کلمه جو
صفحه اصلی

mitzvah


(آیین یهود) حکم (مستخرجه از انجیل یا صادر شده توسط روحانی اعظم)، mitsvot مذهب یهود حکم کتاب مقدس، ثواب

انگلیسی به فارسی

( mitsvot ) (مذهب یهود) حکم کتاب مقدس، ثواب


میتزوا، حکم کتاب مقدس


انگلیسی به انگلیسی

• (hebrew) good deed; commandment, jewish law of moral conduct

جملات نمونه

1. As a teenager, what was his bar mitzvah like?
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه نوجوون چه شکلی بود؟
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نوجوان، چه میتصاوی خود را به عنوان نوار خود می دانست؟

2. Jenny: It's my Bat Mitzvah party. I'm
[ترجمه ترگمان]این جشن فارغ التحصیلی منه من …
[ترجمه گوگل]جنی: این حزب من بات میتزوا است من هستم

3. A Bar Mitzvah marks a boy's passage into adulthood.
[ترجمه ترگمان]یه بار \"بارمیتسوا\" تبدیل میشه به دوران بلوغ
[ترجمه گوگل]یک بار میتسوا یک گذرگاه پسر را به بزرگسالی نشان می دهد

4. Who has a bar mitzvah at Dodger Stadium?
[ترجمه ترگمان]چه کسی در استادیوم \"داجر\" جشن گرفته؟
[ترجمه گوگل]چه کسی میزبان میتسوا در استادیوم Dodger است؟

5. The planning for Sophie's bat mitzvah began late by American standards, almost as an afterthought.
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی برای خفاش سوفی توسط استانداردهای آمریکایی، تقریبا به عنوان یک سال بعد، آغاز شد
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی برای بت ماتزوف سوفی در اواخر استانداردهای آمریکا آغاز شد، تقریبا به عنوان یک نتیجه پس از آن

6. Eric had a space-travel-themed bar mitzvah at the Chanticleer in Short Hills when we were both in seventh grade.
[ترجمه ترگمان]اریک زمانی که هر دوی ما در کلاس هفتم بودیم اریک یک بار با موضوع سفر فضایی در the در تپه های کوتاه داشت
[ترجمه گوگل]اریک در زمان شکنی در تپه های کوتاه، وقتی که ما در کلاس هفتم بودیم، میتسوا میتسوا را در فضای مسافرتی مضمون داشت

7. Meanwhile, advances from Microsoft’s labs can approach bar mitzvah age before finding their way into products.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیشرفت آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از پیدا کردن راه خود در محصولات، به سن mitzvah نزدیک شود
[ترجمه گوگل]در همین حال، پیشرفت های آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از پیدا کردن راه خود در محصولات، به سن بارگیری میزدا برسد

8. The Mitzvah Incense, which means that our mind is free from taints of misdeeds, evil jealousy, avarice, anger, spoliation, and hatred.
[ترجمه ترگمان]مراسم مذهبی که به این معنی است که ذهن ما از taints of و حسادت، حرص و نفرت و نفرت و نفرت و تباه شده است
[ترجمه گوگل]بخور دادن میذا، که بدین معنی است که ذهن ما از گمراهی های گمراه کننده، حسادت بد، جسارت، خشم، تقلید و نفرت آزاد است

9. It was commissioned for my bar mitzvah, and was later used to decorate my childhood bedroom — the bedroom in which I now sleep.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای bar بار من سفارش داده شد و بعدها برای تزیین اتاق خواب دوران کودکی من مورد استفاده قرار گرفت - اتاق خواب که اکنون در آن خوابم می برد
[ترجمه گوگل]این برای bar mitzvah من سفارش داده شد، و بعدها برای تزئین اتاق خواب دوران کودکی من - اتاق خواب که در آن من در حال حاضر خواب

10. A bar mitzvah is an important social event.
[ترجمه ترگمان]A یک رویداد اجتماعی مهم است
[ترجمه گوگل]یک میتزوای بار یک رویداد مهم اجتماعی است

11. Do you know they send out formal invitations, like at your wedding or Bar Mitzvah, to state executions?
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که آن ها دعوت رسمی مانند در مراسم عروسی یا بار Mitzvah را برای اعدام دولتی ارسال می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید دعوت نامه های رسمی، مانند عروسی خود یا نوار میتزوه، به اعدام های دولتی ارسال می کنند؟

12. One's first watch is often a gift -- anything from a Timex on up -- received at graduation, confirmation, first job or Bar Mitzvah.
[ترجمه ترگمان]اولین ساعت یک هدیه است - - هر چیزی از یک a - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اولین تماشا، اغلب یک هدیه است - هر چیزی از Timex به بالا - دریافت شده در فارغ التحصیلی، تایید، کار اول یا نوار میتزوه

13. Within the Jewish community, I have married, raised a family, and become, I hope, a good father. We recently celebrated our oldest son's Bar Mitzvah.
[ترجمه ترگمان]در جامعه یهودی، من ازدواج کردم، یک خانواده را بزرگ کردم و، امیدوارم که یک پدر خوب باشد ما اخیرا oldest بار پسر خود را جشن گرفتیم
[ترجمه گوگل]در جامعه یهودی من ازدواج کرده ام، یک خانواده را احضار کرده ام و امیدوارم یک پدر خوب باشد ما اخیرا با نام Bar Mitzvah قدیمی ترین پسر ما را جشن گرفتیم

14. Could you excuse us?You're gonna say something worse than the bar mitzvah remark ?
[ترجمه ترگمان]میشه ما رو ببخشید؟ میخوای یه چیزی بدتر از این حرف mitzvah بگی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید از ما بپرسید؟ شما می خواهید چیزی بدتر از مضارع نوار می گویند؟

15. Jews gather at the Western Wall to read the Torah during a bar mitzvah celebration.
[ترجمه ترگمان]یهودیان در دیوار غربی گرد هم می آیند تا تورات را در زمان جشن bar بخوانند
[ترجمه گوگل]یهودیان در غار غربی جمع می شوند تا تورات را بخوانند در طول یک مهمانی میتسوی


کلمات دیگر: