کلمه جو
صفحه اصلی

hypopituitarism


(پزشکی) کم کاری غده ی هیپوفیز (که موجب کم رشدی و غیره می شود)

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) کمکاری غدهی هیپوفیز (که موجب کمرشدی و غیره می‌شود)


hypopituitarism


انگلیسی به انگلیسی

• abnormally diminished activity of the pituitary gland (medicine)

جملات نمونه

1. In recent years, the prevalence of hypopituitarism following traumatic brain injury has been significantly increasing.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر شیوع بیماری مغزی ناشی از آسیب مغزی ناشی از ضربه به طور قابل توجهی در حال افزایش بوده است
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر شیوع هیپوپیوتایتریسم پس از آسیب مغزی آسیب دیده به طور قابل توجهی افزایش یافته است

2. Preoperatively, diabetes insipidus was present in 5 patients, hypopituitarism in headache in visual interference in and oculomotor nerve palsy in
[ترجمه ترگمان]Preoperatively، دیابت insipidus در ۵ بیمار، مبتلا به سردرد در تداخل بینایی و فلج مغزی oculomotor حضور داشت
[ترجمه گوگل]قبل از عمل، دیابت عصبی در 5 بیمار وجود داشت، هیپوپیوتایتریسم در سردرد در تداخل بصری و فلج عصب چشم در

3. Conclusion Hypopituitarism is a major manifestation of acute pituitary apoplexy, and timely surgical decompression may benefit the improvement of pituitary function.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Hypopituitarism یک ظهور بزرگ از سکته حاد تنفسی است و برداشت به موقع عمل جراحی می تواند به بهبود عملکرد هیپوفیز کمک کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: هیپوپیویتیاریسم یکی از مهم ترین علائم آپوپتیک حاد هیجانی است و فشرده سازی جراحی به موقع ممکن است به بهبود عملکرد هیپوفیز کمک کند

4. Many patients with acromegaly develop hypopituitarism as a result of the pituitary adenoma itself or therapies such as surgery and radiotherapy.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماران مبتلا به acromegaly در نتیجه غده هیپوفیز و یا درمان ها مانند جراحی و radiotherapy، hypopituitarism را توسعه می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماران مبتلا به آکرومگالی، به علت خود آدنوم های هیپوفیز یا درمان هایی نظیر جراحی و پرتودرمانی، هیپوپیویتاریسم را ایجاد می کنند

5. Context: Patients with Addison's disease and hypopituitarism have increased mortality, chiefly related to vascular disease.
[ترجمه ترگمان]زمینه: بیماران مبتلا به بیماری ادیسن و hypopituitarism، مرگ و میر و عمدتا مربوط به بیماری عروقی را افزایش داده اند
[ترجمه گوگل]زمینه: بیماران مبتلا به بیماری آدیسون و hypopituitarism افزایش مرگ و میر، عمدتا مربوط به بیماری عروق

6. There were no complications of severe hypopituitarism and death.
[ترجمه ترگمان]هیچ پیچیدگی از مرگ و مرگ و مرگ وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ عارضه ای از هیپوپیوتیاریتیس و مرگ وجود نداشت

7. Objective To study the diagnosis of hypopituitarism manifested as hyponatremia in old patients.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تشخیص of به عنوان hyponatremia در بیماران قدیمی
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص hypopituitarism به عنوان هیپوناترمی در بیماران پیر نشان داده شده است

8. Hypopituitarism requiring hormonal replacement with thyroxine, glucocorticoid and sex hormone was increased in 19%, 18% and 10% of the evaluable patients, respectively.
[ترجمه ترگمان]Hypopituitarism که به جایگزینی هورمونی با thyroxine، هورمون glucocorticoid و هورمون جنسی نیاز دارد به ترتیب در ۱۹ درصد، ۱۸ درصد و ۱۰ درصد از بیماران evaluable افزایش یافت
[ترجمه گوگل]هیپوپیتویتاریسم نیاز به جایگزینی هورمونی با تیروکسین، گلوکوکورتیکوئید و هورمون جنسی را در 19٪، 18٪ و 10٪ از بیماران مورد بررسی افزایش داد

9. Type C closely resembles nonfunctioning pituitary adenomas with bitemporal hemianopsia and hypopituitarism.
[ترجمه ترگمان]نوع C شبیه nonfunctioning pituitary adenomas با bitemporal hemianopsia و hypopituitarism است
[ترجمه گوگل]نوع C بسیار شبیه adenomas غیرفعال غده هیپوفیز با hemianopsia بیتمporal و hypopituitarism است

10. The research progress of prevalence, pathogenesis and diagnosis methods of hypopituitarism following traumatic brain injury in recent years is reviewed in this paper.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله پیشرفت تحقیقات شیوع، بیماری زا و روش های تشخیص hypopituitarism پس از آسیب مغزی ناشی از ضربه مغزی در سال های اخیر مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پیشرفت تحقیق شیوع، پاتوژنز و روشهای تشخیص هیپوپیوتیتیسم پس از آسیب مغزی در سالهای اخیر در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است

11. Conclusion:Pituitary abscess should be considered when patients presented diabetes insipidus, hypopituitarism, sella bone erosion and sella neoplasm similar to a cyst tumor in CT or MRI.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: زمانی که بیماران دیابتی insipidus، hypopituitarism، erosion استخوان sella و sella neoplasm مشابه یک تومور کیست در CT یا MRI را ارائه کردند، این آبسه در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آبسه های هیپوفیز باید در نظر گرفته شوند هنگامیکه بیماران دیابت حاملگی، هیپوپیوتیاریسم، فرسایش استخوان شلا ​​و نئوپلاسم شلایی مشابه با تومور کیست در CT یا MRI قرار می گیرند

12. Conclusion: Non-functioning pituitary adenomas in elderly patients mostly presented with visual deterioration (91%) and hypopituitarism (70 % ).
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Non - functioning در بیماران مسن عمدتا با زوال بینایی (۹۱ %)و hypopituitarism (۷۰ درصد)نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آدنوم هیپوفیز غیرفعال در سالمندان عمدتا با وخامت بصری (91٪) و هیپوتوپیوتیاریسم (70٪) است

13. The patients with their tumor located in the sellar region suffered from diabetes insipidus, hypopituitarism and vision disturbance.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به تومور که در ناحیه sellar واقع شده اند از دیابت insipidus، hypopituitarism و اختلالات بینایی رنج می برند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به تومور خود را در ناحیه تیروئید در معرض دیابت حاملگی، هیپوپیوتایتریستی و اختلال بینایی قرار می گیرند


کلمات دیگر: