ادگار لی مسترز (شاعر امریکایی)
masters
ادگار لی مسترز (شاعر امریکایی)
انگلیسی به فارسی
ادگار لی مسترز (شاعر آمریکایی)
کارشناسی ارشد، استاد، ارباب، سرور، صاحب، کارفرما، چیره دست، پیر، رئيس، دانشور، مدیر، سید، سرامد، استاد شدن، ماهر شدن، خوب یاد گرفتن، تسلط یافتن بر، رام کردن
انگلیسی به انگلیسی
• if someone has a master's or a master's degree, they have a degree such as an ma or an msc.
جملات نمونه
1. serve two masters
دو دوزه بازی کردن،دو ارباب داشتن
2. the paintings of the great masters of the past
نقاشی های هنرمندان بزرگ گذشته
3. a reception for the newly made masters and doctors
پذیرایی به افتخار فوق لیسانس ها و دکترهای تازه
4. the natives revolted against their belgian masters
بومیان بر اربابان بلژیکی خود شوریدند.
5. servants had to subject themselves to their masters
نوکرها باید خود را مطیع اربابان می کردند.
6. Fire and water are good servants, but bad masters.
[ترجمه ترگمان]آتش و آب، خدمتکارهای خوبی هستند، اما ارباب های شیطانی
[ترجمه گوگل]آتش و آب بندگان خوب هستند، اما اساتید بد
[ترجمه گوگل]آتش و آب بندگان خوب هستند، اما اساتید بد
7. No man can serve two masters.
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی نمی تواند به دو استاد خدمت کند
[ترجمه گوگل]هیچ مردی نمی تواند دو ارباب را خدمت کند
[ترجمه گوگل]هیچ مردی نمی تواند دو ارباب را خدمت کند
8. A man cannot serve two masters.
[ترجمه ترگمان]یک مرد نمی تواند به دو استاد خدمت کند
[ترجمه گوگل]یک مرد نمی تواند دو ارباب را خدمت کند
[ترجمه گوگل]یک مرد نمی تواند دو ارباب را خدمت کند
9. Men, at soome time, are masters of their fates.
[ترجمه ترگمان]مردان در زمان soome استاد of هستند
[ترجمه گوگل]مردان در زمان سومی، اساتید سرنوشت خود هستند
[ترجمه گوگل]مردان در زمان سومی، اساتید سرنوشت خود هستند
10. Masters sometimes allowed their slaves to buy their way out of bondage.
[ترجمه ترگمان]مسترز بعضی اوقات اجازه دادن برده های - شون رو از اسارت بگیرن
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد بعضی اوقات بردگان خود را مجبور به خرید راه خود را از اسارت
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد بعضی اوقات بردگان خود را مجبور به خرید راه خود را از اسارت
11. They appear masters in the art of making regulations work their way.
[ترجمه ترگمان]آن ها در هنر ایجاد مقررات به سر می برند
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان کارشناسان در زمینه طراحی قوانین کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان کارشناسان در زمینه طراحی قوانین کار می کنند
12. The peasants arose against their masters.
[ترجمه ترگمان]دهقانان بر ضد اربابان خود برخاستند
[ترجمه گوگل]دهقانان علیه استادان خود ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]دهقانان علیه استادان خود ظاهر شدند
13. Masters shot a hand across the table and gripped his wrist.
[ترجمه ترگمان]مسترز دستم را به روی میز پرتاب کرد و مچ دستش را گرفت
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد دست در سراسر جدول شلیک کرد و مچ دستش را گرفت
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد دست در سراسر جدول شلیک کرد و مچ دستش را گرفت
14. That caused considerable mirth amongst pupils and sports masters alike.
[ترجمه ترگمان]این باعث خوشحالی بچه ها و استادان ورزشی شد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که در میان دانش آموزان و استادان ورزشی به طور یکسان خوشبختی ایجاد شود
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که در میان دانش آموزان و استادان ورزشی به طور یکسان خوشبختی ایجاد شود
پیشنهاد کاربران
استادان
great masters: استادان بزرگ
great masters: استادان بزرگ
دو پهلو بازی کردن
کلمات دیگر: