1. In the documents, Clinton proposed restoring benefits to about 250, 000 non-citizens who became disabled after they entered the country.
[ترجمه ترگمان]در این اسناد، کلینتون پیشنهادی مبنی بر بازگرداندن حدود ۲۵۰ هزار شهروند غیر نظامی که پس از ورود به کشور معلول شده اند را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]در این اسناد، کلینتون پیشنهاد می دهد که به نفع 250،000 غیرنظامی که بعد از ورود به کشور، معلول شد، بازسازی شود
2. He cited examples of cities that allowed noncitizens to vote in municipal elections in Maryland and several other states.
[ترجمه ترگمان]او به نمونه هایی از شهرهایی اشاره کرد که به noncitizens اجازه دادند در انتخابات شهرداری در مریلند و چندین ایالت دیگر رای دهند
[ترجمه گوگل]وی نمونه هایی از شهرها را که به غیر شهروندان اجازه می دهد در انتخابات شهری در مریلند و چندین ایالت دیگر رای دهند، ذکر کرد
3. Noncitizens can make a contribution under the law, provided they hold green cards.
[ترجمه ترگمان]noncitizens می تواند در این قانون مشارکت داشته باشد، مشروط بر اینکه آن ها کارت های سبز داشته باشند
[ترجمه گوگل]غیرنظامیان می توانند در قانون تحت حمایت قرار دهند، در صورتی که کارت های سبز دارند
4. Dornan blamed his defeat on alleged irregularities, including voting by non-citizens and felons.
[ترجمه ترگمان]Dornan شکست خود را در رابطه با بی نظمی ها، از جمله رای دادن توسط غیر شهروندان و تبهکاران، مورد سرزنش قرار داد
[ترجمه گوگل]Dornan شکست خود را در مورد بی نظمی ادعا، از جمله رای گیری توسط غیر شهروندان و felons
5. Under a new federal immigration law, non-citizens who vote are ineligible for naturalization and can be deported.
[ترجمه ترگمان]تحت قانون مهاجرت فدرال جدید، شهروندانی که حق رای دادن ندارند و می توانند از کشور اخراج شوند
[ترجمه گوگل]تحت قانون جدید مهاجرت فدرال، غیر شهروندانی که رای دارند، غیرقابل پذیرش هستند و می توانند اخراج شوند
6. Democrats Also provide payments to disabled noncitizens.
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها همچنین پرداخت ها به noncitizens معلول را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]دموکرات ها همچنین پرداخت به افراد غیر مجاز را پرداخت می کند
7. He claimed there was widespread voting by noncitizens and illegal aliens.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که رای گیری گسترده توسط noncitizens و بیگانگان غیرقانونی انجام شده است
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که غیرنظامیان و بیگانگان غیرقانونی رأی گیری گسترده ای دارند
8. He charged that up to 000 non-citizens and felons had cast ballots.
[ترجمه ترگمان]او این اتهام را محکوم کرد که ۱۰۰،۰۰۰ نفر از شهروندان و تبهکاران به رای خود رای داده اند
[ترجمه گوگل]او متهم کرد که تا بیش از 000 غیر شهروند و فلوئون ها رای دهی داشته اند
9. Hermandad is one of the agencies where Arauz said she saw workers assisting noncitizens with voter registration forms.
[ترجمه ترگمان]Hermandad یکی از موسساتی است که Arauz گفته است که او کارگران را در حال کمک به noncitizens با فرم های ثبت نام رای دهندگان دیده است
[ترجمه گوگل]هرمندد یکی از آژانس هایی است که آراوز گفته است که کارگران مشغول کمک به غیر شهروندان با فرم های ثبت نام رای گیری هستند
10. After his defeat by 984 votes, Dornan immediately claimed the election was marred by voter fraud, including voting by noncitizens.
[ترجمه ترگمان]Dornan پس از شکست خود در برابر ۹۸۴ رای، بلافاصله مدعی شد که انتخابات با تقلب رای دهندگان از جمله رای دادن به noncitizens خدشه دار شده است
[ترجمه گوگل]پس از شکست خود با 984 رای، Dornan بلافاصله ادعا کرد که انتخابات توسط تقلب رای دهندگان، از جمله رای گیری توسط غیر شهروندان، مضر است
11. Ironically, it was the fear of congressional action against noncitizens that had finally motivated him to apply for citizenship.
[ترجمه ترگمان]از قضا، این ترس اقدام کنگره علیه noncitizens بود که سرانجام او را به درخواست شهروندی برانگیخته بود
[ترجمه گوگل]به طرز وحشیانه ای، ترس از عمل کنگره علیه غیرنظامیان بود که سرانجام انگیزه او برای درخواست شهروندی بود
12. It would bar benefit payments and other social services to most noncitizens and legal immigrants.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث پرداخت ها و سایر خدمات اجتماعی به اغلب مهاجران غیرقانونی و قانونی می شود
[ترجمه گوگل]این امر به پرداخت غرامت و سایر خدمات اجتماعی برای اغلب غیرنظامیان و مهاجران قانونی امکان می دهد