• food that has been preserved by freezing
frozen food
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. They bought all their frozen food from the same freezer centre.
[ترجمه ترگمان]آن ها تمام غذاهای منجمد خود را از همان مرکز فریزر خریدند
[ترجمه گوگل]آنها تمام مواد یخ زده خود را از همان مرکز فریزر خریداری کردند
[ترجمه گوگل]آنها تمام مواد یخ زده خود را از همان مرکز فریزر خریداری کردند
2. He's in the frozen food business.
[ترجمه ترگمان]تو کار غذاهای منجمد کننده است
[ترجمه گوگل]او در تجارت مواد غذایی منجمد است
[ترجمه گوگل]او در تجارت مواد غذایی منجمد است
3. We keep frozen food in a freezer.
[ترجمه ترگمان]ما غذای منجمد را در فریزر نگه می داریم
[ترجمه گوگل]ما مواد یخ زده را در یک فریزر نگهداری می کنیم
[ترجمه گوگل]ما مواد یخ زده را در یک فریزر نگهداری می کنیم
4. Frozen food has greatly increased in popularity ever since Clarence Birdseye popularized frozen peas during the 1920s.
[ترجمه ترگمان]غذاهای منجمد از زمانی که کلارنس Birdseye در دهه ۱۹۲۰ نخود یخ زده را جمع کرد به میزان زیادی محبوبیت پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]غذاهای منجمد تاکنون از محبوبیت زیادی برخوردار بوده است از زمان Clarence Birdseye در دهه 1920، لوبیای یخ زده را محبوب کرد
[ترجمه گوگل]غذاهای منجمد تاکنون از محبوبیت زیادی برخوردار بوده است از زمان Clarence Birdseye در دهه 1920، لوبیای یخ زده را محبوب کرد
5. It can also be used to cut frozen food, formica, perspex and plastic piping.
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا هم چنین می تواند برای بریدن مواد غذایی منجمد، formica، perspex و piping پلاستیکی به کار رود
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند برای کاهش مواد غذایی یخ زده، شکلات، پنجره و لوله های پلاستیکی استفاده شود
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند برای کاهش مواد غذایی یخ زده، شکلات، پنجره و لوله های پلاستیکی استفاده شود
6. Also, buying canned or frozen food rather than fresh food cuts down our vitamin intake by as much as 25-30 percent.
[ترجمه ترگمان]هم چنین خرید غذاهای کنسرو شده و یا یخ زده به جای غذا تازه، مصرف ویتامین ما را تا ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]همچنین، خرید مواد غذایی کنسرو شده یا یخ زده به جای مواد غذایی تازه باعث کاهش میزان مصرف ویتامین ما تا 25-30 درصد می شود
[ترجمه گوگل]همچنین، خرید مواد غذایی کنسرو شده یا یخ زده به جای مواد غذایی تازه باعث کاهش میزان مصرف ویتامین ما تا 25-30 درصد می شود
7. These are meat-like patties found in the frozen food counter of the supermarket.
[ترجمه ترگمان]اینها are هستند که در باجه غذاهای منجمد سوپرمارکت یافت می شوند
[ترجمه گوگل]این پاتیل های گوشتی در غذای یخ زده سوپرمارکت یافت می شود
[ترجمه گوگل]این پاتیل های گوشتی در غذای یخ زده سوپرمارکت یافت می شود
8. The store has produced a frozen food recipe leaflet, compiled by magazine cookery experts.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه مواد غذایی یخ زده تهیه کرده است که توسط متخصصان آشپزی مجله تهیه می شود
[ترجمه گوگل]فروشگاه یک جزوه ی دستور غذای یخ زده تولید کرده است که توسط کارشناسان مجله آشپزی تهیه شده است
[ترجمه گوگل]فروشگاه یک جزوه ی دستور غذای یخ زده تولید کرده است که توسط کارشناسان مجله آشپزی تهیه شده است
9. We stock the freezer with frozen food.
[ترجمه ترگمان]ما فریزر را با غذای یخ زده ذخیره می کنیم
[ترجمه گوگل]ما فریزر را با غذای یخ زده ذخیره می کنیم
[ترجمه گوگل]ما فریزر را با غذای یخ زده ذخیره می کنیم
10. Frozen food in small package has a great variety.
[ترجمه ترگمان]غذای یخ زده در بسته کوچک تنوع زیادی دارد
[ترجمه گوگل]مواد غذایی منجمد در بسته کوچک دارای انواع زیادی است
[ترجمه گوگل]مواد غذایی منجمد در بسته کوچک دارای انواع زیادی است
11. Suitable for supermarkets to store frozen food, meat, cold food and seafood.
[ترجمه ترگمان]مناسب برای سوپرمارکت ها برای نگهداری غذاهای منجمد، گوشت، غذاهای سرد و غذاهای دریایی
[ترجمه گوگل]مناسب برای سوپرمارکت ها برای ذخیره مواد غذایی منجمد، گوشت، غذاهای سرشار و غذاهای دریایی
[ترجمه گوگل]مناسب برای سوپرمارکت ها برای ذخیره مواد غذایی منجمد، گوشت، غذاهای سرشار و غذاهای دریایی
12. The machine is cooling frozen food achieve rapid freezing temperature of cryogenic storage requirements.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در حال سرد کردن مواد غذایی منجمد برای رسیدن به دمای انجماد سریع الزامات ذخیره سازی برودتی است
[ترجمه گوگل]دستگاه خنک کننده مواد غذایی یخ زده به سرعت دمای یخ زدگی مورد نیاز ذخیره سازی فریزر می رسد
[ترجمه گوگل]دستگاه خنک کننده مواد غذایی یخ زده به سرعت دمای یخ زدگی مورد نیاز ذخیره سازی فریزر می رسد
13. Working mothers find frozen food to be very convenient.
[ترجمه ترگمان]مادران کار غذای منجمد را پیدا می کنند تا بسیار مناسب باشند
[ترجمه گوگل]مادران کار می کنند غذاهای یخ زده را بسیار راحت پیدا کنید
[ترجمه گوگل]مادران کار می کنند غذاهای یخ زده را بسیار راحت پیدا کنید
14. Frozen food uses 10 more energy to produce.
[ترجمه ترگمان]غذاهای منجمد از ۱۰ انرژی دیگر برای تولید استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]مواد غذایی منجمد از 10 انرژی بیشتر برای تولید استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مواد غذایی منجمد از 10 انرژی بیشتر برای تولید استفاده می کند
پیشنهاد کاربران
غذای منجمد
کلمات دیگر: