کلمه جو
صفحه اصلی

orphaned

انگلیسی به انگلیسی

• solitary; made orphan

جملات نمونه

1. many children were orphaned by war
جنگ کودکان بسیاری را یتیم کرد.

2. a hapless mother with four orphaned children
مادر سیه روزگار با چهار طفل یتیم

3. The book follows the plight of an orphaned Irish girl who marries into New York society.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل وضع یک دختر ایرلندی یتیم است که با جامعه نیویورک ازدواج می کند
[ترجمه گوگل]این کتاب وضعیت بدبختی یک دختر ایرلندی یتیم را که به جامعه نیویورک ازدواج می کند، پی می گیرد

4. The two sisters were orphaned when their parents died in a plane crash.
[ترجمه ترگمان]این دوخواهر وقتی پدر و مادرشان در سانحه سقوط هواپیما کشته شدند یتیم شدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که پدر و مادر خود را در تصادف هواپیما درگذشتند، دو خواهر آنها یتیم شدند

5. She was orphaned in the war.
[ترجمه ترگمان]توی جنگ یتیم شده بود
[ترجمه گوگل]او در جنگ یتیم شد

6. She was orphaned when her parents died in a plane crash.
[ترجمه ترگمان]وقتی پدر و مادرش در سانحه سقوط هواپیما کشته شدند او یتیم شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که پدر و مادرش در تصادف هواپیما درگذشت، یتیم شد

7. The war orphaned him.
[ترجمه ترگمان]جنگ یتیم شده بود
[ترجمه گوگل]جنگ او را یتیم کرد

8. Orphaned children were consigned to institutions.
[ترجمه ترگمان]کودکان Orphaned به موسسات سپرده شدند
[ترجمه گوگل]کودکان یتیم به موسسات ارسال می شوند

9. Cyril had been stranded, orphaned, in adulthood, in the land of the grown-up.
[ترجمه ترگمان]سی رل در دوران بلوغ، در دوران بلوغ، درمانده و یتیم شده بود
[ترجمه گوگل]سیریل در بزرگسالی، در سرزمین بزرگسال، رشته ای، یتیم شده بود

10. Ben was orphaned at an early age and raised by an uncle.
[ترجمه ترگمان]بن در سنین پیری یتیم شد و توسط یک عمو بزرگ شد
[ترجمه گوگل]بن در سن کودکی یتیم شد و توسط یک عموی بزرگ شد

11. The first to come were two boys orphaned in the war in Kampuchea.
[ترجمه ترگمان]اولین کسانی که به اینجا آمدند، دو پسر یتیم در جنگ in بودند
[ترجمه گوگل]اولین کسی که دو ساله بود در جنگ در کپکایا یتیم شد

12. Their representatives are helping thousands of orphaned children and displaced families escape from the tyranny of civil war.
[ترجمه ترگمان]نمایندگان آن ها به هزاران کودک یتیم و خانواده های آواره که از استبداد جنگ داخلی گریخته اند، کمک می کنند
[ترجمه گوگل]نمایندگان آنها به هزاران کودک یتیم و خانواده های آواره کمک می کنند تا از استبداد جنگ داخلی فرار کنند

13. Orphaned at nine and on his own, he soon became famous as a rope dancer.
[ترجمه ترگمان]بعد از ساعت نه و نیم، به زودی به عنوان یک رقاص طناب مشهور شد
[ترجمه گوگل]او به زودی در یازده سالگی درگذشت و به زودی به عنوان یک رقاص طناب مشهور شد

14. The murderess is then adopted by the orphaned workers, who unsuspectingly tend her eggs and larvae.
[ترجمه ترگمان]سپس قاتل توسط کارگران یتیم که unsuspectingly و لاروها هستند، به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]سپس قاتل توسط کارگران یتیم، که به طور نامطبوع تخم مرغ و لارو را دوست دارند، اتخاذ می شود

15. The Plot An orphaned peasant girl was given a home by a kindly old woman who could not see very well.
[ترجمه ترگمان]طرح نقشه یک دختر روستایی یتیم به وسیله پیرزنی با مهربانی به خانه داده شد که نمی توانست خوب ببیند
[ترجمه گوگل]طرح یک دختر دهقان یتیم خانه توسط یک خانم مهربان قدبلند بود که نمیتوانست به خوبی ببیند


کلمات دیگر: