کلمه جو
صفحه اصلی

pen name


(در مورد نویسنده) اسم مستعار، نام قلم، نام مستعار نویسنده، نام نویسندگی

انگلیسی به فارسی

نام مستعار نویسنده، نام نویسندگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a name used by an author in place of his or her real name; pseudonym; nom de plume.
مشابه: alias, pseudonym

• name that a writer uses in place of his real name
a writer's pen-name is the name that he or she uses on books and articles instead of his or her real name.

مترادف و متضاد

pretend name of author


Synonyms: AKA, alias, allonym, ananym, anonym, assumed name, false name, fictitious name, nickname, nom de guerre, nom de plume, professional name, pseudonym


جملات نمونه

1. His pen name represented the transposition of his initials and his middle name.
[ترجمه ترگمان]نام قلم و حروف اول اسم و نام میانی او بود
[ترجمه گوگل]نام و نام خانوادگی خود را نشان می دهد که انتقال نام و نام خانوادگی او است

2. Cassandra, appropriately, considering his pen name, was not believed.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اسم خودکار، \"کاساندرا\"، با توجه به اسم قلمش به این باور نداشت
[ترجمه گوگل]کاساندرا به درستی با توجه به نام قلمش اعتقاد نداشت

3. Under yet another pen name, Leo starts writing scathing reviews of her own books for a newspaper literary supplement.
[ترجمه ترگمان]لئو، با نام قلمی دیگری، شروع به نوشتن مقالات انتقادی از کتاب های خود برای یک مکمل ادبی روزنامه می کند
[ترجمه گوگل]تحت نام قلم دیگری، لئو شروع به نوشتن گزارش های ترسناک از کتاب های خود را برای یک ادبیات ادبی روزنامه است

4. It was signed in Charlotte's male pen name.
[ترجمه ترگمان] اسم \"شارلوت\" امضا شده بود
[ترجمه گوگل]آن را در نام قلم مرد شارلوت امضا کرد

5. Wu Jian is the pen name of a PhD student at Tsinghua University's School of Law.
[ترجمه ترگمان]وو جیان نام قلمی یک دانشجوی دکترا در دانشکده حقوق دانشگاه Tsinghua است
[ترجمه گوگل]وو جیان نام مستعار یک دانشجوی دکترا در دانشکده حقوق دانشگاه Tsinghua است

6. O. Henry was a pen name used by an American writer of short stories. His real name was William Sydney Porter.
[ترجمه ترگمان]O هنری نام قلمی بود که نویسنده آمریکایی از داستان های کوتاه استفاده می کرد نام واقعی او ویلیام سیدنی پورتر بود
[ترجمه گوگل]او هنری یک قلم است که توسط یک نویسنده آمریکایی از داستان کوتاه استفاده می شود نام واقعی وی ویلیام سیدنی پورتر بود

7. Mark · vomit is its pen name.
[ترجمه ترگمان]استفراغ نام خودکار آن است
[ترجمه گوگل]علامت گذاری به عنوان خوانده شده � استفراغ قلم آن است

8. Lao Can is a pen name of Liu E.
[ترجمه ترگمان]Lao می تواند نام مستعار لیو E باشد
[ترجمه گوگل]Lao Can یک نام قلم لیو E

9. Sheng YanBing, pen name Mao Dun.
[ترجمه ترگمان]\"شنگ YanBing\"، نام مستعار Mao Dun
[ترجمه گوگل]Sheng YanBing، قلم مائو دون

10. What about the pen name you use regularly?
[ترجمه ترگمان]نام قلم به طور مرتب از چه نام استفاده می کنید؟
[ترجمه گوگل]در مورد قلم شما به طور منظم استفاده می کنید؟

11. His pen name was Luo Huasheng.
[ترجمه ترگمان]نام مستعار او لو Huasheng بود
[ترجمه گوگل]نام مستعار او Luo Huasheng بود

12. George Orwell, the pen name by which Eric Blair is known, had the gift of prophecy, or else blind luck.
[ترجمه ترگمان]جورج اورول، نام قلمی که اریک بلیر در آن شناخته می شود، استعداد پیشگویی و یا شانس blind را داشت
[ترجمه گوگل]جورج اورول، نام مستعاری که اریک بلر شناخته شده بود، هدیه ای از نبوت و یا شانس کور بود

13. Remark : entry submission respectfully to indicate: Name, Pen name, contact, ages, etc.
[ترجمه ترگمان]نکته: اطاعت ورود با احترام به نشان دادن: نام، نام قلم، ارتباط، سنین و غیره
[ترجمه گوگل]با توجه به درخواست ارسال با احترام برای نشان دادن نام، نام قلم، تماس، سن، و غیره

14. Hello, everybody, My pen name is Lanyu.
[ترجمه ترگمان]سلام، همه، اسم pen تنها می ماند
[ترجمه گوگل]سلام، همه، نام قلم من Lanyu است

15. B: Yes, my pen name is Bai Yun.
[ترجمه ترگمان]ب: بله، نام my بای یون است
[ترجمه گوگل]بله، نام قلمم است بیه یون

پیشنهاد کاربران

تخلص


کلمات دیگر: