(لاتین) کتاب، دفتر (به ویژه دفتر ثبت قباله و سند و غیره)
liber
(لاتین) کتاب، دفتر (به ویژه دفتر ثبت قباله و سند و غیره)
انگلیسی به فارسی
(لاتین) کتاب، دفتر (بهویژه دفتر ثبت قباله و سند و غیره)
لیبرال
انگلیسی به انگلیسی
• inner bark of plants, fibre from tree; book of public records (as birth certificates, death certificates, wills, deeds etc.)
جملات نمونه
1. For the translation of English idioms, literal, liberal and literal plus liber al translation can be used.
[ترجمه ترگمان]برای ترجمه اصطلاحات انگلیسی، تحت اللفظی، لیبرال و تحت اللفظی plus al می تواند استفاده شود
[ترجمه گوگل]برای ترجمه اصطلاحات انگلیسی، ترجمه لفظی، لیبرال و لفظی به علاوه آزادانه، می تواند مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای ترجمه اصطلاحات انگلیسی، ترجمه لفظی، لیبرال و لفظی به علاوه آزادانه، می تواند مورد استفاده قرار گیرد
2. She's politically conservative; I'm more liber al.
[ترجمه ترگمان]او از لحاظ سیاسی محافظه کار است؛ من more al
[ترجمه گوگل]او از لحاظ سیاسی محافظه کار است من آزادترم
[ترجمه گوگل]او از لحاظ سیاسی محافظه کار است من آزادترم
3. The optical liber intensity-modulated temperature sensor is better than other optical fiber temperature sensors in some aspect.
[ترجمه ترگمان]سنسور حرارتی نوری liber نوری نسبت به دیگر سنسورهای حرارتی فیبر نوری در برخی از جنبه ها بهتر است
[ترجمه گوگل]حسگر دما مدولاسیون لیزر نوری بهتر از سایر سنسورهای دمای فیبر نوری در برخی از جنبه ها است
[ترجمه گوگل]حسگر دما مدولاسیون لیزر نوری بهتر از سایر سنسورهای دمای فیبر نوری در برخی از جنبه ها است
4. The Liber Eliensis is an important source of historical information for the region and time-frame covered, particularly for the abbey and bishopric.
[ترجمه ترگمان]The Eliensis منبع مهمی از اطلاعات تاریخی برای منطقه و چارچوب زمانی پوشیده شده است، به ویژه برای کلیسا و حوزه اسقفی
[ترجمه گوگل]Liber Eliensis منبع مهمی از اطلاعات تاریخی برای منطقه و دوره زمانی تحت پوشش است، به ویژه برای عبادت و اسقف اعظم
[ترجمه گوگل]Liber Eliensis منبع مهمی از اطلاعات تاریخی برای منطقه و دوره زمانی تحت پوشش است، به ویژه برای عبادت و اسقف اعظم
5. Office resource: current office area, office equipments, include computer, printer, copy machine, fax, telephone. See assets liber as the detail of office equipment.
[ترجمه ترگمان]منبع دفتر: حوزه کاری فعلی، تجهیزات دفتری، شامل کامپیوتر، چاپگر، ماشین کپی، فکس، تلفن دارایی ها را به عنوان جزئیات تجهیزات دفتری ببینید
[ترجمه گوگل]منبع دفتر: دفتر کنونی دفتر، تجهیزات اداری شامل کامپیوتر، چاپگر، دستگاه کپی، فکس، تلفن به عنوان دارایی لیبر به عنوان جزئیات تجهیزات اداری نگاه کنید
[ترجمه گوگل]منبع دفتر: دفتر کنونی دفتر، تجهیزات اداری شامل کامپیوتر، چاپگر، دستگاه کپی، فکس، تلفن به عنوان دارایی لیبر به عنوان جزئیات تجهیزات اداری نگاه کنید
6. It was during this time that he began work on what was formally titled Liber Novus, but was known informally amongst Jung's followers and heirs — and eventually published — as The Red Book.
[ترجمه ترگمان]در این زمان بود که او شروع به کار بر روی آنچه به طور رسمی با نام Liber Novus بود شروع کرد، اما به طور غیر رسمی در میان طرفداران و وراث یونگ شناخته شد و در نهایت به عنوان کتاب قرمز منتشر شد
[ترجمه گوگل]در این زمان بود که او شروع به کار در مورد آنچه که به طور رسمی به نام Liber Novus بود، اما به طور غیر رسمی در میان پیروان و وارثان یونگ - و در نهایت منتشر شد - به عنوان کتاب قرمز شناخته شده بود
[ترجمه گوگل]در این زمان بود که او شروع به کار در مورد آنچه که به طور رسمی به نام Liber Novus بود، اما به طور غیر رسمی در میان پیروان و وارثان یونگ - و در نهایت منتشر شد - به عنوان کتاب قرمز شناخته شده بود
7. The granulation tissue formation is better in clinical application review and provides a direct condition for liber dermatoplasty.
[ترجمه ترگمان]تشکیل بافت granulation در بررسی کاربرد بالینی بهتر است و شرایط مستقیمی برای liber dermatoplasty فراهم می کند
[ترجمه گوگل]تشکیل بافت دانه ای بهتر است در بررسی کاربرد بالینی باشد و شرایط مستقیم برای لیزر درماتوپلاستی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]تشکیل بافت دانه ای بهتر است در بررسی کاربرد بالینی باشد و شرایط مستقیم برای لیزر درماتوپلاستی را فراهم می کند
8. He also wants the creation of the a new international reaction force to have liber d help rebuild"failed states" that harbor terrorism.
[ترجمه ترگمان]او همچنین خواستار ایجاد یک نیروی واکنش بین المللی جدید برای کمک به بازسازی کشورهای شکست خورده \" که تروریسم را تهدید می کند، می باشد
[ترجمه گوگل]او همچنین می خواهد ایجاد یک نیروی جدید بین المللی بین المللی برای کمک به بازسازی 'دولت های شکست خورده' که تروریسم را در اختیار دارند
[ترجمه گوگل]او همچنین می خواهد ایجاد یک نیروی جدید بین المللی بین المللی برای کمک به بازسازی 'دولت های شکست خورده' که تروریسم را در اختیار دارند
9. Mayor Cuddihy, who has given up hope of retrieving another book in the collection that was last seen in 135 said he felt time was running out for getting back the Liber Secundus .
[ترجمه ترگمان]شهردار Cuddihy، که امید به بازیابی یک کتاب دیگر در مجموعه که آخرین بار در ۱۳۵ سالگی دیده شد را به دست آورده است گفت که احساس می کرد زمان برای بازگشت به Liber سکوندوس است
[ترجمه گوگل]شهردار Cuddihy، که امید به دست آوردن یک کتاب دیگر در مجموعه ای که در آخرین بار در 135 دیده می شود را رد کرد، گفت که او احساس می کند زمان برای بازگشت Liber Libero به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]شهردار Cuddihy، که امید به دست آوردن یک کتاب دیگر در مجموعه ای که در آخرین بار در 135 دیده می شود را رد کرد، گفت که او احساس می کند زمان برای بازگشت Liber Libero به پایان رسیده است
10. Although this change must have been intended to increase profits, it has obviously backfired, because Liber is now in serious financial trouble.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این تغییر باید برای افزایش سود درنظر گرفته شود، اما بدیهی است که این تغییر نتیجه معکوس دارد، زیرا Liber در حال حاضر دچار مشکل مالی جدی شده است
[ترجمه گوگل]اگر چه این تغییر باید در نظر گرفته شده برای افزایش سود، بدیهی است که عقب افتاده است، چرا که Liber در حال حاضر در معرض مشکلات جدی مالی است
[ترجمه گوگل]اگر چه این تغییر باید در نظر گرفته شده برای افزایش سود، بدیهی است که عقب افتاده است، چرا که Liber در حال حاضر در معرض مشکلات جدی مالی است
11. It is valuable in firing for the gun, special for the gun whose ca liber less than 57mm, to measure the muzzle velocity of projectile when guns are firing.
[ترجمه ترگمان]این سلاح برای شلیک به تفنگ، مخصوص اسلحه که ca آن کم تر از ۵۷ میلی متر است، برای اندازه گیری سرعت شلیک گلوله در زمانی که تفنگ شلیک می شود، ارزشمند است
[ترجمه گوگل]این شایستگی برای شلیک تفنگ است که برای اسلحه هایی که کمتر از 57 میلی متر هستند، برای اندازه گیری سرعت خلفت پرتابه هنگام شلیک شلیک ارزشمند است
[ترجمه گوگل]این شایستگی برای شلیک تفنگ است که برای اسلحه هایی که کمتر از 57 میلی متر هستند، برای اندازه گیری سرعت خلفت پرتابه هنگام شلیک شلیک ارزشمند است
کلمات دیگر: