برندگی
incisiveness
برندگی
انگلیسی به فارسی
برندگی
آسیب پذیری
انگلیسی به انگلیسی
• sharpness, keenness, penetrating quality
جملات نمونه
1. There is a trumpet-like incisiveness in the middle and upper registers and a positively ringing sound at the top.
[ترجمه ترگمان]صدای شیپوری در وسط و طبقه بالا و صدای زنگ در بالا به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]در رکورد های متوسط و بلند و یک صدای مثبت صدای بلند در بالای صفحه، یک زاویه تون مانند وجود دارد
[ترجمه گوگل]در رکورد های متوسط و بلند و یک صدای مثبت صدای بلند در بالای صفحه، یک زاویه تون مانند وجود دارد
2. The problem for a portrait painter is the incisiveness of your observation - how deeply you choose to look into your subject.
[ترجمه ترگمان]مشکل یک نقاش پرتره، incisiveness از مشاهدات شما است - چه قدر تصمیم می گیرید که به سوژه خود نگاه کنید
[ترجمه گوگل]مشکل برای یک نقاش پرتره، تیزهجویی مشاهدات شماست - چقدر عمیقا شما را به مطالعه موضوع خود میبرید
[ترجمه گوگل]مشکل برای یک نقاش پرتره، تیزهجویی مشاهدات شماست - چقدر عمیقا شما را به مطالعه موضوع خود میبرید
3. A few candidates stood out for the incisiveness of their arguments.
[ترجمه ترگمان]چند نفر نامزد شده بودند تا استدلالات آن ها را حل و فصل کنند
[ترجمه گوگل]چند تن از نامزدهایی که از استدلال هایشان دفاع می کردند، ایستادند
[ترجمه گوگل]چند تن از نامزدهایی که از استدلال هایشان دفاع می کردند، ایستادند
4. He never quarreled with the directness and incisiveness of Cowperwood's action.
[ترجمه ترگمان]هرگز با صراحت و صراحت اقدام Cowperwood نزاع نمی کرد
[ترجمه گوگل]او هرگز با خطایی و تند و تیزانه عمل Cowperwood ناسازگار نبود
[ترجمه گوگل]او هرگز با خطایی و تند و تیزانه عمل Cowperwood ناسازگار نبود
5. The condition or quality of being incisive; incisiveness.
[ترجمه ترگمان]شرط یا کیفیت \"نافذ بودن\"؛ incisiveness
[ترجمه گوگل]شرایط یا کیفیت بودن درگیر شدن؛ آسیب پذیری
[ترجمه گوگل]شرایط یا کیفیت بودن درگیر شدن؛ آسیب پذیری
6. To start a revolution, you need discipline, incisiveness and articulacy.
[ترجمه ترگمان]برای شروع یک انقلاب، شما به انضباط، incisiveness و articulacy نیاز دارید
[ترجمه گوگل]برای شروع یک انقلاب، شما نیاز به نظم و انضباط، قاطعیت و تفسیر دارید
[ترجمه گوگل]برای شروع یک انقلاب، شما نیاز به نظم و انضباط، قاطعیت و تفسیر دارید
7. This is also a reason we regret the lack of profundity and incisiveness in Hu Shi's articles while appreciating his crystal clarity and eloquence.
[ترجمه ترگمان]این هم به همین دلیل است که ما از کمبود عمیق و incisiveness در مقالات هیو شیعیان، در حالی که وضوح و فصاحت crystal را درک می کنیم، افسوس می خوریم
[ترجمه گوگل]این نیز دلیل ما از کمبود عمیق و قاطع در مقالات هوشی در حالی که از وضوح و بلاغت کریستال خود قدردانی می کنیم پشیمانیم
[ترجمه گوگل]این نیز دلیل ما از کمبود عمیق و قاطع در مقالات هوشی در حالی که از وضوح و بلاغت کریستال خود قدردانی می کنیم پشیمانیم
8. In the former chapter, we see the toughness of wood and steadiness of stone combined together. Now we represent the incisiveness of metal and eternity of stone.
[ترجمه ترگمان]در بخش قبل، سختی چوب و ثبات سنگ را با هم می بینیم اکنون ما the فلز و ابدیت را نشان می دهیم
[ترجمه گوگل]در فصل اول، چقرمگی چوب و استحکام سنگ را با هم ترکیب می کنیم در حال حاضر ما نشان دهنده تیز بودن فلز و ابدیت سنگ است
[ترجمه گوگل]در فصل اول، چقرمگی چوب و استحکام سنگ را با هم ترکیب می کنیم در حال حاضر ما نشان دهنده تیز بودن فلز و ابدیت سنگ است
9. With an integration of current events with historical profundity, of the courage for exposure and criticism with narrative exquisiteness, and of the incisiveness of relevant issues wit.
[ترجمه ترگمان]با ادغام رویداده ای فعلی با عمق تاریخی، از شهامت افشا و انتقاد با exquisiteness روایت، و از the موضوعات مربوط به موضوعات مرتبط
[ترجمه گوگل]با ادغام رویدادهای کنونی با عمق تاریخی، شجاعت برای قرار گرفتن در معرض و انتقاد با نفس و روایت و تیزه کردن مسائل مربوط به آن
[ترجمه گوگل]با ادغام رویدادهای کنونی با عمق تاریخی، شجاعت برای قرار گرفتن در معرض و انتقاد با نفس و روایت و تیزه کردن مسائل مربوط به آن
10. Like many self - educated men he has a certain do - it - yourself incisiveness.
[ترجمه ترگمان]او مانند بسیاری از اشخاص تحصیل کرده و تحصیل کرده که بعضی از آن ها را به خود مشغول داشته باشد - خود شما incisiveness است
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از مردان تحصیل کرده خود، او تاکید خاصی دارد
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از مردان تحصیل کرده خود، او تاکید خاصی دارد
11. Conclusion The comprehensive community-based NCD control and prevention is an optimal incisiveness for the medicine and public health initiative.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کنترل جامع مبتنی بر جامعه و پیش گیری، یک روش بهینه برای درمان پزشکی و بهداشت عمومی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کنترل و پیشگیری جامع مبتنی بر جامعه مبتنی بر جامعه، ابتکار عمل به عنوان یک قانون سلامت پزشکی و بهداشتی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: کنترل و پیشگیری جامع مبتنی بر جامعه مبتنی بر جامعه، ابتکار عمل به عنوان یک قانون سلامت پزشکی و بهداشتی است
12. But may the shuttle back row chair be this kind of characteristic display incisiveness.
[ترجمه ترگمان]اما ممکن است صندلی عقب شاتل به نوعی نمایش مشخصه باشد
[ترجمه گوگل]اما ممکن است صندلی رد شاتل پشت این نوع از ویژگی های نمایش ظاهر
[ترجمه گوگل]اما ممکن است صندلی رد شاتل پشت این نوع از ویژگی های نمایش ظاهر
13. The awkward nature in which he attempted to execute the action seemed to encapsulate his lack of incisiveness, in stark contrast to the intelligence and skill of his strike partner Suarez.
[ترجمه ترگمان]ماهیت awkward که در آن تلاش می کرد عمل را به اجرا درآورد، به نظر می رسید که فقدان of را در تضاد کامل با هوش و مهارت شریک his، سوارز، بیان می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد طبیعت بی دست و پا که در تلاش برای اجرای آن عمل می کند، کمبود شدید او را در بر می گیرد، در مقایسه با هوش و مهارت شارلوت شارح سوارز
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد طبیعت بی دست و پا که در تلاش برای اجرای آن عمل می کند، کمبود شدید او را در بر می گیرد، در مقایسه با هوش و مهارت شارلوت شارح سوارز
14. The only things that matter to them are the quality of a person's work and the incisiveness of his or her thinking.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزهایی که برای آن ها مهم است کیفیت کار یک فرد و طرز فکر کردن او ست
[ترجمه گوگل]تنها چیزهایی که برای آنها اهمیت دارد، کیفیت کار یک فرد و تندرستی تفکر او است
[ترجمه گوگل]تنها چیزهایی که برای آنها اهمیت دارد، کیفیت کار یک فرد و تندرستی تفکر او است
کلمات دیگر: