کلمه جو
صفحه اصلی

organismal

انگلیسی به فارسی

ارگانیسم


انگلیسی به انگلیسی

• of an organism, of a life form

جملات نمونه

1. While it enhances organismal survival and longevity under most circumstances, HSFhas the opposite effect in supporting the lethal phenomenon of cancer.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بقا، بقا و طول عمر را تحت اغلب شرایط افزایش می دهد، اثر معکوس را در حمایت از پدیده مهلک سرطان نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که بیشتر شرایط زنده ماندن و طول عمر بدن را بهبود می بخشد، HSF ها اثر متفاوتی را در حمایت از پدیده مرگ و میر سرطان دارد

2. With death and decay, organismal constituents get scattered and enter into complete equilibrium with the surrounding.
[ترجمه ترگمان]با مرگ و پوسیدگی، اجزای organismal پراکنده می شوند و با محیط اطراف خود به تعادل کامل می رسند
[ترجمه گوگل]با مرگ و فساد، اجزای ارگانیزم پراکنده می شوند و با اطمینان وارد تعادل کامل می شوند

3. The relationship between rates of genomic evolution and organismal adaptation remains uncertain, despite considerable interest.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین نرخ تکامل ژنومی و انطباق organismal علی رغم علاقه قابل توجه، نامشخص است
[ترجمه گوگل]رابطه بین نرخ تکامل ژنوم و سازگاری ارگانیک با وجود توجه قابل ملاحظه، هنوز مشخص نیست

4. Using single genes as phylogenetic markers, it is difficult to trace organismal phylogeny in the presence of HGT .
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ژن های تک به عنوان markers فیلوژنتیک، ردیابی phylogeny organismal در حضور of دشوار است
[ترجمه گوگل]با استفاده از ژنهای تک به عنوان نشانگرهای فیلوژنتیک، در حضور HGT دشوار است که فیلوژنتیک ارگانیسم را شناسایی کند

5. Sirtuins are key regulators of clinically important cellular and organismal processes including metabolism, cell division and aging.
[ترجمه ترگمان]Sirtuins کنندگان کلیدی فرایندهای سلولی مهم سلولی و organismal از جمله متابولیسم، تقسیم سلولی و پیری هستند
[ترجمه گوگل]Sirtuins رژیم های کلیدی از پروسه های مهم سلولی و ارگانیک شامل متابولیسم، تقسیم سلولی و پیری است

6. These results indicate that SPATA4 gene could be a candidate participating organismal aging.
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهند که ژن SPATA۴ می تواند یک نامزد برای aging organismal باشد
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که ژن SPATA4 می تواند یک نامزد ارزیابی پیری ارگانیسم باشد

7. We propose that the central nervous system is the critical organ for the coordination of intracellular metabolic processes that are essential to guarantee energy homeostasis at the organismal level.
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که سیستم عصبی مرکزی، عضو حیاتی برای هماهنگی فرآیندهای متابولیکی درون سلولی است که برای تضمین homeostasis انرژی در سطح organismal ضروری هستند
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم که سیستم عصبی مرکزی عامل اصلی هماهنگی فرآیندهای متابولیک داخل سلولی است که برای تضمین هوموستیزاسیون انرژی در سطح ارگانیسم ضروری است

8. It presents fundamental research on biological processes at molecular, cellular, organismal, and populational levels in marine organisms.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق، تحقیقات بنیادی در زمینه فرآیندهای زیستی در مولکولی، سلولی، organismal و جمعیت را در ارگانیسم های دریایی ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این تحقیقات بنیادی را در زمینه فرآیندهای بیولوژیکی در سطح مولکولی، سلولی، ارگانیزم و جمعیت در ارگانیسم های دریایی ارائه می دهد

9. Light is the primary signal that synchronizes, or entrains, the organismal clock to exactly match the environment.
[ترجمه ترگمان]نور اولین سیگنال است که همزمان است، یا entrains، کلاک organismal دقیقا منطبق با محیط است
[ترجمه گوگل]نور سیگنال اصلی است که هماهنگ و یا جاذب، ساعت سازگار به طور دقیق مطابق با محیط زیست است

10. The lecture will broadly review the molecular mechanisms by which environmental awareness interfaces genetic regulation and guides organismal evolution.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس به طور گسترده مکانیزم های مولکولی را مورد بازبینی قرار خواهد داد که در آن آگاهی محیطی دارای مقررات ژنتیکی است و تکامل organismal را هدایت می کند
[ترجمه گوگل]این سخنرانی به طور گسترده ای مکانیزم های مولکولی را بررسی می کند که آگاهی از ارتباط محیط زیست با تنظیمات ژنتیکی و هدایت تکامل بدن انسان است


کلمات دیگر: