نام شهری در هلند
leyden
نام شهری در هلند
انگلیسی به فارسی
لیدن
انگلیسی به انگلیسی
• city in holland (also leiden); town in massachusetts (usa); family name; type of dutch cheese that is similar to edam cheese
جملات نمونه
1. We travelled to Leyden from The Hague by the steam-tram, through cheerful domestic surroundings, past little Englishy cottages and gardens.
[ترجمه ترگمان]ما از لاهه به وسیله واگن بخار، از طریق محیط شاد خانگی، از مزارع کوچک و باغ های Englishy و باغ ها به لیدن سفر کردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق حیاط تراموا، از طریق محیط شاد خانه، خانه های کوچک انگلیسی و باغ ها، به لیدن از لاهه سفر کردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق حیاط تراموا، از طریق محیط شاد خانه، خانه های کوچک انگلیسی و باغ ها، به لیدن از لاهه سفر کردیم
2. By the time she caught sight of the Leyden house, she was beginning to pant, for her stays were tightly laced, but she did not slow her gait.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خانه Leyden را دید، داشت نفس نفس می زد، زیرا stays محکم بسته بود، اما راه رفتنش را آهسته نکرد
[ترجمه گوگل]در آن زمان او چشم از خانه Leyden گرفت، او شروع به تسخیر کرد، برای او باقی مانده بودند به شدت زده بود، اما او راه خود را کند نیست
[ترجمه گوگل]در آن زمان او چشم از خانه Leyden گرفت، او شروع به تسخیر کرد، برای او باقی مانده بودند به شدت زده بود، اما او راه خود را کند نیست
3. As The Register's John Leyden notes, Symantec's numbers fall in line with similar data from Kaspersky Lab, which reported that spam dropped to 8 3% in the third quarter of 20
[ترجمه ترگمان]همانطور که جان فا یادداشت می کند، شماره سیمانتک در خط تولید data similar قرار می گیرد، که گزارش داد spam در ربع سوم ۲۰ % به ۸ % کاهش یافت
[ترجمه گوگل]همانطور که John Leyden در این فهرست می گوید، اعداد سیمانتک با داده های مشابه از آزمایشگاه کسپرسکی همخوانی دارد که گزارش داد که هرزنامه ها در سه ماهه سوم سال 2012 به 8 3 درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]همانطور که John Leyden در این فهرست می گوید، اعداد سیمانتک با داده های مشابه از آزمایشگاه کسپرسکی همخوانی دارد که گزارش داد که هرزنامه ها در سه ماهه سوم سال 2012 به 8 3 درصد کاهش یافته است
4. Willem Johan Kolff was born in Leyden, the Netherlands, on Feb. 19 He received his M. D. at Leyden University in 1938 and a Ph. D. at the University of Groningen in 194
[ترجمه ترگمان]ویلم آستین Kolff در لیدن، هلند، روز ۱۹ فوریه در لیدن به دنیا آمد د در دانشگاه لیدن در سال ۱۹۳۸ مدرک دکترا دریافت کرد در دانشگاه Groningen در ۱۹۴ (۱۹۴)
[ترجمه گوگل]ویلیام یوهان کلف در 19 دسامبر 1960 در لیدن هلند متولد شد او در سال 1938 در دانشگاه لیدن تحصیل کرد و در سال 194 در دانشگاه گرونینگن تحصیل کرد
[ترجمه گوگل]ویلیام یوهان کلف در 19 دسامبر 1960 در لیدن هلند متولد شد او در سال 1938 در دانشگاه لیدن تحصیل کرد و در سال 194 در دانشگاه گرونینگن تحصیل کرد
5. Mattie Leyden, 40, was born a man but legally changed her documents to reflect a female identity two years ago.
[ترجمه ترگمان]Mattie لیدن ۴۰ ساله یک مرد متولد شد، اما به طور قانونی مدارک خود را تغییر داد تا دو سال پیش هویت زن را منعکس کند
[ترجمه گوگل]متیه لیدن، 40 ساله، یک مرد متولد شد، اما دوسال پیش به طور قانونی اسنادش را تغییر داد تا هویت زن را نشان دهد
[ترجمه گوگل]متیه لیدن، 40 ساله، یک مرد متولد شد، اما دوسال پیش به طور قانونی اسنادش را تغییر داد تا هویت زن را نشان دهد
6. This device became known as the Leyden jar.
[ترجمه ترگمان]این وسیله به عنوان شیشه لیدن شناخته شد
[ترجمه گوگل]این دستگاه به عنوان شیشه لیودن شناخته شد
[ترجمه گوگل]این دستگاه به عنوان شیشه لیودن شناخته شد
7. A professor at Leyden had already pronounced Calvin's God "a tyrant and an executioner".
[ترجمه ترگمان]یک استاد در لیدن به نام خدای کالون را \"ستمگر و جلاد\" اعلام کرده بود
[ترجمه گوگل]پروفسور لیدن قبلا 'کالوین را' خاندان و الاغ 'خوانده بود
[ترجمه گوگل]پروفسور لیدن قبلا 'کالوین را' خاندان و الاغ 'خوانده بود
8. That electricity from a Leyden jar or an electric machine would cause the legs of a dead frog to move.
[ترجمه ترگمان]این برق از یک شیشه لیدن یا یک دستگاه برقی باعث می شد که پاهای قورباغه مرده ای حرکت کند
[ترجمه گوگل]این برق از شیشه ی Leyden یا یک ماشین الکتریکی باعث می شود که پاها یک قورباغه ی مرده حرکت کنند
[ترجمه گوگل]این برق از شیشه ی Leyden یا یک ماشین الکتریکی باعث می شود که پاها یک قورباغه ی مرده حرکت کنند
9. This was unlike the leyden jar, which merely gave a sudden rush of current.
[ترجمه ترگمان]این بی شباهت به شیشه leyden نبود که فقط هجوم ناگهانی جریان را به خود مشغول کرده بود
[ترجمه گوگل]این بر خلاف شیشه لیدن بود، که صرفا یک عجله ناگهانی از جاری بود
[ترجمه گوگل]این بر خلاف شیشه لیدن بود، که صرفا یک عجله ناگهانی از جاری بود
10. The use of the Leyden jar was that it enables electricity to be stored.
[ترجمه ترگمان]استفاده از شیشه لیدن این بود که امکان ذخیره کردن برق را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]استفاده از شیشه ی Leyden این بود که برق را برای ذخیره سازی ذخیره می کند
[ترجمه گوگل]استفاده از شیشه ی Leyden این بود که برق را برای ذخیره سازی ذخیره می کند
11. The next step was the invention of the Leyden jar.
[ترجمه ترگمان]قدم بعدی اختراع ظرف Leyden بود
[ترجمه گوگل]گام بعدی اختراع شیشه ی Leiden بود
[ترجمه گوگل]گام بعدی اختراع شیشه ی Leiden بود
12. He held back at first, but only until she was confined in the hospital at Leyden.
[ترجمه ترگمان]ابتدا او را عقب نگه داشت، اما فقط تا زمانی که در بیمارستان Leyden زندانی نشده بود
[ترجمه گوگل]او ابتدا برگزار شد، اما تنها تا زمانی که در بیمارستان لیدن محدود بود
[ترجمه گوگل]او ابتدا برگزار شد، اما تنها تا زمانی که در بیمارستان لیدن محدود بود
13. Every day she says she fears becoming a crime statistic. "I'm waiting for it to happen someday, " Leyden says.
[ترجمه ترگمان]وی می گوید: \" هر روز او می گوید که از تبدیل شدن به آمار جرائم هراس دارد، من منتظر این هستم که روزی اتفاق بیفتد \"
[ترجمه گوگل]هر روز او می گوید او از تبدیل شدن به آمار جرم می ترسد لیدن می گوید: 'منتظر هستم یک روز اتفاق بیافتد '
[ترجمه گوگل]هر روز او می گوید او از تبدیل شدن به آمار جرم می ترسد لیدن می گوید: 'منتظر هستم یک روز اتفاق بیافتد '
14. The son of a railroad official, he studied at the University of Pisa from 1918 to 1922 and later at the universities of Leyden and Gottingen .
[ترجمه ترگمان]وی فرزند یک مقام راه آهن در دانشگاه پیزا از ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ و بعد در دانشگاه های لیدن و گوتینگن مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پسر یکی از مقامات راه آهن، او در دانشگاه پیزا از سال 1918 تا 1922 و بعدا در دانشگاه های لیدن و گتینگن تحصیل کرد
[ترجمه گوگل]پسر یکی از مقامات راه آهن، او در دانشگاه پیزا از سال 1918 تا 1922 و بعدا در دانشگاه های لیدن و گتینگن تحصیل کرد
کلمات دیگر: