( فاعرة ) فاعرة. [ ع ِ رَ ] ( ع اِ ) ابن درید گوید نوعی است از انواع عطرها، و فاعره دانه ای است به اندازه نخود و پوست او شکافته بود و سخت باشد. ارجانی گوید: فاعره گرم و خشک است در دو درجه و بواسطه عطریت که در اوست معده را قوت دهد. ( ترجمه صیدنه ). مؤلفان برهان ، انجمن آرا، آنندراج و همچنین ضریر انطاکی و حکیم مؤمن و بسیاری دیگر، این کلمه را با غین منقوط ضبط کرده اند. رجوع به فاغره شود.
فاعره
لغت نامه دهخدا
فاعرة. [ ع ِ رَ ] (ع اِ) ابن درید گوید نوعی است از انواع عطرها، و فاعره دانه ای است به اندازه ٔ نخود و پوست او شکافته بود و سخت باشد. ارجانی گوید: فاعره گرم و خشک است در دو درجه و بواسطه ٔ عطریت که در اوست معده را قوت دهد. (ترجمه ٔ صیدنه ). مؤلفان برهان ، انجمن آرا، آنندراج و همچنین ضریر انطاکی و حکیم مؤمن و بسیاری دیگر، این کلمه را با غین منقوط ضبط کرده اند. رجوع به فاغره شود.
کلمات دیگر: