بازسازی ویلارد از تسلط سفید در بوکس سنگین وزن در سال 1916 همزمان با بازسازی خط رنگ بود
[ترجمه گوگل]بازسازی ویلارد از تسلط سفید در بوکس سنگین وزن در سال 1916 همزمان با بازسازی خط رنگ بود
3. Her long-term goal is the re-establishment of a society in which the Church once more occupies this central role.
[ترجمه ترگمان]هدف بلند مدت او برقراری مجدد جامعه ای است که در آن کلیسا یک بار دیگر این نقش مرکزی را اشغال کرده است
[ترجمه گوگل]هدف بلند مدت آن، بازسازی جامعه است که در آن کلیسا یک بار دیگر این نقش مرکزی را اشغال می کند
[ترجمه گوگل]هدف بلند مدت آن، بازسازی جامعه است که در آن کلیسا یک بار دیگر این نقش مرکزی را اشغال می کند
4. The most noteworthy development, however, was the re-establishment of a Sinking Fund in 178
[ترجمه ترگمان]با این حال، مهم ترین توسعه، تاسیس یک صندوق Sinking در ۱۷۸ ۱۷۸
[ترجمه گوگل]با این حال، توسعه قابل توجهی، بازگشایی صندوق غرق شدن در 178 بود
[ترجمه گوگل]با این حال، توسعه قابل توجهی، بازگشایی صندوق غرق شدن در 178 بود
5. Under the difficult condition after its reestablishment, the CPRF makes profound adjustment in theory and practice.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط دشوار پس از اعاده آن، the سازگاری عمیق در تئوری و عمل ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]در شرایط سخت پس از بازسازی خود، حزب کمونیست کارگری (CPRF) تئوری و عملی را تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]در شرایط سخت پس از بازسازی خود، حزب کمونیست کارگری (CPRF) تئوری و عملی را تنظیم می کند
6. They are not only after the reestablishment of frequency availability on Earth.
[ترجمه ترگمان]آن ها تنها پس از ایجاد مجدد در دسترس بودن فرکانس بر روی زمین نیستند
[ترجمه گوگل]آنها نه تنها پس از بازسازی دسترسی فرکانس روی زمین نیستند
[ترجمه گوگل]آنها نه تنها پس از بازسازی دسترسی فرکانس روی زمین نیستند
7. Blood supply reestablishment of avascular necrosis of femoral head with digital subtraction angiography.
[ترجمه ترگمان]ایجاد برقراری مجدد نمای خونی مغز استخوان ران با آنژیوگرافی تفریق دیجیتال
[ترجمه گوگل]تسریع خون نیکوز آشکارا از سر فمورال با آنژیوگرافی تفریق دیجیتال
[ترجمه گوگل]تسریع خون نیکوز آشکارا از سر فمورال با آنژیوگرافی تفریق دیجیتال
8. The Chinese culture of modernity after reestablishment will be a new frame with Chinese traditions of national cultures, modern foreign cultures and modernized contexts with Chinese characteristics.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ مدرنیته پس از برقراری مجدد، یک چارچوب جدید با سنت های چینی فرهنگ های ملی، فرهنگ های مدرن خارجی و زمینه های مدرن شده با ویژگی های چینی خواهد بود
[ترجمه گوگل]فرهنگ چینی مدرنیته پس از بازسازی یک چارچوب جدید با سنت های چینی فرهنگ های ملی، فرهنگ های مدرن خارجی و زمینه های مدرن با ویژگی های چینی است
[ترجمه گوگل]فرهنگ چینی مدرنیته پس از بازسازی یک چارچوب جدید با سنت های چینی فرهنگ های ملی، فرهنگ های مدرن خارجی و زمینه های مدرن با ویژگی های چینی است
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
10. China's academician system started quite late and the reestablishment of the Academy of Social Sciences met many difficulties.
[ترجمه ترگمان]سیستم عضو فرهنگستان چین بسیار دیر آغاز شد و دوباره تاسیس آکادمی علوم اجتماعی با دشواری های بسیاری روبرو شد
[ترجمه گوگل]نظام آکادمیک چین خیلی دیر شد و بازسازی آکادمی علوم اجتماعی به مشکلات زیادی رسید
[ترجمه گوگل]نظام آکادمیک چین خیلی دیر شد و بازسازی آکادمی علوم اجتماعی به مشکلات زیادی رسید
11. The effects of species pool on community reestablishment were studied from a facet of arthropod community.
[ترجمه ترگمان]اثرات مخزن گونه ای بر اعاده جامعه از بخشی از جامعه arthropod مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات استخر گونه بر روی بازسازی جامعه از یک جنبه از جامعه شهری مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات استخر گونه بر روی بازسازی جامعه از یک جنبه از جامعه شهری مورد مطالعه قرار گرفت
12. Estonia and Latvia declare reestablishment of the independent republics.
[ترجمه ترگمان]استونی و لاتیو اعلام حمایت از جمهوری های مستقل را اعلام کردند
[ترجمه گوگل]استونی و لتونی اعلام کردند که مجدد جمهوری مستقل هستند
[ترجمه گوگل]استونی و لتونی اعلام کردند که مجدد جمهوری مستقل هستند
13. The reestablishment of a new and widely accepted reserve currency with a stable valuation benchmark may take a long time.
[ترجمه ترگمان]ایجاد مجدد یک ارز ذخیره جدید و بسیار مقبول با یک معیار ارزش گذاری ثابت ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد
[ترجمه گوگل]بازسازی یک ارز ذخیره جدید و به طور گسترده پذیرفته با یک معیار ارزیابی پایدار ممکن است مدت زیادی طول بکشد
[ترجمه گوگل]بازسازی یک ارز ذخیره جدید و به طور گسترده پذیرفته با یک معیار ارزیابی پایدار ممکن است مدت زیادی طول بکشد
14. The reestablishment or perpetuation of native cultural traits, especially in opposition to acculturation.
[ترجمه ترگمان]بازسازی و یا perpetuation ویژگی های فرهنگی بومی، به ویژه در مخالفت با فرهنگ پذیری
[ترجمه گوگل]بازسازی و یا حفظ ویژگی های فرهنگی بومی، به خصوص در مخالفت با تملک
[ترجمه گوگل]بازسازی و یا حفظ ویژگی های فرهنگی بومی، به خصوص در مخالفت با تملک
15. This scheme is fit for reestablishment of entangled state in teleportation.
[ترجمه ترگمان]این طرح برای برقراری مجدد این ایالت در teleportation مناسب است
[ترجمه گوگل]این طرح مناسب برای بازگرداندن حالت درهم و برهم در teleportation است
[ترجمه گوگل]این طرح مناسب برای بازگرداندن حالت درهم و برهم در teleportation است
کلمات دیگر: