کلمه جو
صفحه اصلی

lexically

انگلیسی به فارسی

به طور واضح


انگلیسی به انگلیسی

• via words, by means of vocabulary

جملات نمونه

1. The comparison operation determines whether the first string lexically precedes the second or the two strings are lexically equal.
[ترجمه ترگمان]عملیات مقایسه مشخص می کند که آیا سیم اول قبل از دوم یا دو رشته برابر است یا نه
[ترجمه گوگل]عملیات مقایسه تعیین می کند که آیا رشته اول به صورت واژگان قبل از دوم یا دو رشته قبل از آن به صورت واژگانی برابر است

2. Traditional rhetoric holds that metaphor is lexically a kind of contrast and substitution of meanings, and it is a deviation of the normal rules of language use.
[ترجمه ترگمان]معانی سنتی بیانگر این است که استعاره از نوعی تقابل و جانشینی معانی استفاده می کند، و انحراف از قوانین طبیعی کاربرد زبان است
[ترجمه گوگل]سخنرانی سنتی معتقد است که استعاره از نظر لغاتی یک نوع کنتراست و جایگزینی معانی است و انحراف از قوانین طبیعی استفاده از زبان است

3. Overall, domestication was preferred in news translation lexically and syntactically with most culture-bound words foreignized and few replaced by functional equivalents.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، اهلی کردن در ترجمه اخبار lexically و از نظر نحوی با اغلب عبارات مرتبط با فرهنگ ترجیح داده شد و تعداد کمی با معادل های کارکردی جایگزین شدند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، اهلی سازی در ترجمه های خبری به ترتیب با زبان و نحوی ترجیح داده می شود که اکثر کلمات فرهنگی محدود شده اند و بعضی از آنها با معادلهای کاربردی جایگزین شده اند

4. That's where the power of lexically scoped variables comes into play.
[ترجمه ترگمان]در اینجاست که قدرت متغیرهای scoped وارد بازی می شود
[ترجمه گوگل]این جایی است که قدرت متغیرهای لغزشی شده به بازی می رود

5. Derivational affix modifies the word lexically which can be divided into prefix, infix and suffix.
[ترجمه ترگمان]وند وند کلمه lexically را تغییر می دهد که می تواند به پیشوند، infix و پسوند تقسیم شود
[ترجمه گوگل]تطبیق مینور، کلمه را به صورت لغات اصلاح می کند که می تواند به پیشوند، infix و پسوند تقسیم شود

6. Preprocessing number tokens lexically include all integral literal tokens ( and all floating literal tokens ( .
[ترجمه ترگمان]نشانه ها حاکی از آن است که انواع نشانه ها به صورت تحت اللفظی، شامل تمام نشانه ها و تمام نشانه های تحت اللفظی شناور هستند (
[ترجمه گوگل]نشانه های قبل از پردازش، به طور واژگان شامل تمام نشانه های ادبی یکپارچه (و همه نشانه شناسی شناور (

7. Atoms are themselves ordered lexically (that is, z has a greater value than a), for example (see Listing .
[ترجمه ترگمان]اتم ها خودشان به lexically سفارش داده می شوند (یعنی، z یک مقدار بزرگ تر از a دارد)، به عنوان مثال (لیست را ببینید)
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اتمها به ترتیب به صورت واژگانی (یعنی z مقدار بیشتری از a دارند) (به عنوان مثال لیست را ببینید)

8. Functions JavaScript are lexically rather than dynamically scoped.
[ترجمه ترگمان]توابع جاوا اسکریپت به جای dynamically پویا lexically هستند
[ترجمه گوگل]توابع جاوا اسکریپت به ترتیب به صورت پویا و به صورت لفظی هستند

9. Lexically scoped variables refer to the local environment in which they were defined.
[ترجمه ترگمان]متغیرهای scoped به محیط محلی اشاره می کنند که در آن تعریف شده اند
[ترجمه گوگل]متغیرهای ناخواسته به معنای محیط محلی که در آنها تعریف شده است، اشاره دارد

10. Is it to do with the syntactic structure or to the way in which this structure is lexically manifested?
[ترجمه ترگمان]آیا این کار با ساختار نحوی و یا روشی که در آن این ساختار نشان داده می شود، انجام می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا این امر به ساختار نحوی یا به نحوی که این ساختار به صورت واژگانی ظاهر می شود، انجام می شود؟

11. In this case, the translator may decide to encode the relevant information lexically, as in the following examples.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، مترجم ممکن است تصمیم بگیرد که اطلاعات مرتبط را کدگذاری کند، مانند مثال های زیر
[ترجمه گوگل]در این مورد، مترجم ممکن است تصمیم بگیرد که اطلاعات مربوطه را به صورت لفظی رمزگذاری کند، همانطور که در نمونه های زیر است

12. In some cases, a morpheme may have variable forms, known as allomorphs, conditioned phonologically, morphologically, grammatically and lexically.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، یک تکواژ ممکن است دارای فرم های متغیری باشد، به عنوان allomorphs، phonologically شرطی، لحاظ مورفولوژیکی، گرامری و lexically
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، ممکن است یک مورفوم دارای اشکال متغیر باشد، شناخته شده به عنوان آلومورف ها، از نظر علمی، مورفولوژیکی، گرامری و لفظی

13. That's because variables specified in a closure's use keyword are lexically scoped.
[ترجمه ترگمان]به این دلیل که متغیرهای مشخص شده در یک کلید واژه بسته بودن، lexically scoped هستند
[ترجمه گوگل]به این دلیل است که متغیرهایی که در کلیدواژه استفاده از بسته بندی مشخص شده اند، به صورت واژگانی محدوده هستند

14. English teaching in China's senior high schools has long been grammatically and lexically centered. This teacher-centered methodology is not suitable in the current development of our country.
[ترجمه ترگمان]تدریس انگلیسی در مدارس عالی در چین به لحاظ گرامری و lexically بوده است این روش معلم - محور در توسعه فعلی کشور ما مناسب نیست
[ترجمه گوگل]تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان های عالی چین از لحاظ گرامری و لفظی متمرکز است این روش شناسایی محور در توسعه فعلی کشور ما مناسب نیست


کلمات دیگر: