کلمه جو
صفحه اصلی

فاهقه

فرهنگ فارسی

زخم تیر یا هر جراحت که خون از وی روان باشد با داغ فهقه .

لغت نامه دهخدا

( فاهقة ) فاهقة. [ هَِق َ ] ( ع اِ ) زخم تیر یا هر جراحت که خون از وی روان باشد، یا داغ فهقه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فاهقة. [ هَِق َ ] (ع اِ) زخم تیر یا هر جراحت که خون از وی روان باشد، یا داغ فهقه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: