کلمه جو
صفحه اصلی

penetratingly


بطور نافذکارگر، بطورموثر، ازروی کیاست

انگلیسی به فارسی

نفوذی


انگلیسی به انگلیسی

• while entering, while passing into; while permeating


کلمات دیگر: