کلمه جو
صفحه اصلی

nonaligned


غیر متعهد، نادرگیر، ناپیماندار، ناهم پیمان

انگلیسی به فارسی

غیر متعهد، ناهم پیمان


غیر ارادی، غیر متعهد، مستقل، ناهم پیمان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: nonalignment (n.)
• : تعریف: of a nation, not allied with either the United States or the former Soviet Union.

• misaligned, not adjusted
a country that is non-aligned does not support or is not part of any politically linked group of countries.

جملات نمونه

1. The new treaty embodies the aspirations of most nonaligned countries.
[ترجمه ترگمان]این پیمان جدید آرزوهای بسیاری از کشورهای nonaligned را در بر دارد
[ترجمه گوگل]این معاهده جدید، آرزوهای بسیاری از کشورهای غیرتجاری را نشان می دهد

2. China is one advocates the nonaligned movement the country.
[ترجمه ترگمان]چین یکی از حامیان جنبش nonaligned در کشور است
[ترجمه گوگل]چین یکی از طرفداران جنبش عدم تعهد کشور است

3. China is a nonaligned country and will never enter into other countries' alliances.
[ترجمه ترگمان]چین یک کشور nonaligned است و هرگز وارد کشورهای دیگر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]چین یک کشور غیر ارادی است و هرگز وارد اتحاد های کشورهای دیگر نخواهد شد

4. Switzerland remained nonaligned during World War II.
[ترجمه ترگمان]سوییس در طول جنگ جهانی دوم nonaligned ماند
[ترجمه گوگل]سوئیس در جنگ جهانی دوم باقی ماند

5. Soviet charges that the space station was merely a military launching platform alarmed a number of nonaligned nations.
[ترجمه ترگمان]شوروی اعلام کرد که ایستگاه فضایی فقط یک سکوی پرتاب نظامی است که تعداد زیادی از کشورهای nonaligned را نگران کرده است
[ترجمه گوگل]اتهامات شوروی مبنی بر اینکه ایستگاه فضایی صرفا یک پلتفرم راه اندازی نظامی بود، تعدادی از کشورهای غیرمتعهد را تهدید کرد

6. In sum, Myanmars foreign policy has really been neutral and nonaligned.
[ترجمه ترگمان]در مجموع، سیاست خارجی Myanmars واقعا خنثی و nonaligned بوده است
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، سیاست خارجی Myanmars واقعا خنثی و غیرقابل توجیه است

7. We cannot afford any longer to be burdened by labels, such as rich and poor, developed or developing, north or south, nonaligned or western.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم بیش از این تحت فشار برچسب ها، مثل غنی و فقیر، توسعه یافته یا در حال توسعه، شمال یا جنوب، nonaligned یا غربی باشیم
[ترجمه گوگل]ما دیگر نمی توانیم از طریق برچسب، مانند غنی و فقیر، توسعه یافته یا در حال توسعه، شمال یا جنوب، غیرقابل انعطاف و یا غربی، بار دیگر تأمین کنیم

8. Nehru was an idealist, a pacifist, who chose to believe (his critics would say "delude himself") that India gained by remaining nonaligned and against the Cold War.
[ترجمه ترگمان]نهرو یک idealist، یک صلح طلب، بود که تصمیم گرفت باور کند (منتقدان او \" خود را فریب می دهند)که هند با باقی مانده و مخالف جنگ سرد آن را به دست آورد
[ترجمه گوگل]نهرو ایده آلیست، یک صلح طلب، تصمیم گرفت که باور کند (منتقدانش می گویند «خود را فریب می دهند») که هند با دست نیافتن باقی مانده و علیه جنگ سرد، به دست آورد

India and other non-aligned nations.

هندوستان و سایر کشورهایی که به هیچ بلوک (سیاسی یا نظامی) وابستگی ندارند.


پیشنهاد کاربران

غیر هم سو

بی طرف


کلمات دیگر: