گلسانی، گلدیسی، گل مانندی، سرخی بشره
rosiness
گلسانی، گلدیسی، گل مانندی، سرخی بشره
انگلیسی به فارسی
گلسانی، گلدیسی، گل مانندی
انگلیسی به انگلیسی
• quality of having rosy colors; optimism, cheerfulness
جملات نمونه
1. He perceived that the rosiness and rustlingness were the tokens of her extreme and infantile shyness.
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که rosiness و rustlingness حاکی از حجب و حیا و infantile او هستند
[ترجمه گوگل]او درک کرد که زرق و برق و زنگ زدگی نشانه هایی از افسردگی شدید و متکبرانه او بود
[ترجمه گوگل]او درک کرد که زرق و برق و زنگ زدگی نشانه هایی از افسردگی شدید و متکبرانه او بود
2. There is a kind of musical - comedy rosiness about the novel.
[ترجمه ترگمان]نوعی نمایش موزیکال - کمدی در مورد رمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوعی موسیقی و کمدی در مورد رمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوعی موسیقی و کمدی در مورد رمان وجود دارد
3. Positive and optimistic, and give us rosiness and hope.
[ترجمه ترگمان]مثبت و خوش بین، و به ما امید و امید بدهید
[ترجمه گوگل]مثبت و خوش بینانه، و به ما سبکی و امید بده
[ترجمه گوگل]مثبت و خوش بینانه، و به ما سبکی و امید بده
4. You have a rosiness future.
[ترجمه ترگمان] تو آینده خوبی داری
[ترجمه گوگل]شما یک آینده خوشبختی دارید
[ترجمه گوگل]شما یک آینده خوشبختی دارید
5. For now, booming growth in emerging economies explains the rosiness of the global recovery.
[ترجمه ترگمان]اکنون رشد رونق در اقتصادهای نوظهور اهمیت بهبود جهانی را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، رشد چشمگیر در اقتصادهای نوظهور سبب بهبود وضعیت جهانی شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، رشد چشمگیر در اقتصادهای نوظهور سبب بهبود وضعیت جهانی شده است
6. For now, booming growth in emerging economies explains the rosiness of the global recovery. But its sustainability will depend, in large part, on how that prosperity is controlled.
[ترجمه ترگمان]اکنون رشد رونق در اقتصادهای نوظهور اهمیت بهبود جهانی را توضیح می دهد اما پایداری آن به میزان زیادی بستگی به چگونگی کنترل آن دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، رشد چشمگیر در اقتصادهای نوظهور سبب بهبود وضعیت جهانی شده است اما پایداری آن به میزان زیادی بستگی دارد به اینکه چگونه این رفاه کنترل می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، رشد چشمگیر در اقتصادهای نوظهور سبب بهبود وضعیت جهانی شده است اما پایداری آن به میزان زیادی بستگی دارد به اینکه چگونه این رفاه کنترل می شود
7. In fact, the depiction of the burning clouds was only one brush of rosiness in the bright-colored and massive colouration in the whole piece of literature.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، نمایش ابره ای سوزان تنها یک قلم مو در رنگ های روشن و رنگارنگ در کل متن بود
[ترجمه گوگل]در حقیقت، تصویری از ابرهای سوزان تنها یک قلمم از رنگ آمیزی در رنگ آمیزی روشن و رنگارنگ در کل ادبیات بود
[ترجمه گوگل]در حقیقت، تصویری از ابرهای سوزان تنها یک قلمم از رنگ آمیزی در رنگ آمیزی روشن و رنگارنگ در کل ادبیات بود
8. She was flushed like the dawn, with a kind of luminous rosiness all about her.
[ترجمه ترگمان]او مثل سحر سرخ شده بود، با یک نوع نور درخشان و درخشان در پیرامون او
[ترجمه گوگل]او مانند سپیده دم به سر می برد، با نوعی درخشش درخشان در مورد او
[ترجمه گوگل]او مانند سپیده دم به سر می برد، با نوعی درخشش درخشان در مورد او
کلمات دیگر: