کلمه جو
صفحه اصلی

organized labor

انگلیسی به فارسی

کار سازمان یافته


انگلیسی به انگلیسی

• unionized labor, work forces that are in unions

جملات نمونه

1. And now organized labor began to lumber.
[ترجمه ترگمان]و حالا کارگران سازمان یافته شروع به الوارها کردن کردند
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر کار سازمان یافته شروع به چوب

2. The secret world of organized labor.
[ترجمه ترگمان]دنیای مخفی کار سازمان یافته
[ترجمه گوگل]دنیای مخفی کار سازمان یافته

3. Much of Harkin's support comes from organized labor.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از حمایت Harkin از نیروی کار سازمان دهی شده است
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از حمایت هارکین از کار سازمان یافته است

4. And this was the flagship of organized labor.
[ترجمه ترگمان]و این the کار سازمان یافته بود
[ترجمه گوگل]و این پرچم کار سازمان یافته بود

5. Meanwhile, organized labor and the thousands of new patronage jobs in the federal bureaucracy gave the president powerful political leverage.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، کار سازمان یافته و هزاران شغل حمایت جدید در بوروکراسی فدرال اهرم سیاسی قدرتمندی به رئیس جمهور داد
[ترجمه گوگل]در همین حال، کار سازمان یافته و هزاران شغل جدید برای حمایت از بوروکراسی فدرال، قدرت سیاسی را برای رییس جمهور به ارمغان آورد

6. Organized labor provided major support for Clinton and Democratic congressional candidates in 199
[ترجمه ترگمان]حزب کار سازمان یافته برای کلینتون و نامزدهای دموکرات کنگره در ۱۹۹ مورد حمایت بزرگی قرار داد
[ترجمه گوگل]کار سازماندهی شده حمایت عمده ای را برای نامزدهای کنگره کلینتون و دموکرات در سال 199 ارائه داد

7. There is a lot of downtime in organized labor, waiting for meetings to start.
[ترجمه ترگمان]زمان بیکاری زیادی در کار سازمان یافته وجود دارد و منتظر جلسات برای شروع است
[ترجمه گوگل]در زمان کار سازماندهی، تعداد زیادی از خرابی ها وجود دارد، انتظار می رود جلسات آغاز شود

8. The whole thrust of organized labor is to. . well, not socialism.
[ترجمه ترگمان]کل نیروی کار سازمان یافته برای … خوب است، نه سوسیالیسم
[ترجمه گوگل]کل نیروی کار سازمان یافته است خوب، سوسیالیسم نیست

9. At least, organized labor, I think, is incomprehensible to them.
[ترجمه ترگمان]به نظر من کار آن ها برای آن ها غیرقابل ادراک است
[ترجمه گوگل]حداقل، کار سازمان یافته، به نظر من، برای آنها غیر قابل درک است

10. Now, in fairness I must add that organized labor, or most of it, wanted the Steelworkers Trilogy.
[ترجمه ترگمان]حالا، در انصاف باید اضافه کنم که نیروی کار سازمان یافته، یا بیشتر آن، از سه گانه Steelworkers بخواهد
[ترجمه گوگل]حالا، در عدالت، باید اضافه کنم که کار سازمان یافته یا بیشتر آن، سهولت فولاد کارگران را می خواست

11. In 197 organized labor had even refused to endorse George McGovern, the New Left candidate.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ نیروی کار سازمان دهی شده، حتی از تایید آقای مک McGovern، نامزد چپ جدید، امتناع ورزیده بود
[ترجمه گوگل]در 197 کار سازمان یافته حتی حاضر به تایید جورج مک گاورن، کاندیدای چپ جدید نبود

12. Now, maybe, if organized labor had not collapsed, they would not be steelworkers.
[ترجمه ترگمان]حال، اگر کارگر سازمان یافته فرو نرفته باشد، آن ها steelworkers نخواهند بود
[ترجمه گوگل]شاید شاید امروز، اگر کار سازمان یافته نابود نگردد، کارگران فولاد نیستند

13. Dole has been highly critical of organized labor this year, especially an expensive union ad campaign waged against Republicans.
[ترجمه ترگمان]در سال جاری دول به شدت از کار سازمان یافته انتقاد کرده است، به خصوص یک کمپین تبلیغاتی که علیه جمهوری خواهان آغاز شده است
[ترجمه گوگل]دول در سال جاری به شدت از کار سازمان یافته انتقاد کرده است، به خصوص یک تبلیغات عظیم تبلیغاتی علیه جمهوری خواهان

14. Organized labor will grow and become more active.
[ترجمه ترگمان]کار سازمان یافته رشد خواهد کرد و فعال تر خواهد شد
[ترجمه گوگل]کار سازمان یافته رشد و فعال خواهد شد


کلمات دیگر: