کم کم، به درجات، آهسته، اینچاینچ، خردخرد
inch by inch
کم کم، به درجات، آهسته، اینچاینچ، خردخرد
انگلیسی به انگلیسی
• little by little, gradually
جملات نمونه
1. The car moved forward inch by inch.
[ترجمه ترگمان]ماشین به اینچ به جلو حرکت کرد
[ترجمه گوگل]ماشین اینچ در اینچ به سمت جلو حرکت کرد
[ترجمه گوگل]ماشین اینچ در اینچ به سمت جلو حرکت کرد
2. She crawled forward inch by inch.
[ترجمه ترگمان]اینچ اینچ به جلو خزید
[ترجمه گوگل]او اینچ بر روی اینچ را به جلو رانده است
[ترجمه گوگل]او اینچ بر روی اینچ را به جلو رانده است
3. Detectives searched the area around the murder scene inch by inch.
[ترجمه ترگمان]کارآگاه ها اون منطقه اطراف صحنه قتل رو بررسی کردن
[ترجمه گوگل]محققان این منطقه را در اطراف صحنه قتل قرار دادند
[ترجمه گوگل]محققان این منطقه را در اطراف صحنه قتل قرار دادند
4. He clawed his way forward inch by inch.
[ترجمه ترگمان]اینچ به اینچ به جلو خم شد
[ترجمه گوگل]او از اینچ به سمت خود دراز کشید
[ترجمه گوگل]او از اینچ به سمت خود دراز کشید
5. They climbed the steep mountain inch by inch.
[ترجمه ترگمان]به سانتی متر از کوه پرشیب بالا رفتند
[ترجمه گوگل]آنها از اینچ قهوه ای شیب دار به بالا برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]آنها از اینچ قهوه ای شیب دار به بالا برخوردار بودند
6. Inch by inch, he lowered himself from the roof.
[ترجمه ترگمان]اینچ به اینچ آن را از پشت بوم پایین آورد
[ترجمه گوگل]در اینچ، او خود را از سقف پایین آورد
[ترجمه گوگل]در اینچ، او خود را از سقف پایین آورد
7. It crept towards her mouth, inch by inch.
[ترجمه ترگمان]اینچ به اینچ به سمت دهانش می خزید
[ترجمه گوگل]آن را به سمت دهان او، اینچ در اینچ نازل کرد
[ترجمه گوگل]آن را به سمت دهان او، اینچ در اینچ نازل کرد
8. Today detectives undertook an inch by inch search of the area.
[ترجمه ترگمان]امروزه کارآگاهان با جستجوی وجب به وجب این منطقه را به عهده گرفتند
[ترجمه گوگل]امروز کارآگاهان به دنبال یک اینچ از طریق جستجو در این منطقه اقدام کردند
[ترجمه گوگل]امروز کارآگاهان به دنبال یک اینچ از طریق جستجو در این منطقه اقدام کردند
9. But inch by inch they were being driven back.
[ترجمه ترگمان]اما با سر و صدا دور شده بودند
[ترجمه گوگل]اما اینچ در اینچ آنها رانده شدند
[ترجمه گوگل]اما اینچ در اینچ آنها رانده شدند
10. Inch by inch we tilted the cabin on its side until it leaned at an angle.
[ترجمه ترگمان]اینچ به اینچ آن را کج کردیم تا آن که به یک زاویه خم شد
[ترجمه گوگل]اینچ با اینچ ما کابین را در کنار آن کج کردیم تا آن را به زاویه تکیه دادیم
[ترجمه گوگل]اینچ با اینچ ما کابین را در کنار آن کج کردیم تا آن را به زاویه تکیه دادیم
11. The old buses moved inch by inch toward the pyramids.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس های قدیمی به اینچ به اینچ به سمت اهرام حرکت کردند
[ترجمه گوگل]اتوبوس های قدیمی اینچ در دقیقه به سمت هرم ها حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اتوبوس های قدیمی اینچ در دقیقه به سمت هرم ها حرکت می کنند
12. Then he climbed inch by inch up to Rainer.
[ترجمه ترگمان]سپس به اینچ بالا رفت تا به رای نر برسد
[ترجمه گوگل]سپس او تا اینچ تا راینر صعود کرد
[ترجمه گوگل]سپس او تا اینچ تا راینر صعود کرد
13. He killed the man inch by inch.
[ترجمه ترگمان] اون با یه سانتی متر اون مرد رو کشت
[ترجمه گوگل]او مردی را در اینچ کشید
[ترجمه گوگل]او مردی را در اینچ کشید
14. I crawled inch by inch into the dark corner.
[ترجمه ترگمان]از گوشه تاریکی به سانتی متر نزدیک شدم
[ترجمه گوگل]من از اینچ به گوشه تاریک برداشتم
[ترجمه گوگل]من از اینچ به گوشه تاریک برداشتم
پیشنهاد کاربران
آسه آسه
کم کم
آهسته آهسته
قدم به قدم
کم کم
آهسته آهسته
قدم به قدم
کلمات دیگر: